در حالی که معلمان معترض ایران برای مطالبات به حق و قانونی خود از مهر تا دی ماه سال جاری هفت تجمع گسترده را در سراسر کشور برگزار کرده ا ند و انتظار می رفت زعمای امور معنای این صداها ی به ستوه آمده را دریابند و پاسخی در خور به مطالبات معلمان دهند،در روزهای گذشته محمد تقی فلاحی دبیر کانون صنفی معلمان ایران (تهران) دستگیر و برای گذران شش ماه حکم، راهی زندان شد.این دستگیری آن هم در شرایطی که معلمان سراسر کشور بیش از هر زمان دیگری شعار «معلم زندانی آزاد باید گردد»،سر می دهند،چیزی جز دهن کجی به خواسته ی معلمان ایران نیست.گرچه کارگردانان این بگیر و ببند ها همچنان گمان باطل می برند که جنبش معلمان ایران را با این بگیر و ببندها می توانند متوقف کنند،اما واقعیت این است که این دستگیری ها جز تکثیر و گسترده تر شدن مطالبه گری پیامد دیگری نداشته است.اکنون ناکار آمدی سیاست سرکوب برای سربکوبگران و حامیان این شیوه ها هم عیان شده است.چه که از یک سو می بینند، مطالبه گری قائم به شخص نیست و با دستگیری لیدرها و چهره های جنبش معلمی، قدرتمند تر از قبل ادامه می یابد و از سوی دیگر ترس ها در برابر حقانیت مطالبه گری نیز رنگ باخته است و این دو نکته مهم بر طراحان سیاست النصر بالرعب پوشیده نمانده است.آنان به نیکی می دانند که این سیاست تا کنون نتوانسته جنبش معلمان معترض را به محاق برد.حاکمیت اگر دنبال راه حلی برای کاهش بحران های فزاینده پیش روی خوداست،باید دریچه ها و منافذ تنفسی جامعه را بیش از این مسدود نکند. پنجره ها را باز کند.معلمان اکنون مهم ترین گروه فرهنگی مرجع جامعه هستند.برای راستی آزمایی تمامی مدعیات حاکمان در پیشگاه ملت،تغییر سیاست ها ی حاکمیت نسبت به این قشر آگاهی ساز جامعه، گام اول برای جلب اعتماد عمومی خواهد بود.حاکمیت باید معلمان زندانی از جمله محمد تقی فلاحی را آزاد کند و با پذیرش اعاده دادرسی اسماعیل عبدی به سالها زندان ظالمانه او پایان دهد و معلمان اخراجی آقایان رسول بداقی،محمد حبیبی و عبدالرضا قنبری را به کلاس درس برگرداند و همه احکام امنیتی علیه کنشگران صنفی سراسر ایران را مختومه اعلام کند.پرسش مهم جامعه معلمان ایران این است چرا حاکمیت تاکنون برای نشان دادن حسن نیت به این خواسته و مطالبه جدی معلمان ایران،کمترین اراده ای از خود نشان نداده است؟ آیا برای برآورده کردن این خواسته که در تجمعات سراسر کشور معلمان پیوسته بانگ بر می آورند: «معلم زندانی آزاد باید گردد» نیازمند تامین اعتبار و بودجه میلیاردی هستیم که حاکمیت از اجابت به آن استنکاف می ورزد؟ اما در عوض با زندانی کردن محمد فلاحی چهره محجوب و آرام کنشگران صنفی،به معلمان نشان داد خواسته های به حق و قانونی معلمان را همچنان علی رغم ناکارآمدی و بی ثمری سیاست سرکوب،از این معبر جواب می دهد.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان ضمن محکوم کردن بازداشت آقای محمد تقی فلاحی دبیر کانون صنفی معلمان ایران (تهران) انتظار دارد قوه قضاییه جمهوری اسلامی به این شیوه ها و روش های آزمون شده ی شکست خورده در دستگیری کنشگران صنفی و تقابل با مطالبات معلمان، پایان دهد و با در پیش گرفتن حکمرانی معقول راه را برای ابراز نظر شهروندان و احیای حقوق آنان باز کند.کانون صنفی فرهنگیان گیلان هشدار می دهد اگر حاکمیت نخواهد صداهای معترض جامعه ایران و به ویژه معلمان این سرزمین را بشنود،دیری نخواهد پایید که مرجعیت اعتراض ها به شکلی پیش بینی ناپذیر به اقشار دردمند و به ستوه آمده و کمر خم شده از بی عدالتی های رو به تزاید، خواهد رسید در آن روز کاری از نهادهای مدنی و کنشگران صنفی برای مهندسی مدنی مطالبات بر نمی آید.دریغا که قدرتمندان از تاریخ درس نمی گیرند و به اتکای نیروی سرکوبی که در اختیار دارند بهترین فرزندان جامعه، معلمان آگاه و دلسوز را به بند می کشند و روز به روز بر نارضایتی فرهنگیان و دیگر اقشار جامعه می افزایند.به رغم در هم شکسته شدن جدول ارزشها ی اخلاقی و تضییع حقوق قانونی ملت،امید است که کارگردانان و کارگزاران همچنان مصر به سیاست های مبتنی بر سرکوب، به ناکارآمدی این شیوه های نخ نما شده،پی برده و راهی را به رهایی بگشایند.
کانون صنفی فرهنگیان گیلان ۲ بهمن ۱۴۰۰