نشریه علمی «نیچر» در سرمقاله اخیر خود به موضوع دانشمندان و پژوهشگران ایرانی و دوتابعیتی محبوس در زندانهای ایران و لزوم همصدایی جامعه بینالمللی علمی در جهان علیه شرایط فاجعهبار این محبوسان در ایران و همچنین اطلاعرسانی درباره وضعیت این محبوسان پرداخته است. انتشار این سرمقاله در نشریه «نیچر» به عنوان معتبرترین نشریه علمی در دنیا از آن جهت که این نشریه منبع رجوع مستمر بسیاری از دانشمندان سراسر دنیاست، اهمیت بالایی دارد و در رساندن صدای تبعیض علیه زندانیان جامعه علمی در ایران به همکاران آنها در دنیا، نقش موثری خواهد داشت. مقاله حاضر ترجمه سرمقاله نشریه علمی «نیچر» است که روز چهارشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۱ (۱۳ آوریل ۲۰۲۰) منتشر شده است.
جامعه علمی جهان باید از دانشمندان زندانی ایران دفاع کند
دانشمندان و پژوهشگران ایرانی بیش از پیش در معرض خطر هستند. دولتها خواهان دیپلماسی سکوت هستند اما یک کتاب جدید نشان میدهد که چرا اطلاعرسانی عمومی و گسترده درباره دانشمندان زندانی در ایران اهمیت دارند
ماه گذشته و در یک برهه زمانی، احتمال آزادی مراد طاهباز، یکی از بنیانگذاران بنیاد «حفاظت از میراث حیات وحش پارسیان» در تهران پس از چهار سال حبس در ایران قوت گرفت. موسسه محیط زیستی که مراد طاهباز از بنیانگذاران آن است، دوربینهایی را برای رصد یوزپلنگ آسیایی(Acinonyx jubatus venaticus) در معرض خطر انقراض کار گذاشته بودند. دستگاه قضایی ایران این کار را مصداق جاسوسی تشخیص داد و مراد طاهباز به همراه هفت نفر از همکارانش در حال گذراندن حکم ده سال زندان است. کاووس سید امامی، یکی دیگر از بنیانگذاران این موسسه محیط زیستی و استاد دانشگاه و جامعه شناس، تنها چند هفته پس از دستگیری در زندان درگذشت.
مراد طاهباز تابعیت ایران، انگلیس و آمریکا را دارد. او ابتدا به عنوان بخشی از قرار تبادل زندانیان دوتابعیتی که دو شهروند بریتانیایی-ایرانی دیگر یعنی نازنین زاغری رتکلیف و مهندس انوشه آشوری در آن بودند، از زندان بیرون آمد. نازنین زاغری و انوشه آشوری بعد از آزادی بلافاصله سوار هواپیما شدند و موفق شدند ایران را به مقصد انگلستان ترک کنند، اما مراد طاهباز به زندان بازگردانده شد. ماجرایی که خانواده طاهباز را در شوک و ناباوری قرار داد.
مراد طاهباز یکی از نامهای فهرست طولانی افرادی است که به دلیل فعالیتهای علمی در ایران به جاسوسی محکوم و زندانی شدهاند. وضعیت فاجعهبار این افراد بسیار شکننده و حساس است، زیرا اطلاعرسانی بسیار کمی درباره اتهامات علیه آنها و یا شرایط وحشتناکی که در آن نگهداری میشوند، وجود دارد. در میان افراد دستگیر شده شهروندان دوتابعیتی مانند احمدرضا جلالی، شهروند سوئدی-ایرانی هستند که درباره «مقاوم سازی بیمارستانها در برابر بلایای طبیعی» مطالعه و تحقیق میکرد و حالا با حکم اعدام روبرو است. فریبا عادلخواه، انسان شناس فرانسوی-ایرانی شاغل در Sciences Po پاریس نیز در سال ۲۰۱۹ دستگیر و زندانی شد.
