همراه با شروع سال تحصیلی جدید دغدغههای خانوادههای کارگر و فرودست جهت تهیه وسایل و امکانات آموزشی، شهریه مدرسه، سرویس ایاب و ذهاب و… سرسام آور است که در برخی موارد باعث ترک تحصیلی دانش آموزان (به ویژه دختران) و رفتن آنها به خیابان و کارگاههای زیر زمینی و ضایعات جمع کردن و… میشود و بر جمعیت ۵ میلیونی کودکان کارمی افزاید.
طبق اصل ۳۰ قانون اساسی دولت موظف است تا پایان دوره متوسطه وسایل آموزش را برای همگان به صورت رایگان فراهم کند.
اما آمارها و ارقام میدانی چیز دیگری را نشان می دهند. برای مثال:
_لباس فرم، بین دویست هزار تا پانصد هزار تومان
_ لوازم التحریر، بین یک میلیون تایک میلیون و نیم تومان
_ تغذیه، ماهیانه از پانصد هزار تومان تا یک ملیون تومان
_ نرخ سرویس برای مسافت های ۵ دقیقه تا ۱۰ دقیقه معادل ۸میلیون تا ۹میلیون تومان و مسافتهای طولانیتر تا ۱۸ میلیون تومان هم می رسد
علاوه بر آن، شهریه مدرسه (دولتی) که از صد و پنجاه هزار تومان تا یک میلیون تومان تخمین زده میشود.
اما چرا ما اجرای قانون را نمی بینیم؟
تحریم؟!
کمبود بودجه؟!
خیر!!
تنها چیزی که مانع اجرای اصل سیام قانون اساسی است وجود عدهای کوچک رانت خوار و مفسد در ساختار آموزش پرورش است که به فکر منافع و دزدی خود هستند نه سیستم آموزشی.
همچنین نبود یک ساختار جمعی است که اجازه میدهد عدهای کوچک با در دست گرفتن اهرم قدرت، بدزدند وحق را پایمال کنند.
در شرایطی که امروز حاکم است، تنها تشکلهای مستقل دانشآموزی است که میتواند این عدم اجرای قانون را به چالش بکشد.
شوراهای اسلامی دانش آموزان که معمولا با وعدههایی مانند اردو و تهیه کولر و مسابقات ورزشی در مدارس (که هیچکدام محقق نمیشود) رای می آورند. این شوراها، مسلما کوچیکترین حرکت و واکنشی نسبت به این مساله نشان نداده و نخواهند داد.
اما اگر شورایی در مدرسه، توسط دانش آموزان مطالبهگر همراه با معلمان مطالبهگر و پیشرو و هماهنگ با دیگر مدرسهها در شهر و استانهای کشور تشکیل شود، میتواند مسائلی همچون تامین رایگان امکانات آموزشی و ترتیب دادن برنامههایی مانند اردوها، فعالیتهای فرهنگی و همچین اعتراض به ایدئولوژیزه شدن سیستم اموزشی و تبدیل مدارس به حوزههای علمیه، حق تدریس به زبان مادری و دیگر چالشها و مسائلی که پیش روی دانش آموزان خانوادههای کارگری و فرودست است را حل کند.