مقاله ای به قلم جان لوک پاسین Jean – Luc Racine و به ترجمه باقر جهانبانی
چه کسی، حتی چند سال پیش می توانست باور کند که رهبران دو کشور متخاصم هند وپاکستان دو بار در طی یک ماه رودر رو با هم ملاقات نمایند؟ وچه کسی می توانست تصور نماید که اسلام آباد از عربستان سعودی، متحد همیشگی و قدیمی اش فاصله بگیرد؟ دو نمونه در میان بسیاری دیگر تغییرات در کشوری که ایران، افغانستان، چین، هند و در یای عمان آنرا احاطه کرده اند.
در طی سال گذشته میلادی، پاکستان در روند فعالیتهای پویای منطقه مشارکت داشته، اگر چه این مشارکت هم چنان نا مشخص است. پروژه کریدور اقتصادی که چین را به سواحل پاکستان متصل می کند، محور اسلام آباد – پکن را تقویت کرده است. در مورد روابط با همسایگان افغان و هندی، تا حدی به مناسبت آمدن رهبران تازه، جهش هائی داشته است: آقای نارندرا مودی، نخست وزیر هند از ماه مه سال ۲۰۱۴، اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان از سپتامبر۲۰۱۴- این تغییرات درزمانی است که سلمان بن عبدالعزیز چهار ماه بعد ازآن به تخت وتاج عربستان سعودی صعود می کند.
مسئله بر سر مانور بسیار حساس حاکمیتی دو گانه در پاکستان است: حاکمیتی بین آقای نواز شریف، نخست وزیر منتخب در سال ۲۰۱۳- برای سومین بار از سال ۱۹۹۰(۱)- و ژنرال را حل شریف- یک هم نامی ساده- که به عنوان فرمانده ارتش حق وتو در دیپلماسی منطقه ای و سیاست استراتژیک کشور را در اختیار دارد. در افعانستان آقای غنی در ابتدا امید به همکاری با پاکستانی ها داشت ولی این امید دیری نپائید. در هندوستان، با وقوع حمله تروریستی در یک پادگان ارتشی، شرایط سختی که در نتیجه به قدرت رسیدن ناسیونالیست هندو در دهلی نو بوجود آمده بود، جای خود را به یک فضای مساعد برای گفتگو داد. روابط پاکستان با متحد قدیمی اش، عربستان سعودی بدلیل فعالیتهای تیم جدیدی که در این کشور برسر کار آمد، پیچیده شد.
تنش های داخلی پاکستان، وظیفه نخست وزیر وفرمانده ارتش را بازهم پیچیده تر می کند. مبارزه با طالبان پاکستان پس از قتل عام ۱۴۱ نفر از جمله ۱۳۲ کودک، در دسامبر ۲۰۱۴در یک مدرسه نظامی در پیشاور توسط گروه جنبش طالبان در پاکستان(تی تی پی) درالویت قرار گرفت. و این رو در روئی پایان نیافته است، حد اقل در بعد ایدئولوژیکی آن( مقاله پاکستان، یک دموکراسی تحت نظارت را بخوانید).
بین ریاض و تهران
امتناع اسلام آباد در کمک به عربستان در مورد حمله به یمن در آوریل ۲۰۱۵، ضربه ای است به ریاض که تامین مالی پاکستان را وسیعا بعهد ه داشت: هزینه های اقتصادی، مدرسه های اسلامی واحتمالا هسته ای. در واقع عربستان، پاکستان را به عنوان یک منبع انتقال دانش وتکنولوژی و تجهیزات می انگاشت، به ویژه که ایران متهم به در گیربودن دربرنامه هسته ای بود. افزون بر این هزاران پاکستانی در عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس مشغول به کارند. همچنین نخست وزیر آقای شریف بسیار مدیون خانواده سلطنتی سعودی است که او را از زندان ژنرال کودتاچی، پرویز مشرف(۱۹۹۹-۲۰۰۸) بیرون آورده و از اودر دوران تبعید بین سالهای ۲۰۰۰تا ۲۰۰۷، پذیرائی کرد.
