دقیقا یک سال قبل، استرالیا، انگلیس و آمریکا مشترکا از راه اندازی مشارکت امنیتی سهجانبه ارتقاءیافته خود موسوم به «آکواس» رونمایی کردند. تحت این توافق، لندن و واشنگتن موافقت کردند تا به کانبرا برای ساخت و راه اندازی ناوگان زیردریاییهای هستهای آن کمک کنند. حالا با گذشت یک سال از این توافق، آکواس که به ادعای صاحبان آن واکنشی برای به اصطلاح تهدیدی است که هیچ گاه وجود نداشته، به تهدید واقعی اشاعه هستهای، مسابقه تسلیحاتی و حتی جنگ دامن زده است.
هر گاه آکواس اجرایی شود، یک موضوع غیرقابل اجتناب وجود خواهد داشت که نمی توان از آن اجتناب کرد و آن انتقال مواد هستهای در میان سه کشور مذکور است که قطعا موضوع اشاعه هستهایِ غیرقابل کنترل محسوب میشود.
استرالیا، انگلیس و ایالات متحده همگی جزو امضاءکنندگان «پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای» (ان پی تی) هستند.
با این وجود، سه کشور مذکور مباحث مربوط به پیمان آکواس در نشستهای شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی را با هدف سفیدشویی فعالیتهای اشاعه هستهای خود، نادیده گرفتهاند.
اما مهم نیست آنها چه کلکی سوار میکنند مهم این است که نمیتوانند این واقعیت را پنهان کنند که همکاری آکواس شامل انتقال راکتورهای زیردرایی هستهای و اورانیوم غنیشده در سطح بالا و تسلیحاتی به کشورهای غیردارنده سلاح هستهای است. این به معنای آن است که استرالیا فرصت استفاده از اورانیوم برای توسعه و تولید تسلیحات هستهای را به دست آورده است. همچنین این به معنای آن است که کشورهای غیردارنده سلاح هستهای ممکن است چنین روندی را دنبال کنند.
ان پی تی یکی از اساسیترین سنگ بناهای امنیت جهانی است. متاسفانه پایههای پیمان آکواس در حال فروریختن است.
مجله «نشنال اینترست» در شماره ماه آگوست خود در این باره نوشت: این پیمان یک رسم و سنت خطرناک ایجاد میکند زیرا موتورهای هستهای که برای برنامههای راکتور نیروی دریایی استفاده میشوند ممکن است به عنوان یک پوشش برای توسعه تسلیحات هستهای استفاده شوند و از هزینههای غیرقابل تحمل چنین اقدامی بگریزند.
به بیان دیگر، محصول فرعی پیمان آکواس دنیا را در مواجهه با امنیت پرنوسان موجود، دچار زحمت خواهد کرد.
به همین دلیل نشست شورای حکام آژانس اتمی در روز دوشنبه به اتفاق آراء تصمیم گرفت تا یک دستور کار رسمی در خصوص «انتقال مواد هستهای در قالب پیمان آکواس و پادمانهای آن در تمام ابعاد تحت ان پی تی»، ایجاد کند.
این نشان میدهد که موضوع مذکور نباید فقط توسط سه کشور آمریکا، انگلیس و استرالیا مدیریت شود بلکه باید مشترکا توسط اعضای آژانس بینالمللی انرژی اتمی با رعایت رویه مقرر آن، رسیدگی شود.
«وانگ چون» نماینده دائم چین نزد سازمانهای بینالمللی مستقر در وین، گفت ایجاد دستور کار فوق تلاشهای سه کشور مذکور برای به گروگان گرفتن نشست شورای حکام آژانس را خنثی کرد و پیروزی روحیه وین بر هژمونیسم محسوب میشود.
این امر به طول کامل منعکس کننده نگرانی جامعه جهانی در خصوص انتقال مواد تسلیحات هستهای در قالب همکاری سه کشور است و نشان میدهد همکاری به سبک آمریکایی در میان محافل کوچک از کمترین حمایت عمومی برخوردار است.
عدم محبوبیت پیمان آکواس را همچنین میتوان در میان کشورهای همسایه استرالیا بهویژه اعضای «آسهآن» مشاهده کرد.
اعضای آسهآن به دلیل پیمان آکواس خود را در یک پازل امنیتی میبینند به گونهای که همگی احساس خطر میککند زیرا بالاخره یک روز با یک همسایه نزدیک و متجاوز باید مواجه شوند که توان نظامی آم در حال تقویت است.
در نتیجه این پیمان، توازن قبلی قدرت شکسته خواهد شد. آنهاا به این میاندیشند که آیا زرادخانههای نظامی خود را به عنوان پاسخی به یک خطر بالقوه تقویت کنند یا خیر. به همین دلیل ممکن است هر لحظه یک مسابقه تسلیحاتی به راه بیافتد.
از همه مهمتر، اگر پیمان آکواس فرصت توسعه کافی در منطقه آسیا-اقیانوسیه داشته باشد، به بحران، ناآرامی و حتی درگیری میانجامد.
وجود پیمان آکواس به خودی خود چیزی است که امنیت و رفاه تمام کشورهای منطقه آسیا-اقیانوسیه را به خطر انداخته است.
بیشتر کشورهای آسهآن به خوبی از خطر آن آگاهند و مقاومت و نگرانی آنها در مقابل آکواس قطعا افزایش خواهد یافت.