آقای روحانی در عرصه سیاست داخلی تاکنون نتوانسته کاری انجام دهد و به اصطلاح فضای امنیتی را تغییر دهد. شاید بتوان گفت از زمان روی کار آمدن دولت آقای روحانی فضای سیاسی بسته تر هم شده است؛ تا جایی که در طی دو سال گذشته احضارها افزایش یافته و احکام حبس سنگین تر صادر شده است. حتی می توانم اشاره کنم به حمله فروردین سال گذشته به بند ۳۵۰ اوین که در طی ده و پانزده سال اخیر بی سابقه بوده است. در هر حال حاکمیت تعمدا این کارها را انجام می دهد و به نظر می رسد حاکمیت می خواهد بگوید همچنان از موضع بالا برخورد می کند و آراء مردم در حاکمیت تاثیری نداشته است. متاسفانه آقای روحانی و دولتش نتوانستند در زمینه بهبود حقوق بشر در کشور اقدام عملی انجام دهند و چه بسا فضا در عرصه سیاسی بسته تر هم شده است. بعد از تفاهم هسته ای هم در زمینه اقتصادی گشایشی چندانی صورت نگرفته است البته دولت تلاش کرده نرخ تورم را پایین بیاورد اما بحران اقتصادی همچنان وجود دارد.
کلمه – مصطفی محمدی:
ابوالفضل قدیانی معتقد است که رئیس جمهور اگر بخواهد و ایستادگی کند، می تواند مصوبه رفع حصر را در شورای عالی امنیت ملی بگیرد و به این اقدام ظالمانه و غیرقانونی حاکمیت پایان بدهد.
این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران از چند سال قبل زندانی بوده و به تازگی پزشکی قانونی برای او گواهی عدم تحمل کیفر صادر کرده است. اما به رغم اعلام نظر مکتوب این مرجع قانونی، دادستانی بار دیگر پرونده را به پزشکی قانونی ارسال کرده و مجددا از آنها نظر خواسته است؛ برخوردی که هیچ توجیه قانونی ندارد. ظاهرا مسئولان دادستانی در تلاش اند تا نظر پزشکی قانونی را در این باره تغییر دهند تا بتوانند قدیانی را به زندان بازگردانند.
در روزهای گذشته، فرصتی بدست آمد تا با این سیاستمدار اصلاح طلب در خصوص روند تحولات اخیر کشور به گفت و گو بنشینیم، آقای قدیانی عدم تغییر در فضای سیاسی کشور را ناشی از ضعف عملکرد دولت حسن روحانی می داند. وی معتقد است حصر رهبران جنبش سبز “غیرقانونی” است و آقای روحانی اگر جسارت لازم را داشته باشد باید در شورای عالی امنیت ملی موضوع حصر را به بحث بگذارد و تلاش کند تا این حصر شکسته شود.
متن این گفت و گو در پی می آید:
آقای قدیانی، ضمن تشکر از اینکه در این شرایط فرصتی در اختیارمان قرار دادید، لطفا در ابتدا ارزیابی خود را از روند تحولات سیاسی اجتماعی کشور بعد از پیروزی دولت آقای روحانی بفرمایید.
آقای روحانی در عرصه سیاست داخلی تاکنون نتوانسته کاری انجام دهد و به اصطلاح فضای امنیتی را تغییر دهد. شاید بتوان گفت از زمان روی کار آمدن دولت آقای روحانی فضای سیاسی بسته تر هم شده است؛ تا جایی که در طی دو سال گذشته احضارها افزایش یافته و احکام حبس سنگین تر صادر شده است. حتی می توانم اشاره کنم به حمله فروردین سال گذشته به بند ۳۵۰ اوین که در طی ده و پانزده سال اخیر بی سابقه بوده است. در هر حال حاکمیت تعمدا این کارها را انجام می دهد و به نظر می رسد حاکمیت می خواهد بگوید همچنان از موضع بالا برخورد می کند و آراء مردم در حاکمیت تاثیری نداشته است. متاسفانه آقای روحانی و دولتش نتوانستند در زمینه بهبود حقوق بشر در کشور اقدام عملی انجام دهند و چه بسا فضا در عرصه سیاسی بسته تر هم شده است. بعد از تفاهم هسته ای هم در زمینه اقتصادی گشایشی چندانی صورت نگرفته است البته دولت تلاش کرده نرخ تورم را پایین بیاورد اما بحران اقتصادی همچنان وجود دارد.
