خبر درگذشت مهسا امینی دختر 22ساله کُرد پس از بازداشت از سوی گشت ارشاد، افکار عمومی را بهشدت جریحهدار کرده است. بروز چنین فاجعهای را چگونه میتوان توجیه کرد؟ نهادهایی که رفتار خشونتآمیز با جوانانی دارند که در جمهوری اسلامی به دنیا آمدهاند، در نظام آموزشی رسمی کشور درس خوانده و بهطور مداوم در معرض برنامههای ارشادی صداوسیما قرار داشتهاند، دنبال کسب چه دستاوردهایی هستند؟ برخی همچنان بر این باورند که آنچه درطی سالیان گذشته انجام شده، ناکافی است و باید ترویج این آموزهها را شدت بخشید.
این افراد حاضر به عبرتگرفتن از شکست روشهای نادرست نیستند و هزینه سنگین و جبرانناپذیری را بر جامعه، فرهنگ و امنیت کشور تحمیل میکنند.
هنوز فاجعه خودسوزی و مرگ تلخ سحر خدایاری، دختر آبی، در اعتراض به ممنوعیت ورود زنان به ورزشگاهها از یاد نرفته است. سرانجام زنان به ورزشگاهها راه یافتند؛ ولی هزینه سنگین مرگ این دختر جوان جبرانناپذیر است. اینگونه فاجعهها باید چقدر تکرار شود تا رفتار خشونتبار و تحقیرآمیز علیه زنان در سراسر کشور متوقف شود؟
همهساله صدها خانواده ایرانی، برای فرار از رفتار سختگیرانه نسبت به زنان و استفاده از آزادیهای فردی به کشور مسلمان همسایه ترکیه یا دیگر کشورهای منطقه مانند ارمنستان و گرجستان سفر میکنند و بخشی از منابع محدود ارزی کشور را برای این سفرها صرف میکنند. با گذشت بیش از 43 سال از انقلاب اسلامی آیا هزینههای اقتصادی، اجتماعی این سختگیریها بهدرستی ارزیابی شده است؟
نتایج نظرسنجیهای رسمی نشان میدهد که بیش از 50 درصد مردم ایران با رفتار خشونتبار علیه زنان مخالفاند. بسیاری از افراد مقید به حجاب از خانوادههای متدین نیز به وضوح مخالفت خود را با این رفتارها و گشت ارشاد بیان کردهاند.
رفتار خشونتآمیز نیروهای انتظامی با زنان خاطرات بسیار تلخی را برای بخشی از جمعیت کشور ایجاد کرده است و همانگونه که علی مطهری تأکید کرده، برای ایران چهرهای مشابه طالبان در ذهن مردم جهان ترسیم میکند.
متأسفانه به باور بخشی از مردم، در سالهای گذشته با وجود تبلیغات و آموزشهای گسترده از سوی نهادهای رسمی کشور برای ترویج ارزشهای متعالی، کلاهبرداری، دروغ، اختلاس، جعل سند، اعتیاد و انواع سرقت و خشونت به نحو چشمگیری افزایش یافته و حتی سن انواع خلافکاری به کمتر از 18 سال رسیده است.
این روند نگرانکننده به وضوح نشاندهنده بیاثربودن برخی تبلیغات و آموزههای رسمی در مقابله با دیگر عوامل انگیزشی است.
براساس تعالیم دینی، اخلاقی و انسانی تحقیر مردم به هر بهانهای غیرقابل قبول است. در ماجرای تلخ درگذشت مهسا امینی باید از همه دوربینهای مستقر در بازداشتگاه وزرا استفاده شود تا افراد خاطی معرفی شوند. باید از خانواده داغدار امینی، بهویژه پدر و مادر مهسا که رنج جانکاهی به آنها تحمیل شده، با همه امکانات دلجویی شود. و با کنارگذاشتن گشت ارشاد و روشهای پرهزینه و بیفایده برای ترویج ارزشهای دینی و انسانی، از تکرار چنین فجایعی جلوگیری شود.