گوستاوو پترو در انتخابات روز یکشنبه ۱۹ ژوئن [۲۹ خرداد] کلمبیا به پیروزی رسید و نخستین رئیسجمهور چپگرای کلمبیا شد. این تحوّل چه معنایی و چه پیامدهایی برای آمریکای لاتین، ایالات متحد آمریکا، ونزوئلا، ارتشها، گروههای شبهنظامی، الیگارشی قدرتمند، و جنبشهای اجتماعی دارد؟
ترجمهٔ نیما حیدری – اختصاصی اندیشه نو
بنجامین نورتون، سردبیر مولتیپولاریستا، نگاهی به این پیروزی تاریخی گوستاوو پترو دارد، و ضمن بررسی پیامدهای این انتخاب برای کلمبیا، آمریکای لاتین، و جهان، بهاختصار به این موضوع میپردازد که حکومت کردن برای رئیسجمهور جدید کلمبیا چه دشوارهایی خواهد داشت.
گوستاوو پترو پس از موفقیت در دور اول انتخابات ریاستجمهوری کلمبیا در ۲۹ مه [۸ خرداد]، در دور دوم توانست نامزد راست افراطی- رودولفو هرناندز- را شکست دهد که از اربابان املاک و مستغلات با ثروت تخمینی ۱۰۰ میلیون دلار است.
پترو پیش از این شهردار بوگوتا، پایتخت کلمبیا، و مدتها پیش از آن، چریک سابق در گروه سوسیالیست مسلح «ام-۱۹» بوده است. او پس از زمین گذاشتن سلاحهایش، خطمشی خود را تعدیل کرد و به چپ میانه پیوست.
در جریان کارزار انتخاباتی او، ائتلاف گستردهای از حزبهای چپ با نام «پیمان تاریخی» (Pacto Histórico)، از لیبرالها گرفته تا حزب کمونیست، در حمایت از او و معاونش گرد هم آمدند.
پترو در ادارهٔ کشور با موانع زیادی مواجه خواهد شد. او در کنگرهٔ دو-مجلسی کشور، اکثریت ندارد؛ هر دو مجلس سنا و نمایندگان همچنان زیر سلطهٔ حزبهای راستگرا، میانه، و نولیبرال هستند.
دستگاههای امنیتی دولتی کلمبیا که ارتباط نزدیکی با گروههای شبهنظامی دارند و هزاران غیرنظامی را در رسوایی «فالسوس پوزیتیووس» (مثبتهای کاذب) کشتند، نیز خصومت آشکاری با پترو دارند.
ژنرال ادواردو زاپاتیرو، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح کلمبیا، با نقض آشکار قوانین کشور که افسران نظامی را از دخالت در انتخابات منع میکنند، در توییتر علناً به پترو حمله کرد.
پترو که مدافع سرسخت صلح است، امیدوار است که بتواند مناقشهٔ مسلحانهای را که دهها سال است کلمبیا را بیثبات کرده است، حلوفصل کند. او میخواهد قرارداد صلح دولت با فارک [سازمان چریکهای مارکسیست «نیروهای مسلح انقلابی کلمبیا»] در سال ۲۰۱۶ را رعایت و اجرا کند، قراردادی که دولت رئیسجمهور راست افراطی کنونی به ریاست ایوان دوک، مرتب نقض کرده است.
از سال ۲۰۱۶ تا کنون، صدها امضا کنندهٔ این توافق، انقلابیهای سوسیالیست سابق که سلاحهای خود را زمین گذاشتهاند، به قتل رسیدهاند.
پترو در تلاش برای احیا و حفظ صلح، خواستار اصلاحات ارضی شده است. او میداند که مالکیت زمین در دست چند الیگارش متمرکز شده است، و میلیونها کشاورز در شرایطی بسیار دشوار و غیرانسانی زحمت میکشند، و میفهمد که این وضع چگونه به خشونت دامن زده است.
پترو میخواهد مطمئن شود که حقوق دهقانان در برابر شرکتهای چندملیتی، الیگارشهای کلمبیایی، و جوخههای مرگ که مدتهاست دهقانان را به وحشت انداخته و ترور کردهاند، تضمین شود. اما بیان این خواست بسیار سادهتر از انجام دادن آن است.