به نظر شما توافق هسته ای لوزان بر روی چه بخش هایی تاثیر خواهد گذاشت؟
در مجموع گامی در جهت تنش زدایی است تا مقدمه ای باشد برای ایجاد روابط عادی با کشورهایی که ایران با آنها تنش دارد. با این حال این تفاهم در مجموع شاید اندکی گشایش اقتصادی را در بر داشته باشد اما همانطور که گفتم بحران اقتصادی را حل نخواهد کرد.
علت آن به ارتباط میان ثبات سیاسی و رشد اقتصادی بر می گردد؟
حل بحران اقتصادی کشور اساسا سیاسی است. شاید مشکل اقتصادی کشور را تا حدی حل کند مثلا بانک مرکزی و نفت از تحریم خارج شود و پول های بلوکه شده آزاد شود و بازار کسب و کار تا حدی رونق پیدا کند، اما زمانی بحران اقتصادی حل خواهد شد که استبداد به قانون تن دهد و قانون اساسی را اجرا کند. همانگونه که بسیاری از اقتصاددانان راه حل بحران اقتصادی را سیاسی می دانند. از همین رو در فضای سیاسی کشور تاثیر این تفاهم مانند تیغ دودم است. ممکن است حکومت فکر کند اگر کمی فضا را باز کند این تلقی شود که مذاکرات سبب آن شده، و دولت فکر کند اگر فضا باز شود به نام دولت تمام می شود. در هر حال باید منتظر ماند اما تصورم این است که مدتی فضا را به همین شکل پیش می برند.
آیا دولت روحانی ظرفیت های لازم را برای عبور از این ممنوعیت های حاکمیت دارد؟
متاسفانه دولت آقای روحانی بسیار ضعیف عمل می کند و نمی تواند در مقابل قدرت های دیگر ایستادگی کند. در هر حال اگر آقای روحانی نتواند فضا را باز کند، انتخابات پیش رو هم مانند انتخابات سال های گذشته خواهد بود و تیغ استصواب اجازه نخواهد داد که اصلاح طلبان در انتخابات پیروز شوند.
اگر آقای روحانی نتواند در این زمینه به شکل موثری عمل کند، آیا تغییری در استراتژی اصلاح طلبان در تعامل با حاکمیت و تلاش برای تغییرات حداقلی رخ خواهد داد؟
تا حدی که من اطلاع دارم ظاهرا همین سیاست را پیش خواهند گرفت و در انتخابات هم شرکت خواهند کرد. اما باید توجه داشت که اگر بخواهیم انتخابات سالمی برگزار شود اصلاح طلبان باید بتوانند ایستادگی کنند و نباید با سیاست های موجود همراهی کنند. اصلاح طلبان به جای استراتژی تقرب به حاکمیت، باید با طرح مکرر مطالبات مردم به تقویت دولت بپردازند.
آقای قدیانی انگیزه افزایش محدودیت ها اخیر برای آقای خاتمی چیست؟
اساسا علت اختناق، بگیر و ببند و حبس و حصر همگی ناشی از ترس استبداد است و حتی از سایه خود وحشت دارد وگرنه چه دلیلی دارد که ایشان را ممنوع التصویر کنند؛ آن هم کسی که در مواضع خود فوق العاده معتدل است. یکی دیگر از دلایل آن هم به محبوبیت بالای آقای خاتمی بر می گردد. سانسور آقای خاتمی تاثیری معکوس خواهد داشت، همانگونه که طی این مدت واکنش های بسیار گسترده ای در اعتراض به این موضوع در شبکه های اجتماعی صورت گرفت. به عبارت دیگر محبوبیتشان در میان مردم افزایش پیدا خواهد کرد. در هر حال دولت و اصلاح طلبان باید نسبت به این مسئله واکنش نشان دهند، چرا که اصلا حکمی در مورد ممنوع التصویری و ممنوع البیانی آقای خاتمی داده نشده است. علاوه بر آن، مگر اساسا چنین عنوان اتهامی داریم که بتوانند کسی را ممنوع التصویر و ممنوع البیان کنند؟! در این مورد کار دادستانی و دستگاه قضایی غیرقانونی است؛ ضمن اینکه رئیس جمهور که رئیس شورای عالی امنیت ملی هم هست باید به این موضوع اعتراض کند.
