طی ٧ سال کار در میان کارگران پروژه ای در عرصه های نفت و گاز، پتروشیمی، نیروگاهی، امروز سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران را به چنان درجه از اعتباری رسانده که بیش از ٢٠٠ هزار کارگر پروژه ای با این نام آشنا و آن را محلی برای دادخواهی و مبارزه یافته اند.
بعد از تجمع کارگران پروژه ای در چهارراه عسلویه در سال ١٣٩٧ که با آرم و نام سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران و فدراسیون جهانی ایندستریال صورت گرفت و منجر به دستگیری ٥ تن از فعالین این این تظاهرات شد. تحلیل ما از این واقعه شکست نبود، بلکه هیمه آتشی بود که تکه تکه شده و هر تکه آن در گوشه ای از پروژه ها روشنایی بخش اذهان کارگران گردید. تجربه با اهمیتی بود که شناخت ما را از اوضاع منطقه، رزمندگی کارگران پروژه ای را عمق بخشید و سنگ بنای حرکت های بعدی سندیکایمان در پروژه ها شد. آموزش، انتقال تجربه، گفتگو با کارگران پروژه ای بعد از تجمع تیرماه و همچنین انباشته شدن مطالبات این کارگران در سال ١٣٩٩ نقطه آغاز اعتصاباتی بود که به «کمپین» میان کارگران معروف شد.
وضعیت بد رفاهی، توهین به شعور و شخصیت کارگران متخصص با دستمزدهای ٤ میلیونی و هزینه سنگین گذران زندگی، فعالین سندیکایی فلزکارمکانیک در پروژه ها را به این تصمیم رساند که باید اعتصابات سراسری افزایش دستمزدها و بهبود شرایط کار را آغاز کرد.
از اول ماه مه ١٣٩٩ فعالین با ارتباط هایی که با کارگران در سراسر پروژه ها داشتند و نظرسنجی های مرتب از کارگران و جو کارگاهها ما را به این نتیجه رساند که می توان اول مرداد ١٣٩٩ را به عنوان روز اعتصاب اعلام کرد. هماهنگی ها انجام شد. به کارفرمایان لیست افزایش حقوق ها داده و به فدراسیون جهانی هم اطلاع رسانی گردید. به کارگران گفته شد کارشان را به مرحله ای برساند که بتوان حقوقش را دریافت کرد. فدراسیون جهانی اینداستریال هم در روز ٣١ تیرماه طی اطلاعیه ای از این اعتصاب حمایت کرد. در روز اول مرداد کارگران با زمین گذاشتن ابزارکار و خروج از کارگاهها اقدام به اعتصابی سراسری که همه رشته های پروژه ای را در بر می گرفت، کردند. طی ٢٠ روز ٤٥ هزار کارگر از نیروگاه ارومیه گرفته تا کارگران پروژه ای مشهد و بندرعباس و عسلویه تا ایلام و کنارک را در بر گرفت. این کارگران با شعار « عقب افتادن دستمزدها هرگز، افزایش حقوق طبق لیست کمپین» ٥٠ روز دست به اعتصاب زدند. حقوق هایی که گاه تا ٦ ماه و یا بیشتر عقب می افتاد ( پالایشگاه نفت ستاره خلیج بیش از ٦ ماه و شرکت کیسون تا یکسال همیشه عقب افتادگی دستمزد داشتند) به روز شد. رهبران کارگری در ارتباطاتی که با شرکت ها داشتند پرداخت حقوق معوقه را شرط مذاکره گذاشتند.
کمپین افزایش حقوق حقوق سال ١٣٩٩ در ٤٠ درصد شرکت ها اجرایی شد. شرکت های بزرگی چون فلات قاره این شرایط را پذیرفته و کار را برای رهبران اعتصابی در مورد دیگر شرکت هایی که هنوز کارگرانشان طبق کمپین دستمزد نمی گرفتند، را آسان تر کردند تا این شرکت ها را هم وادار به اجرای افزایش حقوق طبق لیست کمپین کنند.
تحریم های کارگری سندیکا، آموزش های خوبی برای مقابله با ترفندهای دغلکارانه کارفرماها بود. سندیکای کارگران فلزکارمکانیک مغز متفکر و اتاق فکر اعتصاب بود و فعالینش رهبران میدانی اعتصاب.
از اوایل مهر ١٣٩٩ تاکنون دیگر کمتر شاهد عقب افتادن حقوق ها به بیش از ٢ ماه هستیم و کارگران یاد گرفته اند که سریع دست به اعتصاب زده و سندیکا را با خبر کنند تا از آنان حمایت همه جانبه کند. کارفرماها برای اینکه نامشان در اخبار سندیکا ذکر نشود بسیار محتاطانه عمل می کنند و بارها به کارگران گفته اند موضوع اعتصاب را به سندیکا خبر ندهید تا زودتر مطالباتتان نتیجه بگیرد. اما کارگران که در سندیکای کارگران فلزکار حامی بی بدیلی را دیده اند، این ترفند کارفرمایان را گوش نمی کنند.
در کمپین سال ١٣٩٩ حقوق یک جوشکار از ٥/٤ میلیون تومان به ١٣ میلیون تومان رسید. هیچ کارگری در پروژه های نفت و گاز و نیروگاهی نبود که دستمزدش در سراسر ایران بعد از کمپین افزایش نیافته باشد.
البته تعدادی از رهبران سندیکایی اعتصابی دستگیر و مسوول سندیکا هم احضار شد، اما پیروزی اتفاق افتاده چنان درخشان بود که این هزینه در کنار آن پیروزی هیچ بود. بعد از اعتصاب متاسفانه به دلیل شرایط سختی که کارفرمایان و حراست برای رهبران اعتصابی به وجود آوردند، تنی چند از این رهبران برای همیشه از پروژه های نفت و گاز بیرون رفته و توان جنبش کارگری کاسته شد اما به سرعت جای این فداکاران جنبش کارگری با کارگران آموزش دیده سندیکایی پر شد.
در این اعتصاب کارگران متوجه قدرت بی نهایت خود شدند که مهمترین درس اعتصاب بود. در این اعتصاب همه رشته های پروژه ای از متخصص تا کمکی با هم اعتصاب کرده و با هم به سرکار برگشتند.
شور و نشاطی که بعد از این اعتصاب کارگران را فرا گرفت، شخصیت کاری و اجتماعی و صنفی کارگران را ارتقا داد و برای اولین بار نام سندیکا به گوش بیش از ٧٠ هزار کارگر در سراسر ایران در آن سال پیچید. درس های این اعتصاب:
١-آگاهی یافتن کارگران از قدرت اتحاد خود
٢- برچیده شدن بساط عقب انداختن دستمزدها به مدت طولاتی و به روز شدن حقوق ها
٣- تحریم های کارگری به حربه موثری علیه کارفرمایان بدحساب و دغلکار به کار گرفته شد که همچنان ادامه دارد
٤- گسترش ارتباط کارگران با سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران و رهبران میدانی آن
٥- افزایش حقوق ١٠٠ درصدی
یاد و نام رهبران ارزشمند این اعتصاب بزرگ را گرامی می داریم و به فداکاران این عرصه چون زنده یادان شهرام محمدی، مسعود بهادری، پدرام پارسایی، درود می فرستیم.
سندیکای کارگران فلزکارمکانیک ایران ٣ تیرماه ١٤٠١