واقعا چرا باید ماشین آلات مستعمل خارجیها را بخریم و میلیاردها تومان صرف نگهداری و تعمیرات آن کنیم یا بعد مدتی آنها را بلااستفاده در قبرستانهای ماشین آلات رها کنیم اما به تولید ملی بها ندهیم و با هپکو قرارداد نبدنیم؟ سود چه کسانی در واردات است که این چنین سفت و سخت پای دور زدن ممنوعیتها ایستادهاند و برای واردات سر و گردن میشکنند؟!
به گزارش خبرنگار ایلنا، بلند شدن صنایع تولیدیِ زمین خورده نیازمند الزاماتی است؛ نمیتوان فقط صرفا شعار داد که ما حامی تولید هستیم و از صنایع داخلی حمایت میکنیم بعد از آن سو، گلوی تولید را با واردات بیرویه و بیضابطه بفشاریم!
سرنوشت ناکام هپکو اراک و کارگران دلسوز آن، نمونه روشنی از این سیاستهای یک بام و دوهواست، نمونهای روشن از شعارزدگی صرف در عرصه حمایت از تولید. این مجموعه در اسفند ماه سال گذشته از خوشحالی روی پای خود بند نبود که بالاخره تکلیف بدهی ۱۲۰۰ میلیارد تومانی آن به نظام بانکی کشور مشخص شده و با تسویه این بدهی میتوان مجوزهای قانونی برای ساخت ماشین آلات معدنی دریافت کرد اما در عمل، در بیش از چهار ماه سپری شده از سال جدید، هیچ قرارداد ارزشمند و بزرگی با هپکو اراک تنظیم نشده است و هرچه کارگران و کارشناسان این مجموعه فریاد زدهاند، راه به جایی نبردهاند.
کارگران هپکو اراک مدتهاست که از مسئولان وزارت صمت، خانه معدن و نمایندگان مجلس درخواست دارند واردات ماشینآلات معدنی را متوقف کنند؛ حداقل از زمانی که تکلیف تهاتر بدهی ۱۲۰۰ میلیارد تومانی این مجموعه در اسفند سال قبل مشخص شد، کارگران یکصدا فریاد زند حالا زمانش فرا رسیده که واردات را متوقف کنید و از هپکو حمایت نمایید تا بار دیگر روی پای خود بایستد و رونق بگیرد.
چرا واردات ماشینآلات مستعمل؟!
اما در عمل چه رخ داده است؛ واردات انبوه ماشین آلات دست دوم به بهانه نیاز شدید معادن کشور! وقتی دو سال قبل واردات ماشین آلات معدنی به خاطر تحریم و بحران ارزی ممنوع شد و قرار شد برای خرید ماشین آلات ارز از کشور خارج نشود، دغدغهمندان تولید وطنی از ته دل شادمانی کردند، مفری برای ایستادن تولید روی پای خود فراهم آمده بود و هپکو که در دهههای گذشته قبل از خصوصیسازی و دست به دست شدن، غول تولید ماشین آلات معدنی بود و تولیدات آن به خاورمیانه و کشورهای شرقی صادر میشد، میتوانست دوباره به روزهای اوج خود بازگردد. اما مثل همیشه، آن نامه قانونی را با هزاران بخشنامه و تبصره و گریزنامه! دور زدند. یکی از آخرین نمونههای آن نیز دستورالعملی است که وزارت صمت در نوزدهم اردیبهشت خطاب به استانهای مختلف ابلاغ کرده است؛ در این دستورالعمل آمده وفق مواد ۱۰۹ و ۱۱۰ آیین نامه اجرایی معادن، شرایط و ضوابط واردات ماشین آلات (آنهم ماشین آلات مستعمل) ابلاغ میگردد. در واقع ممنوعیت واردات را با وارد کردن ماشین آلات مستعمل و دست دوم دور زدند.
دهم خردادماه، معاون معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت با اشاره به اینکه طبق ماده ۱۰۹ و ۱۱۰ امکان واردات ماشین آلات معدنی نیست، گفت: معادنی که ظرفیت استخراجی پایینی دارند باید ماشین آلات خود را از داخل تامین کنند و معادنی که از ظرفیت استخراجی بالایی برخوردار هستند میتوانند ماشین آلات دست دوم تا ده سال را وارد کنند و از هفته پیش ثبت سفارش واردات این خودروها آغاز شده است.
بعد از آن، واردات ماشین آلات مستعمل از بنادر کشور آغاز شد؛ سوم مرداد کارگران هپکو اعلام کردند: دامپتراکها (کامیونهای غولپیکر) که امروز از بندر شهید رجایی برای معادن کشور خریداری و وارد کشور شده است همان دامپتراکهای ۱۰۰ تن است که هپکو بارها و بارها به مسئولان در جلسات مختلف اعلام نموده که توانایی تولید آنها را دارد و حتی از طرف مدیریت و مهندسی شرکت اعلام شده است که توانایی تولید تناژ بالاتر از ۱۰۰ تن نیز داریم اما به دلیل عدم استقبال خریداران داخلی جهت ایجاد نقدینگی و پیش پرداخت و مشکل کمبود نقدینگی شرکت و تامین شارژ مالی از طرف تامین اجتماعی تاکنون نتوانستیم تولید داشته باشیم.