اگر چه نخست وزیر شریف، نظر منفی پارلمان را بهانه امتناع فرستادن نیروهای نظامی به یمن اعلام می کند، ولی دلیل واقعی این امتناع اجماع بین ارتش و دولت است. در سال ۲۰۱۱، در اوج «بهار عربی» سازمان ارتش پاکستان با استخدام مزدوران در بین سربازان سابق به نجات رژیم بحرین شتافت که در آن سلطان اهل سنت، اعتراضات اکثریت شیعه را سر کوب می کرد. ولی شرکت در عملیات نظامی سنگین آل سعود و اعتلافش در برابر شورشیان حوثی که خواهان کنترل یمن هستند، مسئله دیگری است. شیعه زیدی(۱) حوثی ها دریمن با شیعه در ایران متفاوت است. با وجود این ریاض تهران را متهم به پشتیبانی از حوثی ها می کند و این چنین جبهه رویاروئی تازه ای بین سنی مذهب های سعودی وامارات از یک طرف و ایران شیعه و کشور های تحت حمایتش، سوریه، عراق ولبنان از سوی دیگر می گشاید.
هر دو شریف، نخست وزیر و فرمانده ارتش پاکستان که مهمان ریاض بودند اظهار آمادگی کردند که « حفظ تمامیت ارضی پادشاهی سعودی را» محترم شمارند، تاکیدی که ۷ ژانویه ۲۰۱۶ طی سفر وزیر دفاع عربستان و ولیعهد محمد بن سلام به اسلام آباد تکرار شد(۳). ولی تائید کردند که ارتش پاکستان در حال حاضر تمام نیرویش رادر برابر طالبان پاکستان بکار گرفته است، علاوه بر این آنها نمی توانند خطر تشدید تنش های داخلی را در حال حاضر نادیده بگیرند در حالی که اقلیت شیعه از حملات یک گروه مسلح سنی به نام لشگر جنگی رنج می برند. همچنین اسلام آباد قصد ندارد فرصت های ارائه شده بر اساس توافق واشنگتن وتهران چون از سر گیری کار خط لوله گاز ایران-پاکستان که در سال ۲۰۱۰ آغاز شده و نا تمام مانده بود را نا دیده بگیرند. بخصوص که افغانستان، ایران وهند می خواهند هزینه احیای بندر ایرانی چابهار را بعهده بگیرند. این بندر بدل بندرگوادر پاکستان است که چینی ها هزینه آنرا پرداخته اند. بندر چابهاربه افغانستان امکان می دهد که با دست یابی به دریا، به انحصار دریائی پاکستان پایان دهد وبه هند اجازه می دهد که از طریق ایران به منابع گازی افغانستان و آسیای مرکزی دست یابد.
تردید اسلام آباد زمانی افزایش یافت که ریاض در دسامبر ۲۰۱۵ ایجاد یک اتحاد بین ۳۴ کشور سنی « علیه تروریسم» را اعلام کرد وگویا پاکستان بدون آنکه در جریان باشد در لیست۳۴ کشور آمده است. بحران بین عربستان سعودی و ایران با اعدام یکی از مخالفان شیعی افزایش یافت. وزیر خارجه عربستان آقای عادل الجبیر در بازدیدش از اسلام آباد در ۷ ژانویه ۲۰۱۶ رسما حمایت پاکستان را بدست آورد. اما خارج از این تظاهر در حمایت، دولت پاکستان خواهان گفتگو است ودر برابر پارلمان تضمین کرد که به هیچ عملی که موجب« اختلاف بین مسلمانان گردد(۴)» دست نخواهد زد. در حالیکه خطر داعش افغانستان وحتی پاکستان را تهدید می کند، دولت پاکستان نمی خواهد بحران خاور نزدیک به مشکلاتشان در پاکستان وهمچنین در کشور همسایه افغانستان اضافه شود. آقایان نواز شریف وراحل شریف در ۱۸ و۱۹ ژانویه با سفر به ریاض و سپس تهرا ن کوششی برای بهبود روابط ایران وعربستان کردند که نتیجه ای قطعی بدنبال نداشت.