به اختیارات آقای روحانی در مقام رئیس شورای عالی امنیت ملی اشاره کردید چرا علی رغم داشتن چنین اختیاری تاکنون اقدامی در جهت رفع حصر رهبران جنبش صورت نگرفته است؟
اینگونه اقدامات و ایستادن در مقابل استبداد و قدرت، جسارت و شهامت می خواهد و آمادگی داشتن برای پرداخت هزینه. دولت آقای روحانی اگر جسارت لازم را داشته باشد در شورای عالی امنیت ملی موضوع حصر را به بحث می گذارد و تلاش می کند تا این حصر را شکسته شود. به نظر من اگر این جسارت را داشته باشد، می تواند ایستادگی کند و این حصر غیرقانونی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را بردارد، عزیزانی که غیرقانونی و ظالمانه در حصر قرار گرفته اند. دولت باید در این زمینه احساس مسئولیت کند. از یادمان نرفته است که یکی از قول های دولت در رقابت های انتخاباتی برداشتن حصر بود، اما متاسفانه بعد از گذشت دو سال هیچ اقدامی عملی در این زمینه صورت نگرفته است. حالا ممکن است آقای روحانی صحبت هم کرده باشد اما نتیجه ای نداشته است. از همین رو است که باید به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی اقدام عملی انجام دهد و اعلام کند که مخالف حصر است. در هر حال ایشان تمام انرژی خود را برای مذاکرات هسته ای گذاشته است که البته در این مذاکرات هم به عنوان کارگزار آقای خامنه ای عمل می کنند. اما در خصوص سیاست داخلی و رفع حصر نتوانسته کاری انجام دهد.
رفع حصر و آزادی زندانیان سیاسی از مهمترین مطالبات مردمی است که مردم در هر فرصتی بر آن تاکید می کنند به نظر شما حاکمیت می تواند در مقابل این خواسته مقاومت کند؟
اگر از این طرف مقاومت و اصرار باشد، قدرت حاکم نمی تواند در مقابل آن بایستد. این حصر غیرقانونی است و حاکمیت نمی تواند در مقابل مطالبه مردمی رفع حصر بایستد. حاکمیت زمانی می تواند کارهای غیرقانونی و ظالمانه خود را پیش ببرد که مقاومت در برابرش نباشد. به همین دلیل قطعا در آینده شاهد رفع حصر خواهیم بود.
برخی از اصلاح طلبان بر این باورند که نباید در فضای کنونی عملکرد آقای روحانی را مورد انتقاد قرار داد، تعبیر شما چیست؟
این استراتژی کاملا غلط و اشتباه است. در واقع بهانه ای برای بی عملی است. اگر آقای روحانی چانه زنی انجام دهد به پشتوانه همین انتقاداتی است که از او می شود؛ یعنی این انتقادات است که او را وادار به چانه زنی با قدرت می کند. واقعا از کسانی که چنین فکر می کنند متعجب هستم و این گونه فکر کردن نوعی تفکر استبدادزده است. نقد منصفانه کردن موجب تقویت دولت می شود نه موجب تضعیف، و باید ضعف های دولت گفته شود. اجرای قانون اساسی و به خصوص اجرای فصل سوم آن و نظارت بر حسن اجرای قانون اساسی در دو قوه دیگر در صدر وظایف رییس جمهور است. اگر ایشان نقد شود که چرا قانون اساسی را اجرا نمی کنند، حداقل او هم برای تنویر افکار عمومی پاسخ خواهد داد که نمی گذارند و این مسئله باعث تقویت او خواهد شد.
همانطور که در میان صحبت هایتان اشاره کردید، فضای سیاسی کشور با وعده های انتخاباتی که آقای روحانی دادند فاصله معناداری دارد. شما چه راهکاری برای کم کردن این فاصله پیشنهاد می کنید؟
ایشان همانگونه که در رقابت های انتخاباتی بر اجرای قانون اساسی و فصل سوم آن تاکید کردند، باید در راستای همان وعده ها اقدام کنند. فصل سوم قانون اساسی رعایت حقوق مردم اعم از انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و رئیس جمهور باید در اجرای فصل سوم قانون اساسی که بخشی از قانون اساسی است مصر باشد و به مردم توضیح دهد که چرا نتوانسته به وعده های خود عمل کند و سکوت کرده است. اگر نتواند پاسخگوی مردم باشد، قطعا ریاست جمهوری اش چهارساله خواهد بود زیرا طرف مقابل هم از همین نقطه ضعف استفاده می کند.