واقعا چرا باید ماشین آلات مستعمل خارجیها را بخریم و میلیاردها تومان صرف نگهداری و تعمیرات آن کنیم یا بعد مدتی آنها را بلااستفاده در قبرستانهای ماشین آلات رها کنیم اما به تولید ملی بها ندهیم و با هپکو قرارداد نبدنیم؟ سود چه کسانی در واردات است که این چنین سفت و سخت پای دور زدن ممنوعیتها ایستادهاند و برای واردات سر و گردن میشکنند؟!
کارگران هپکو در بیانیهای در ارتباط با ورود ماشین آلات مستعمل اعلام کردند: آیا واقعا اوضاع معادن کشور به حدی بغرنج شده که واردات تعدادی دستگاه مستعمل با هزینه هنگفت تنها راه چاره موجود است؟ آنهم ماشین آلاتی که به دلیل مستعمل بودن و فقدان کارایی لازم، بزودی همانند موارد مشابه قبلی راه قبرستان بزرگ ماشین آلات کشور را درپیش خواهند گرفت و بخش دیگری از سرمایههای کشور را به ورطه نابودی خواهند کشاند.
جلسه پشت جلسه برای آزادسازی واردات!
بدون تردید مافیای قدرتمندی پشت واردات ایستاده است؛ سودهای انبوه دلاری در کار است و به نظر میرسد در آستانه روی کار آمدن دولت جدید تلاش برای آزادسازی کامل واردات و مجوز گرفتن برای وارد کردن هرچه بیشتر ماشین آلات معدنی و راهسازی ادامه دارد و حتی این تلاش شتاب گرفته است. جلسات پشت سرهم در خانه معدن و دیگر اتاقها و لابیها نشان از شدن گرفتن این تلاش غیرسازنده و مخرب دارد.
هادی فاضلی از مدیران و کارشناسان باسابقه هپکو با ۲۷ سال سابقه کار است. او با اشاره به جلسه دهم مرداد خانه معدن و با بیان اینکه «در آخرین روزهای دولت دوازدهم به دنبال شلیک آخرین تیرهای واردات بر قلب تولید هپکو بوده اند» به ایلنا میگوید: این جلسه صرفاً برای وارد کردن فشار بیشتر بر هپکو و جلوگیری از رونق گرفتن آن برگزار شده است. برداشت بهنظر میرسد خواسته قلبی برخی حاضران ادامه واردات است و من اهدافشان ر ا اینگونه خلاصه میکنم:
«به نظر میرسد موانع تولید در شرکت هپکو برطرف شده و عنقریب است که دامپتراک و بیل و لودر و شاول و لیست بلند بالایی که شرکت هپکو در برنامه تولید خود قرار داده کاسه کوزه سودهای کلان واردات را بر هم بزند لذا به هر طریق و از هر راهی که میتوانید برای وارد کردن ماشین آلات معدنی اقدام کنید که وقت تنگ است…
ما باید یکصدا بگوییم هپکو نمیتواند نیاز ما را برآورده کند تا بلکه مافیای واردات با خیال راحت به سور سات واردات برسند…
اگر بتوانیم نیاز امسال معادنمان را وارد کنیم، بعد از آن دیگر هپکو واقعا نخواهد توانست چرخ تولید را به حرکت در آورد چون مشتری برای سفارش نخواهد داشت…»
فاضلی ادامه میدهد: سایر جلسات معدنیها و رفتارهای ایشان و خصوصا نامه نگاریهای اخیرشان به وزارتخانهها و جزع و فزع آنها مصداق روشنِ همینهایی است که گفتم؛ حکایت این جلسات، حکایت بازیهای دوران کودکی است که از جیب پدرخانواده، بین بچهها و دوستان آب نبات چوبی قسمت میکردیم؛ حالا هم سود واردات ماشین آلات آن چنان زیاد است که میتواند جماعتی را با آب نبات چوبی و… سرگرم این جلسات و حمایت برای سود کلان مافیای واردات نماید.
او معتقد است بساط این رانت بازیها و سودهای کلان که پشت تولید ملی را به خاک میمالد باید در دولت سیزدهم برچیده شود: «امیداوریم در دولت جدید بساط بریز بپاشهای سرمایهداری و وارداتچیها تبدیل به دستمایههایی برای تولید کارگران و صنعتگران شود؛ امیدواریم از تولید واقعاً حمایت کنند. خسته شدیم از شعارهای تکراری و سودجوییها!»
جلسه پشت جلسه؛ نامه پشت نامه و سرانجام ماشین آلات مستعملی که با پولهای مملکت و بیتالمال وارد میشوند و بعد چند ماه یا نهایت یک سال، روانه قبرستان ماشین آلات شده و تبدیل به ضایعات و آهن قراضه میشوند؛ آیا خوان رنگارنگ و پررونق این بیتدبیریها و رانتخواریها، از میان برداشته میشود؟!
گزارش: نسرین هزاره مقدم