زحمتکشان در وضعیت پیچیده ای قرار گرفته اند، وضعیتی که آنان را مجبور می کند در تلاش معاش هر روز بی پناه تر و آسیب پذیرتر گردند. از سویی نمایندگانی که برای تعیین حداقل دستمزد در شورای عالی کار حضور پیدا کرده اند از جسارت بی بهره بوده و با حرکات سرمایه داری لانه کرده در دولت و وزارتخانه های مربوطه گول خورده و فکر می کنند برای زحمتکشان کاری مثبت صورت داده اند. از سویی دیگر گرانی هر روزه آنان را محتاط تر می کند تا تمامی تلاش خود را به کار برده و شغل خود را حفظ کنند و یا با کمترین دستمزد مجبورند به کار بپردازند.
فعالین واقعی سندیکاهای کارگری در حد و اندازه خود قادر به فعالیت نبوده و کوشندگان آن هر روز باید با پلیس سیاسی در کلنجار باشند. اعتراض ها و اعتصابات نه تنها برنامه ای دراز مدت برای دستیابی به یک نتیجه قابل قبول را ندارند بلکه ترس از اخراج و از دست دادن شغل خود به سرعت خاموش می شوند. در این میان آن کوشندگانی که دست به سازماندهی و برنامه ریزی می زنند به سرعت توسط حراست ها شناسایی و اخراج می گردند.
با آنکه در سال گذشته گرانی در حوزه خوراکی ها بیش از ٢٠٠ درصد افزایش یافته اما وزارت کار با ترفندی ٥٧ درصد به حقوق کارگران اضافه کرد تا مثل هر سال باز هم زحمتکشان قدرت خریدشان را نسبت به سال گذشته بیشتر از دست بدهند. این مثلن افزایش ها که سفره های زحمتکشان را بیشتر خالی می کند ترفندی است تا کارفرمایان بتوانند بیشتر به زحمتکشان فشار آورده و دستاوردهای آنان را از بین ببرند. افزایش اضافه کاری ها، افزایش سرعت تولید در خطوط تولیدی کارخانه ها های صنعتی چون ذوب آهن و ایران خودرو با استخدام نکردن کارگر به جای کارگران بازنشسته شده، محو شدن شیر – ناهار – کفش و لباس کار – رد نشدن بیمه – بازرسی نکردن عامدانه وزارت کار از واحدهای صنعتی کوچک و بزرگ و نادیده گرفتن تخلفات آشکاری مثل عقب افتادن حقوق ها، زحمتکشان را هرچه بیشتر در منگنه بی عدالتی برنامه ریزی شده قرار داده است.
با اسناد می توانیم ثابت کنیم که دستمزدها در بیشتر واحدهای تولیدی به موقع پرداخت نمی شوند و به گروگانی برای تحمیل شریط سخت کار در دست کارفرمایان قرار می گیرند و وزارت کار و بازرسی ها از آن خبر داشته اما می گذارند این بی قانونی به یک امر عادی بدل گردد تا زحمتکشان توان مقابله با این بی قانونی و ظلم برنامه ریزی شده را نداشته باشند. مجموعه این حرکت ها که از سوی سرمایه داران اتخاذ می شود باعث می گردد تا جنبش کارگری و به ویژه بخش سازمان یافته آن، سندیکاهای کارگری از حالت دفاعی بیرون نیایند.
زمینههای اتحاد عمل تا حد زیادی در جنبش کارگری و جنبش زحمتکشان فراهم است، اما برخی مانعهای ذهنی همچنان از خود جانسختی نشان میدهند. درک نکردن درست ماهیت جنبش سندیکایی و مفهوم مبارزهٔ سندیکایی کماکان ازجمله مانعهای ذهنیای هستند که سد راه اتحادعملِ فراگیر میشوند. جنبش سندیکایی عبارت است از: وسیعترین بخش جنبش کارگری که بهطور عمده مبارزات اقتصادی – رفاهی را شامل میشود و درعینحال در عرصهٔ مبارزهٔ عمومی در سطح کشور، پیشبرد آگاهی طبقاتی زحمتکشان را در دستور کار خود دارد. در سازمانهای سندیکایی کارگران و زحمتکشان با هر عقیده، نظر، قومیت حضور دارند و این امر پایهٔ اتحادعملِ فراگیر یا بهعبارت دقیقتر و در تحلیل پایانی وحدتِ سندیکایی است.
آنچه امروز وظیفه هر کوشنده کارگری و بازنشستگان است، سازماندهی مطالبه گری و اعتراض به این بی قانونی های برنامه ریزی شده از هر راه ممکن است. با توجه به چشمانداز حذف ارز ترجیحی و طوفان گرانی ها و رخدادهای بینالمللی که باعث گرانتر شدن مواد غذایی در سطح جهان شده است، که بی تردید کشور ما را هم در بر خواهد گرفت اتحادعملِ فراگیر همه زحمتکشان وظیفهای درنگناپذیر است.
مازیار گیلانی نژاد ١٠ فروردین ١٤٠١