بیش از ۵۰۰ روز ار شیوع بیماری همهگیر کووید-۱۹ میگذرد. ویروسی که تاکنون نزدیک به ۱۹۰ میلیون مبتلا و بالغ بر ۴ میلیون فوتی بر جای گذاشته است و یکی از کشندهترین اپیدمیهای تاریخ بشر را رقم زده است. این ویروس همهگیر که همه کشورها را در بر گرفته و تاریخ اعلام رسمی شیوع آن در ایران چند ماه پس از شیوع واقعی آن در کشور اعلام شد، طبق آمارهای رسمی از تاریخ ۳ بهمن ۹۸ تاکنون بیش از ۳ میلیون مبتلا و ۸۵ هزار فوتی بر جای گذاشته است. همچنین طبق گفتههای مقامات کشوری، حداقل یک میلیون نفر در این مدت از کار بیکار شدهاند و کسی به فکر معیشت این بیکارشدگان نیست.
علی رغم ادعاهای مسئولین وزارت بهداشت و ستاد ملی مقابله با کرونا که از موفقیت کنترل شیوع این ویروس بارها سخن گفته و مدعی بهترین مدیریت درمان و کنترل آن شدهاند، اما در عالم واقع شاهد چیزی جز بالا رفتن آمار مبتلایان و درگذشتگان نبودهایم. در رد این ادعاها میتوان به اذعان مسئولان شهری در ارائه آمار دفنشدگان در شهرها و یا عدم انتشار آمارهای مربوط به فوتیها که توسط ثبت احوال در گذشته به صورت منظم منتشر میشد (در حالی که طبق گفته مسئولین ثبت احوال آنان به دستور ستاد ملی مقابله با کرونا از انتشار این آمارها منع شدهاند) اشاره کرد که زوایای این بحران عظیم بشری را کمی روشنتر میکند.
علیرغم گذشت یک سال و نیم از آغاز این فاجعه و ادعاهای کذب صورت گرفته از طرف مسئولین پزشکی و بهداشتی، در این مدت بارها شاهد اوج گرفتن بیماری بودهایم که بنا بر ادعاهای رسمی تاکنون چهار پیک آن پشت سر گذاشته شده و به تازگی کشور وارد پیک پنجم شده است؛ در حالی که در بعضی از استانهای جنوبی کشور نه تنها پیکها مهار نشده که پس از مدتی و بدون اعمال قرنطینه و محدودیتهای واقعی تحت عنوان پیک بعدی معرفی شده است.
در این میان بارها شاهد آن بودهایم که پیکان تقصیر بالا رفتن این آمارها به سوی مردم نشانه گرفته شده است؛ مردمی که دستشان از همه جا بسته شده و در اسفناکترین شرایط اقتصادی قرار گرفتهاند. کسانی که در شهرها زندگی میکنند میتوانند شاهدی باشند بر اینکه مردم در حد توان خویش با ماسکهای کهنه (ماسکهای یکبار مصرفی که از سر اجبار چند ده بار مصرف میشوند) یا درست شده از تکههای پارچه سعی در رعایت پروتکل های بهداشتی دارند و در واقع با گشت زدن در سطح شهر و خیابان و بدون هیچ پرسش و پاسخی میتوان تمام تلاش شهروندان را برای جلوگیری از گسترش این بیماری به چشم دید. در حالی که هرگز سخنی از طرف مسئولین مبنی بر نبود تجهیزات پزشکی که عامل اصلی آمار بالای فوتشدگان است، ذکر نشده است.
در هفده ماهی که از اعلام شیوع این ویروس میگذرد، هرازگاهی به بهانه تعطیلات و عدم رعایت پروتکلها از طرف شهروندان و مقصر جلوه دادن مردم شاهد اوج گرفتن بیماری و اعمال محدودیتهایی از طرف مقامات بهداشتی و اجرایی بودهایم؛ در حالی که آن محدودیتها کمترین تاثیری بر روند کنترل بیماری در بلند مدت نداشته است. نگاهی به محدودیتهای آبان ماه گذشته که در واقع نسبت به پیکهای بعدی جدیتر به اجرا درآمده بود، این ادعا را تایید میکند. با گشت زنی در سطح شهر و تعطیلیها میشد شاهد جدیتر بودن اعمال چنین محدودیتهایی بود، ولی در پیکهای اخیر که از قضا وضعیت بحرانیتر بود، اعمال محدودیتها نیز سطحیتر شده است. به گونهای که در رابطه با پیک چهارم، پس از سه ماه تعداد فوتیها هنوز سه رقمی است و پیک پنجم این بیماری که در حال حاضر با آن روبه رو هستیم بدون پیش آمدن تعطیلیهایی که بهانهای برای مقصر جلوه دادن مردم بود، از راه رسیده است.