پترو همچنین وعده داده است که سیاستهای اقتصادی نولیبرالی را که کلمبیا را ویران کرده و ۴۰٪ جمعیت را به فقر سوق داده است، کنار بگذارد.
در سال ۲۰۲۱، طبقهٔ کارگر کلمبیا در برابر اقدامهای ریاضتی کمرشکن ایوان دوک، رئیسجمهور کنونی، به اعتراض برخاست. پترو از اعتراضهای ضدنولیبرالی که ماهها کشور را تکان داد، پشتیبانی کرد.
ایوان دوک خودش نامزد دستچین شدهٔ رئیسجمهور راست افراطی سابق کلمبیا، آلوارو اوریبه، بود که نمایندهٔ قدرتمند الیگارشی بود که ارتباط نزدیکی با کارتلهای مواد مخدر و جوخههای مرگ شبهنظامی دارد.
پیروزی پترو نقطهٔ پایان جنبش راستگرای «اوریبیستا» (جریان اوریبه) است که از زمانی که اوریبه خودش اولین بار در سال ۲۰۰۲ به قدرت رسید، بر صحنهٔ سیاست کلمبیا مسلط بوده است.
فرانسیا مارکز، نامزد معاون ریاستجمهوری «پیمان تاریخی»، فعال چپگرای جنبش اجتماعی از جامعهٔ آفریقایی-کلمبیایی است که در تاریخ کلمبیا، دولت و الیگارشی آن کشور همیشه آن را محروم نگاه داشته و سرکوب کرده است.
مارکز علناً از دولت آمریکا به دلیل دخالتش در روند انتخابات کلمبیا انتقاد کرد. او همچنین جنگ کنونی [با مشارکت آمریکا] با مواد مخدر را محکوم کرد و آن را «شکست» نامید.
مارکز خواهان صلح است، و با نظامیتر شدن کشور مخالفت میکند. او با قرارداد تجارت آزاد کنونی کلمبیا با آمریکا مخالف است و معتقد است که باید دوباره بر سر آن مذاکره شود.
فرانسیا مارکز نیز مانند پترو بر نیاز فوری به اصلاحات ارضی و پرداخت غرامت به مردم بومی و خلقهای ستمدیده در کلمبیا تأکید کرده است.
اما در سیاست خارجی، پترو دیدگاه و عملکرد ناهمسانی داشته است. او در جریان مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری خود از دولتهای دارای گرایش سوسیالیستی در ونزوئلا و نیکاراگوئه بهشدت انتقاد کرد و اتهامها و مقایسههای بیاساسی را مطرح کرد که چپگرایان در سراسر آمریکای لاتین آن را مضحک خواندند و محکوم کردند.
اما در عین حال، پترو و مارکز هر دو خواستار عادیسازی روابط با ونزوئلا، همسایهٔ کلمبیا، شدهاند. این بدان معنی است که اگرچه دولت این دو نفر قطعاً دوست جنبش چاویستای ونزوئلا نخواهد بود، ولی خوان گوایدو، رهبر کودتا در ونزوئلا را که آمریکا برگزیده و برگمارده بود، دیگر به رسمیت نخواهد شناخت.
دولت راست افراطی کنونی کلمبیا به ریاست ایوان دوک یکی از کمتر از ۱۵ دولت در جهان است که با وجود اینکه گوایدو در هیچ انتخابات ریاستجمهوری نبوده و هرگز حتی یک رأی هم به او داده نشده است، هنوز گوایدو را به عنوان «رئیسجمهور» فرضی ونزوئلا به رسمیت میشناسد.
در دورهٔ ریاستجمهوری دوک، کلمبیا از حملههای خشونتآمیز مرزی به ونزوئلا حمایت کرده است؛ از جمله از تهاجم شکست خورده در ماه مه ۲۰۲۰ معروف به «عملیات گیدئون» که با حمایت دولت دونالد ترامپ، و به گفتهٔ کلمبیاییهای شرکت کننده در این عملیات، با نظارت سیا انجام شد.
اندیشه نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.