زیر فشارهند و افغانستان
حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان در دسامبر ۲۰۱۴ دوران ریاست جمهوری اش را با انتقادی کوبنده از رفتار های پاکستان و استراتژی آمریکا در کشورش به پایان رساند. بخش اصلی نیروهای اتلانتیک شمالی(ناتو)از منطقه بیرون کشیده شده اند: از ژانویه ۲۰۱۵، فقط حدود ده هزار نفر مربی ونیروهای ویژه، بطور عمده آمریکائی بر جای مانده است. آقای غنی ، جانشین آقای کرزای تصمیم گرفت با همکاری با پاکستان برای بر قراری صلح تلاش نماید. باز دید های نظامی وغیر نظامی در بالاترین سطح به تکرار در طی ماه ها بمنظور هماهنگ کردن عملیات علیه طالبان پاکستانی انجام پذیرفت. از این پس طالبان در مرزافغانستان، برای نخستین بار، پناهگاهی متقارن با پناهگاه طالبان افغانی که از سال ۲۰۰۱ در آنطرف مرز در پاکستان وجود داشت ایجاد کرده اند. در عوض آقای غنی انتظار دارد که پاکستان آنها را به گفتگو با یکدیگر در دو سوی مرز وادار کند.
در افغانستان این همکاری بین دو کشور همسایه مورد انتقاد شدید قرار گرفت، به ویژه در زمان اعلام رسمی آن در ماه مه ۲۰۱۵. و یک پروژه بررسی مشترک بین سرویسهای اطلاعاتی در نظر گرفته شد (سرویس امنیت ملی پاکستان و مدیریت امنیت ملی افعانستان)، شامل بخشی آموزشی که سرویس امنیت ملی پاکستان عهده دار آن بود. این پروژه به نتیجه نرسید و رئیس سرویس امنیتی افغان که مخالف آن بود چند ماه بعد مجبور به استعفا شد. در این بین مدیریت امنیت ملی افعانستان از مرگ ملا عمر از رهبران تاریخی طالبان در سال ۲۰۱۳ خبر داد. این خبر موجب تضعیف جانشین ملا عمر ومرد شماره دو، ملا اختر منصور گردید. او موافقت کرده بود که در ژوئیه ۲۰۱۴ زیر نظارت پاکستان و با حضور ناظران آمریکائی وچینی، اولین دیدار بین فرستادگان طالبان ونمایندگان کابل برقرار شود. پس از انتشار خبر مرگ ملا عمر بحران خفته طالبان برافروخته شد و روند گفتگو ها به حالت تعلیق درآمد.
با این حال کنفرانس سالانه، انجمن وسیع منطقه ای که در سال ۲۰۱۱ (۵)پایه گذاری شده بود با نام « قلب آسیا» یا « فرآیند استانبول»، در اواسط دسامبر ۲۰۱۵ در اسلام آباد بر قرار شد، و موجب کاهش تنش بین افغانستان وپاکستان گردید. تنشی که در سپتامبر۲۰۱۵ با اشغال موقتی شهر افغانی کندوز توسط طالبان بالا گرفت و وزیردفاع افغانستان، سازمانهای پاکستانی را به دخالت داشتن در این حمله متهم کرد ه بود(۶).
در ۲۷ دسامبر ۲۰۱۶، سفر ژنرال راحل شریف به کابل- پنجمین سفر از پائیز ۲۰۱۴- گفتگو بین افغان ها را در دستور روز قرار داد. و در ۱۲ ژانویه ۲۰۱۶ نمایندگان پاکستان، افغانستان، ایالات متحده و چین در اسلام آباد ملاقات کردند تا کوشش نمایند تعریف روشنی از روند بهبود روابط بین کابل وطالبان افغانستان بدست آورند. این ملاقات موفقیتی در پی نداشت. افغانستان خواهان این بود که بخشی از طالبان که با اصل مذاکره وپیش شرط آن مخالفند مورد حمله قرار گیرند که پاکستان به این پیشنهاد تمایلی نشان نداد. نمایندگان چهار کشور، ۱۸ ژانویه در کابل ملاقات کردند و ملاقات های دیگر نیز بزودی انجام خواهد شد. با این حال هیچ تضمینی وجود ندارد: پایه مذاکرات توسط کابل تنظیم شده ونه ملا منصور، و شکاف بین طالبان، یا بد تر پیوستن آنها به داعش می تواند هر گونه پیشرفت مذاکرات را به مخاطره بیاندازد.