یکی از دلایلی که شهروندان دوتابعیتی در ایران دستگیر میشوند، بهرهگیری حکومت جمهوری اسلامی ایران از آنها به عنوان گروگان جهت گرفتن امتیاز از دولتهای غربی است. اما اکثریت دانشمندان محبوس در ایران را اتباع ایرانی تشکیل میدهند و جزئیات پرونده و روایت آنها چندان شناخته شده نیست. از جمله آنها میتوان به نیلوفر بیانی، یکی از حامیان محیط زیست که پیشتر سابقه همکاری با سازمان ملل متحد را داشته، اشاره کرد. جوانان دیگری نیز گرفتار شدهاند مانند علی یونسی، دانشجوی نخبه دانشگاه صنعتی شریف تهران و برنده مدال در المپیادهای جهانی.
اخیرا کتابی به نام «آسمان بدون قفس» نوشته کایلی مور-گیلبرت، انسانشناس استرالیایی منتشر شده است که در آن مجازاتهای شدید روحی و جسمی را که این محبوسان، بهویژه زنان متحمل میشوند، آشکار میکند. مور-گیلبرت که دارای تابعیت دوگانه بریتانیایی و استرالیایی است، تجارب و دادههای ویژهای برای نوشتن این کتاب در اختیار داشته است؛ او که قبلا در دانشگاه ملبورن استرالیا بود، در سال ۲۰۱۸ برای شرکت در کنفرانسی به ایران سفر کرد و در حالی که آماده بازگشت به استرالیا بود در فرودگاه دستگیر شد. او به اتهام جاسوسی به مدت دو سال در زندان بود تا اینکه سال گذشته به عنوان بخشی از مبادله زندانیان آزاد شد.
مور گیلبرت مدتی را با نیلوفر بیانی و فریبا عادلخواه در زندان بدنام اوین در تهران همبند بود. او به طور شفاف و دقیقی شرح میدهد که چگونه زنان تحت بازجویی و شکنجه قرار می گیرند، چگونه مورد آزار و اذیت جنسی قرار میگیرند و آنها را مجبور به تحمل حبس در سلول انفرادی میکنند و از مراقبتهای اولیه پزشکی محروم میشوند. اقداماتی که در جهت شکستن روحیه آنهاست تا وادار به اعتراف اجباری به چیزهایی که انجام نداده اند شوند.
موضوع حائز اهمیت در این میان توجه به اهمیت اطلاعرسانی درباره این زندانیان است. مقامات دولتی در استرالیا به خانواده مور گیلبرت توصیه کرده بودند که پرونده او نباید علنی شود، زیرا این امر می تواند مذاکرات برای آزادی او را پیچیده کند. اما کسانی که از اطلاعرسانی اجتناب می کنند، در واقع اولویت کمتری برای دولتهای خود دارند. مور-گیلبرت در کتاب خود از تماس تلفنی با پدرش را به یاد میآورد که گفته بود دولت توصیه میکند ساکت بمانید و او در پاسخ پدرش گفته بود: «پدر، به من گوش کن – من وقت زیادی ندارم. باید سراغ رسانهها رفت. به آنها بگو چه اتفاقی برای من میافتد. به آنها بگویید که من دستگیر شدهام و در انفرادی نگه داشته میشوم و از ملاقات با سفارت محروم هستم».
اگر دولتها به جای مبادله دوجانبه با ایران، یکصدا و در کنار هم باشند، میتوان با این گروگانگیری مقابله کرد. اطلاعرسانی مداوم یکی از بهترین روشها برای اعمال فشار بر همه طرفها جهت اقدام موثر است.
جامعه علمی باید برای بالا بردن صدای خود در حمایت از دانشمندان محبوس تلاش بیشتری کند. دانشمندان بینالمللی باید زبان بیان همکاران ایرانی خود باشند که از آزادی بیان محروماند. بیانیهها، نامهها -و حتی نام بردن از پژوهشگران محبوس در ایران در کنفرانسها و رویدادها- راه هایی هستند که میتوان به دانشمندان ایرانی گفت که جامعه علمی جهان در کنار آنها ایستاده است. دانش و تولید علم در ایران تا زمانی که دانشمندان آن احساس امنیت نکنند، شکوفا نخواهد شد.
منبع: https://www.nature.com/articles/d41586-022-00995-7