حتما مطلع هستید، امسال نمایشگاه کتاب در مصلای تهران برگزارشد که متاسفانه من نتوانستم حضور داشته باشم، مهمترین علتش هم مشکلات مالی بود که گفته میشود قیمت کتاب خیلی گران شده و برای خرید تنها چند جلد کتاب باید مبلغ قابل توجهی پرداخت، که متاسفانه بسیاری مانند من قادر به پرداختش نیستند.
اما خبرهایی که در شبکه های اجتماعی بدستم رسیده و یا از دوستان شنیدم به اختصار و کوتاه در اختیارتان قرار می دهم؛ گفته میشود از نمایشگاه کتاب به هیچ رو همچون سالهای گذشته( سال گذشته به دلیل شیوع کرونا نمایشگاه برگزار نشد) استقبال نشده و رکود نشر و فروش کتاب بیش از سالهای گذشته بوده است. عدم استقبال علاقه مندان کتاب هم بر اساس شنیده ها از مراکز نشر معلوم است، نخست آنکه گفته میشود کتاب خیلی گران شده و قدرت خرید متقاضیان کتاب بشدت پایین آمده، البته این گرانی کتاب درباره اکثریت علاقه مندان واقعیِ کتاب صدق میکند، اما کسانی از علاقه مندان به کتاب هستند که قادرند کتابهای مورد نظرشان را خریداری کنند ولو با قیمت بالا. خرید کتاب هم در واقع چیزی مانند قدرت خرید مردم در ارتباط با ارزاق عمومی و کالا های دیگر است، حالا اگر اکثریت مردم یعنی (بالای ۷۰ درصد) از مردم قدرت خریدشان پایین آمده و سفره شان کوچک شده اما اقشار متمول و طبقات متوسط رو به بالا، نرخ تورم و گرانی بی سابقه چندان تاثیر گذار در قدرت خریدشان نبوده. پر واضح است که کتاب را در سبد خرید مردم نمی توان با ارزاق عمومی مقایسه کرد، مقصود آن است درصد پایینی از مردم که علاقه مند به کتاب هستند قدرت خرید هر کالایی را دارند و از آن جمله قادر به خرید کتاب نیز هستند.
موضوع دیگری که باعث رکود در بازار کتاب شده البته تازگی هم ندارد حضور فراگیر شبکه های اجتماعی است. این شبکه ها به گونه ای که می دانیم نقش مهم و گسترده ای درگردش اخبار و اطلاعات دارند. نقش شبکه اجتماعی در اطلاع رسانی با سرعت شگفت انگیزی بر افکار عمومی تاثیر گذار است، البته با تفکیک و آنالیز مطالب مفید و درست از مطالب مضر و غیر مفید. این شبکه ها یکی دیگر از عواملی است که باعث گرایش بسیاری از مردم به کتابهای ایبوک یا دیجیتالی شده است. ناگفته نماند در بین بسیاری از کاربران این شبکه ها ،گرایش به مطالب گزیده و کوتاه و مختصر بیشتر دیده میشود و همین امر مانع از مراجعه به کتاب شده و ناگزیر یکی از عوامل رکود کتاب و پایین آمدن تیراژ کتاب در طول سالهای گذشته بوده است.
مسئله دیگر که مطرح شده؛ اختصاص بیش از ۷۰ درصد غرفه های مستقر در درهای ورودی و جاهای پر رفت و آمد در اختیار نهادهای حکومتی بوده است. غرفه هایی که متعلق به مراکز دینی همانند حوزه علمیه قم و مشهد و آیات عظام و…بوده است، بازیدکننده هایی را با امکاناتی که در اختیارشان گذاشتند فقط برای بازید و نشان دادن حضور شان به نمایشگاه آورده بودند، والا کتابهایی از آن دست که تبلیغات زیادی هم با خود یدک می کشند طبق معمول بساط شان سوت و کور و کسادبوده است.
گفته میشود بسیج را از مناطق مختلف آورده بودند و صرفا برای نمایش و نشان دادن کثرت حضورشان بوده است، در واقع سیاهی لشگر جمع کرده بودند با این هدف که استقبال مردم را از نمایشگاه بواسطه رسانه ها به رخ مردم بکشند. که چی…؟ که بله… مردم مشکلات اقتصادی ندارند و حتی کتاب که از نیازهای ضروری همانند ارزاق عمومی نیست، اما با استقبال مردم مواجه شده است!!!؟ بی گمان این شگرد دست اندرکاران حکومتی که دروغ را پیشبرد اهداف خود می سازد و چهره خود را پشت مانورهای تبلیغات دروغین پنهان می کند بر کسی پوشیده نیست.
گفته میشود ناشران معروف و شناخته شده غرفه هایشان در جاهایی قرار داده بودند که علامت و نشانی برای راهنمایی بقصددستیابی به آنها وجود نداشته و برای متقاضیان با مشگلات عدیده ای همراه بوده است. دوستی می گفت افرادی تحت عنوان ناشر اما با کتاب سازی- در نمایشگاه حضور داشتند، در واقع اینان (کتاب سازان) دستی هم در نشر و بازتولید کتابهای نایاب بصورت افست دارند، کتاب سازی کسب و کار معدودی از دست اندرکاران در حوزه کتاب هستند که کتابهای ساختگی و جعلی منتشر کرده و در اختیار متقاضیان قرار می دهند. ناشران اینگونه از کتابها سودهای هنگفتی نصیب شان می شود و علت آن عدم صدور مجوز از سوی وزارت ارشاد برای کتابهای قدیمی و ممنوعه است. نکته دیگر ان که حضور پر رنگ و بسیاری از بازدیدکنندگان از غذا خوری ها بوده که دوستی به شوخی میگفت، مردم برای خرید کتاب نیامده بودند بلکه برای تفریح و سِروغذا آمده بودند نمایشگاه کتاب.
البته اطلاعاتی که در نوشتار بالا آمده کامل نیست و بر اساس نقل قولهایی که بازدید کنندگان داشتند، تهیه شده است.
رحمان- ا ۳۰ / ۲ / ۱۴۰۱