برای اسلام آباد مسئله افغانستان از مسئله هند جدا ست.اساس الگوی استراتژیک پاکستان این است که از گرفتار شدن بیش از حد بین حریف های تاریخی اش هند و افغانستان امتناع ورزد(۷).
در مورد هند، تمایل همکاری آقای غنی رئیس جمهور افعانستان با پاکستان، هند را نگران کرده، به خصوص که رئیس جمهور تازه افغانستان پس از ۷ ماه عازم دهلی نو شد. با این حال فراز و نشیب های روابط بین کابل و اسلام آباد فرصت مانور را به هند داد.احیای بندر چابهار، تصمیم به دادن هلی کوپتر های جنگی به کابل که مدتها در انتظارآن بودند(نقطه ضعف ارتش افغانستان که از این پس در صف مقدم در مقابل طالبان قرار دارند) و بازدید آقای مودی برای افتتاح ساختمان جدید پارلمان افغانستان به هزینه هند در دسامبر ۲۰۱۵، فضا را آرام تر کرد.
در مورد پاکستان، وضعیت در کشمیر- تقسیم شده توسط « خط کنترل»(۸)- پس از روی کار آمدن آقای مودی از حزب بهاراتا جاناتا (ناسیونالیست هندو)، متشتج شد. با این حال امید یک گفتگو که از زمان حملات۲۰۰۸ در بمبئی( با ۱۸۰ کشته و بیش از ۳۰۰ زخمی) متوقف شده بود، در حال احیاست. طی نشستی بی سر وصدا در ۶ دسامبر ۲۰۱۵ مشاوران امنیت ملی دو کشور گفتگو ها را از جهت های گوناگون از سر گرفتند: تروریسم، کشمیر، و غیره. این گشایش در عین حال به دو دلیل اتفاق افتاد، یکی بدلیل تحولات در هند که در آن زمان مسئله تروریسم برایش تقدم داشت ودیگر اینکه در پاکستان مشاور امنیت ملی جدید ژنرال ناصر خانجانجوا از نزدیکان فرمانده ارتش بود. نشست ظاهرا غیر منتظره بین آقای نواز شریف وآقای مودی در پاریس، در حاشیه کنفرانس محیط زیستی سازمان ملل و همچنین ملاقات « سر زده» ۲۵ دسامبر نخست وزیر هند از هم پایه پاکستانی اش در لاهور نشانه های مثبتی در مورد نزدیکی دو کشور است. در حالیکه در طول ۱۰ سال (۲۰۰۴-۲۰۱۴) حکومت، نخست وزیر سابق مانموهان سینگ نتوانسته بود اطرافیانش را به لزوم رفتن به کشور همسایه قانع نماید.
دوم ژانویه ۲۰۱۶، یک حمله تروریستی که بیم آن میرفت علیه پایگاه هوائی هند در پتانکو نزدیک پاکستان بوقوع پیوست و گفتگو ها را مختل کرد. آقای نواز شریف به دهلی نو اطمینان داد که قصد دارد با اطلاعاتی که ماموران بازجوئی هندی داده اند، گروه های تروریستی را خنثی کند و در واقع اعضای گروه جیش محمد که هندی ها نسبت به آنها مشکوک بود دستگیر شدند. اما بعید بنظر می رسد است که چنین رفتارهای خوش نیتانه ای کافی باشد.در حال حاضر نشست پیش بینی شده بین نمایندگان وزارت خارجه دو کشور در اواسط ژانویه به تعویق افتاده ولی اصل از سر گیری گفتگو ها رها نشده است. دهلی نو خویشتن داری شگفتی در مورد این پرونده از خود نشان داد تا هدف تروریستها ی پتانکو که از بین بردن هر گونه امکان گفتگو در سطح بالا بین هند وپاکشتان است را خنثی و هر گونه امکان گفتگو در سطح بالارا حفظ کند.
