نامهای منتسب به چهار تشکل دانشجویی در کنار شورای صنفی در جهت خواست جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویی در محل مسجد دانشگاه تهران منتشر شده است. حافظهی تاریخی ما اما به یادمان میآورد که متاسفانه تریبون مسجد دانشگاه تهران همواره محلی برای تاختن به دانشجویان منتقد و تشکلهای مستقل دانشجویی بوده است. جایی که بسیجیان مهاجم به دانشجویان معترض به گشت حجاب در دانشگاه خواستار قلع و قمع معترضین بودند. اما مهمترین پرسش این است که چرا نام شورای صنفی در کنار تشکلهایی آمده است که در سابقهی تشکیلاتیشان حمله به تجمعات اعتراضی دانشجویی، همراهی با لباس شخصیها و گرای امنیتی برای پروندهسازی علیه دانشجویان مستقل و منتقد وجود دارد. پاسخ این پرسش را باید در دی ماه 96 جستوجو کرد. جایی که دبیر و نائب دبیر شورای صنفی مرکز دانشگاه تهران ( سها مرتضایی و پدرام پذیره) به همراه بیش از 50 نفر از دانشجویان دانشگاه به دلیل اعتراض به سرکوب مردم در خیابان و همراهی با آنها بازداشت شدند. ما دانشجو بودن را با آزادگی و شرافت و کنار مردم ستمدیده بودن میشناسیم و یاد نگرفتهایم در لباس دانشجویی خنجر به پشت مردممان بزنیم.
از سال 96 حملات گسترده به شوراهای صنفی چه با تغییر آییننامهها و چه با پروندهسازیهای گسترده امنیتی و انضباطی برای دانشجویان منتقد شدت گرفت. در کنار این حملات حسابشده و گسترده، نیروهای بسیجی با احساس تکلیف و حمایت بیدریغ نیروهای پشتیبانشان در داخل و خارج از دانشگاه برای اشغال شوراهای صنفی خیز برداشتند. اتفاقی که قبل از تعطیلی دانشگاهها به شکل ناقصی رخ داده بود و دبیری شورای صنفی دانشگاه تهران پس از سها مرتضایی در میان دانشجویانی غیر متهعد به بدنه دانشجویی دست به دست شد. اما حضور پررنگ فعالین صنفی دانشجویی و احساس خطر از اعتراضات گسترده و غیرقابل کنترل دانشجویی که دکان و دستگاهشان را به هم میریخت مانع از موضعگیریهای تشکیلاتی از تریبون شورای صنفی بود.
اما شروع آموزش مجازی، تعطیلی دانشگاهها و تشکیل نشدن شوراهای صنفی دانشکدههایی که به صورت تاریخی نیروهای وابسته هیچ شانسی برای قدرت گرفتن در آنها را نداشتهاند باعث شد اندک دانشکدههایی چون پردیس ابوریحان و دانشکده الهیات با حمایت چند دانشکده دیگر که به صورت سنتی در اختیار بسیجیها بوده اند اقدام به تشکیل شورای مرکزی نمایند. عملا پردیس هنرهای زیبا، دانشکده زبانها و ادبیات خارجی، دانشکده اقتصاد و دانشکد جغرافیا در غیاب شوراهای صنفی دانشکدههای علوم سیاسی و علوم اجتماعی( که سختترین ضربهها را در دیماه 96 متحمل شده بودند) و چند دانشکده دیگر در اقلیت قرار گرفتند.
بسیاری از دانشکدههای دیگر از جمله دانشکدههای ادبیات، تربیت بدنی، فیزیک، پردیس فنی، روانشناسی، محیط زیست بنا به کم بودن کاندیداها اجازه برگزاری انتخابات را پیدا نکردند. دقت کنید که در همین دانشکدهها بسیج دانشجویی با امکانات کامل و بدون قوانین محدود کننده برگزاری انتخابات و داشتن حداقل شورای عمومی به فعالیت مشغول است.
شورای صنفی گستردهترین شورای عمومی را بین تشکلهای دانشجویی داراست. مسئولین با سواستفاده از این موضوع و گذاشتن حداقل مشارکت 25 درصد مانع از تشکیل شوراهای صنفی میشوند تا جایی که در سال گشته، انتخابات در دانشکده های علوم اجتماعی و حقوق و علوم سیاسی و همچنین پردیس علوم با مشارکت بیش از 20 درصد باطل شد!
یعنی نفرات منتخب این دانشکدهها به صورت میانگین بالای 200 رای دانشجویان را اخذ کرده بودند. چیزی بیش از کل شورای عمومی بسیج دانشجویی! اما بسیج دانشجویی با قدرت و حمایت داخلی و خارجی هر روز برنامههای جدیدی را جهت محدودسازی دانشجویان منتقد به کار میگیرد و دغدغهی انتخابات و رای و این مظاهر غربگرایی را ندارد. چرا که اصولا مشروعیتش از دانشگاه و دانشجویی نیست.
البته که تمام این مسائل فدای یک تار موی دانشجویان منتقد و باشرافت دانشگاه چرا که این دوران نیز چندان طولانی نخواهد شد و چه از طریق انتخابات شوراهای صنفی و چه به طرق دیگر بسیجیان به درون اتاقهای ویآیپی برگردانده خواهند شد. از این پس با صراحت باید گفت شورای صنفی کل دانشگاه تهران با توجه به عدم تشکیل شوراهای دانشکدههای مختلف عملا مشروعیتی نخواهد داشت و صرفا شبهی از بسیج دانشجویی خواهد بود.
پس بخورید و بیاشامید اما منتظر حساب و کتاب دانشجویان باشید!
به دلیل درخواست نویسنده نام وی محفوظ خواهد ماند
کانال تلگرامی دانشگاه تهران – دانشجو