رابطه با چین
جمهوری خلق چین از سالهای ۱۹۷۰ خود را« کشور برادر» جمهوری اسلامی پاکستان می داند و روابط نزدیکی با منطقی استراتژیک با این کشور دارد، پاکستان برای چین یک وزنه تعادل در برابر هند می باشد. کمک چین به برنامه هسته ای، و همچنین همکاری در صنایع دفاع، چون هواپیما های جنگی تندور جی اف ۱۷ ( که در چین اف سی ۱ شیالونگ نامیده می شود) که بطور مشترک ساخته می شود، شاهد این روابط است. با این حال تحت تاثیر شی جین پینگ رئیس جمهور، افق ژئوپولیتیک چین بیش از هر زمان غیر قابل تفکیک از افق ژئو اقتصادی چین گردید. هند وچین همواره یک اختلاف مرزی داشته اند، وهند حضور نظامیش را در هیمالیا با ایجاد یک نیروی چهل هزار نفری وبهبود زیر بنا ها در منطقه تقویت می کند. این موضوع مانع گفتگو بین دو کشور نمی شود، رهبران دوکشور از یکدیگر بازدید می کنند وحجم تجارت بین چین و هند هفت برابر حجم تجارت بین پاکستان وچین است.
بهعنوان بخشی از پروژه « جاده ابریشم جدید»، آقای شی جین پینگ در بازدید ماه آوریل ۲۰۱۵ دراسلام آباد، اجرای پروژه « راهرو اقتصادی وتجاری چین پاکستان» را اعلام کرد، ایده ای که در زمان ریاست جمهوری ژنرال مشرف مطرح شده بود. این جاده چند محوری قرار است سین کیانگ در غرب چین را به بندر گوادر پاکستان پیوند دهد. هزینه پیش بینی شده برابر ۴۶ میلیارد دلار است که شامل پروژه های صتعتی وانرژی نیز می شود. البته باید ایمنی ساخت وساز وهمچنین مهاجران چینی را نیز در نظر گرفت. چین پیشنهاد میکند که عادی سازی وضعیت اداری –حکومتی منطقه گلگت بلتستان(شمال پاکستان) که « راهرو اقتصادی وتجاری چین پاکستان» از آنجا عبور می کند،بسیار مفید خواهد بود. در حال حاضر این منطقه هیمالیا مورد مطالبه هند است.علاوه بر این یک شاخه از« راهرو اقتصادی وتجاری چین پاکستان» می بایست به افغانستان متصل شود که منابع معدنی آن مورد توجه چین می باشد.
این منطق اتصال بین چین وپاکستان آیا به کشورهای همسایه نیزگسترش خواهد یافت؟ تا کنون اسلام آباد حاضر به « تسهیل» رابطه تجاری با هند نشده است. از زمان امضای قرار داد تجاری میان افغانستان و پاکستان در سال ۲۰۱۰، کامیون های افغانی حق مسافرت به هند را دارند، ولی اجازه حمل ونقل همین کامیونها از هند به افغانستان داده نمی شود(۹). آقای نواز شریف موافق عادی سازی روابط هند وپاکستان است واطاق بازرگانی نیز همراهی می کند. ولی تا زمانی که ارتشی ها در خط استراتژی خود که می شود آنرا با « اول کشمیر» خلاصه کرد، تجدید نظر نکنند، نیروهای غیر نظامی محکوم به بی تصمیمی هستند. این مسئله اهمیت از سر گیری مذاکرات یا قطع مذاکرات را در سال ۲۰۱۶ نشان می دهد.
در پاکستان بسیاری بر این باورند که این سیاست بسیار هزینه داشته است. زیرا نه تنها باعث ترویج تروریسم شده بلکه به اقتصاد نیز آسیب رسانده، در حالیکه موقعیت جغرافیائی، سرمایه ای بزرگ برای این کشور به حساب می آید: از یک طرف پاکستان بین کشورهای دارای مخازن انرژی و در حال گسترش آسیا، خاور نزدیک قرار گرفته، واز سوی دیگر کشوری است بین هیما لیا و اقیانوس هند و نزدیک به خلیج فارس. خانم شری رحمان رئیس اطاق فکری موسسه جناح و سفیر سابق پاکستان در امریکا چنین می گوید« کسب وکار، تجارت، همگرائی اقتصادی هدفهای آینده هستند وباید اینها مشوق تغییرات قواعد بازی باشند»(۱۰). مبارزه با تروریسم و علیه طالبان پاکستانی، توسط ارتش پس از برخی تردید ها، و تشدید آن از سال ۲۰۱۴ قطعا لازم است ولی کافی نیست.
بیشتر از انعطافی ساده به یک تکامل روایت تاریخی نیاز است تا در نتیجه آن «ایدئولوژی پاکستان» تغییر یابد. یعنی دکترینی که در مدارس، در سرباز خانه ها تدریس می شود که از کشور یک « دولت ایدولوژیک» برای مسلمانهای آسیای جنوبی ساخته است. هر دولت منتخب موظف به مقابله با آنست، و این در صورتی ممکن است که ارتش نیز دست به کار شود. گفته می شود که ارتش گفتگو با هند را از سر گرفته است یا حد اقل تصمیم دارد که مانع گفتگو ها نشود(بدون پیشداوری در مورد نتیجه این مذاکرات که تا کنون نامشخص باقی مانده است). با این حال ارتش درتامل بر طبیعت خاص پاکستان، ایدئولوژی رسمی، رابطه اسلام ( چه نوع اسلامی ؟) با دولت وملت امتناع می ورزد. بحثی که سیاستمداران نیز از گشودن آن خود داری می کنند.
۱- یکی از شاخه های اقلیت شیعه که در قرن نهم میلادی در یمن وطبرستان در جنوب دریای خزر گسترش یافت
۲-
« Pakistan will stand by Saudi Arabia if territorial integrity threatened : PM Nawaz », The Express Tribune, Karachi, 10 janvier 2016.
۳- « Grave dangers face Muslim world in light of Saudi-Iran standoff : Sartaj », Dawn, Islamabad, 5 janvier 2016 ; « A delicate balance », Dawn, 6 janvier 2016.
۴- کشورهای شرکت کننده: افغانستان، عربستان سعودی، چین، امارات متحد عربی، هند، ایران، قزاقستان، گرجستان، پاکستان، روسیه، تاجیکستان، ، ترکمنستان، ترکیه و کشورهائی که از این ابتکار پشتیبانی کردند: آلمان، استرالیا، کانادا، مصر، اسپانیا، آمریکا، فرانسه، ایتالیا، ژاپن،لهستان، انگلستان، سوئد، سازمتن ملل، اتحادیه اروپا، تشکل تعهد نامه اتلانتیک شمالی(اوتی ای ان) و غیره
۵- « MoD blames ISI for Kunduz assault », Tolo News, Kaboul, 1er octobre 2015.
۶- « مصائب ذوج هند وافغانستان» را بخوانید. لوموند دیپلوماتیک، مارس ۲۰۱۴
۷- پس از اتصال کشمیر به هند با تصمیم مهاراجای کشمیر در سال۱۹۴۷، دو کشور هند وپاکستان بارها زد وخورد داشته اند. از سال ۱۹۴۹ کشمیر دو قسمت شده، یکی کشمیر آزاد و گیلگیت بلتیستان( دوم منطقه تحت اداره پاکستان) و دیگری جامو وکشمیر(منطقه تحت اداره هند)
۸- مبادلات بین دو کشور در سال ۲۰۱۴مبلغ ۲.۶ میلیارد دلار بود. اگر مبادلات از طریق کشور های واسطه (امارات وسنگاپور) را نیز درنظر بگیریم بی شک این مبلغ دو برابر خواهد بود که بسیار کمتر از آن چیزی است که باید باشد.
۹- Sherry Rehman, « The audacity of hope : Beyond photo-op, Modi and Sharif must move quickly and come up with a peace plan », The Times of India, Bombay, 27 mai 2014.
۱۰- Sherry Rehman, « The audacity of hope : Beyand photo-op, Modi and Sharifmudt move quickly and come up with apeace plan », The times of India, Bombat, 27 mai 2014
نويسنده Jean – Luc Racine
مدير تحقيقات در مركز مطالعات هند و جنوب آسيا در موسسه EHESS. آخرين اثر او «كشمير در معرض خطر جنگ» (انتشارات Autrement، پاريس، ٢٠٠٢) نام دارد.