یکی دیگر از دلایلی که کمتر به آن پرداخته شده، عادی شدن این بیماری در سطح جامعه است. در حالی که طی ماههای اول شیوع بیماری، نسبت به آن نگرانی شدیدی وجود داشت و اغلب احساس خطر میکردند، به مرور زمان کرونا به یک بیماری معمولی تبدیل شد. متاسفانه با سطحینگاری این بیماری و عدم جدیت و عزم برای واکسیناسیونی که بارها وعده تولید میلیونی آن داده شده، علیرغم گذشت چند ماه از شروع واکسیناسیون، به دلیل بیبرنامگی و نبود امکانات کافی واکسینه کردن مردم به کندترین شکل ممکن در حال انجام است. به طوری که از تاریخ ۵ اردیبهشت که آمار روزانه واکسیناسیون در کنار مبتلایان و فوتیهای این بیماری منتشر شده و تا آن روز ۷۸۴۰۱۷ دوز واکسن تزریق شده بود که ۶۱۸۳۶۲ دوز آن برای نوبت اول و ۱۶۵۶۵۵ دوز آن برای نوبت دوم بوده، با گذشت بیش از دو ماه و نیم از ارائهی روزانه آمار واکسینه شدهها شاهد آن هستیم که آمارسازیهای مربوط به کرونا اینبار تعداد دوزهای استفاده شده را نشانه گرفته و کمتر توجهی به افرادی که یک نوبت آن را دریافت کردهاند، میشود. علیرغم گذشت مدت زیادی از تزریق دوز اول هیچ تناسبی بین اعداد مربوط به به دوز اول و دوم نمیتوان یافت. به طوری که:
در تاریخ ۵ اردیبهشت ۷۸۴۰۱۷ دوز، شامل ۶۱۸۳۶۲ دوز نوبت اول و ۱۶۵۶۵۵ و دوز نوبت دوم،
در تاریخ ۵ خرداد ۳۳۳۰۳۰۹ دوز ، شامل ۲۸۴۴۶۳۹ دوز نوبت اول و ۴۸۵۶۷۰ دوز نوبت دوم،
در تاریخ ۵ تیر ۵۶۱۳۱۴۰ دوز ، شامل ۴۴۱۶۹۸۳ دوز نوبت اول و ۱۱۹۶۱۵۷ دوز نوبت دوم،
و همچنین در تاریخ ۱۷ تیر ۶۶۰۸۱۱۷ دوز شامل ۴۵۱۷۶۰۷ نوبت اول و ۲۰۹۰۵۱۰ دوز نوبت دوم بوده است.
با توجه به آمار ارائه شده در ۱۷ تیر میتوان دید که برای مسئولین بهداشت و درمان ارائه عددها مهمتر از واکسیناسیون کامل بوده است. بهگونهای که پس از اعلام واکسینه شدن کادر درمان و در معرض خطر و اولویتبندی بر مبنای ردههای سنی و ارجحیت داشتن سالمندان، با بررسی آمار جمعیتی میتوان به تناقضها و عدم موفقیت این اولویتبندی پی برد. در حالی که طبق آخرین آمارهای اعلامی در سال ۹۸ جمعیت بالای ۶۰ سال بالغ بر ۸ میلیون نفر است، علیرغم گذشت چندین ماه از ورود محمولههای واکسن به داخل کشور، نه تنها این رده سنی به طور کامل واکسینه نشده، بلکه با توجه به ارقام اعلامی در خوشبینانهترین حالت یک چهارم این رده سنی واکسن دریافت کردهاند. با استناد به همین آمارها که از تاریخ ۵ اردیبهشت (۷۴۸۰۱۷ دوز) تا ۱۷تیر (۶۶۰۸۱۱۷ دوز) مورد بررسی قرار گرفته، میتوان دید که در این ۷۵ روز ۵۸۲۴۱۰۰ دوز واکسن تزریق شده که میانگین تزریق روزانه آن ۷۵۶۵۴ دوز است.
پس اگر ملاک را حتی بیش از این رقم در نظر بگیریم، با توجه به جمعیت بالای ۸۰ میلیونی کشور، جهت واکسینه کردن افراد بالای ۱۵ سال که دو-سوم جمعیت را تشکیل میدهند نیاز به واکسینه کردن حداقل ۶۰ میلیون نفر وجود دارد. با توجه به نیاز ۲ دوز برای هر فرد حداقل ۱۲۰ میلیون دوز مورد نیاز است. پس با توجه به واکسیناسیون انجام شده و میانگین بهدستآمده که ۷۵ هزار دوز در روز است، حتی اگر میانگین روزانه را بالاتر از این رقم در نظر بگیریم در خوشبینانهترین حالت فرض را بر انجام روزانه ۱۲۰ هزار تزریق قرار دهیم، بیش از ۱۰۰۰ روز یا به عبارت دیگر حداقل ۳ سال زمان لازم است تا دو-سوم جمعیت کشور به طور کامل واکسینه شوند.
با توجه به موارد ذکر شده و شرایط پیش آمده مسئله دیگری که باید مورد بررسی قرار گیرد، بحث بیکاری و اوقات فراغت خصوصاً برای نسل جوان است که علیرغم شرایط سخت اقتصادی در این مدت با این بیماری نیز دست و پنجه نرم کرده است؛ این شرایط اقتصادی باعث عادیانگاری بیماری در سطح جامعه شده و در روزهای اخیر و پس از اعلام پیک پنجم این بیماری شاهد مخالفت و مقاومت اصناف گوناگون در برابر تعطیلیهایی هستیم که ستاد ملی مبارزه با کردنا اعلام کرده است. این مخالفتها که دلیل آن شرایط سخت اقتصادی و عدم حمایتهای لازم جهت جبران آن است، خودبهخود شرایط این بیماری را در سطح جامعه خطرناکتر میکند.
حال باید دید چرا این شرایط عادیانگاری بهوجود آمده و علیرغم درک خطرات این بیماری چارهای جز نادیده گرفتن آن برای جوانان نیست.
وقتی که طبق گفتههای مقامات کشوری، حداقل یک میلیون نفر در این مدت از کار بیکار شدهاند و کسی به فکر معیشت این بیکارشدگان نیست، اگر در گذشته همین جمعیت امکان رفتوآمد و گشت و گذاری داشتند، با شرایط پیش آمده نهتنها آن امکان از آنان گرفته شده، بلکه معضل بیکاری هم بر آن افزوده است. بر همین اساس این افراد در شرایط روحی و روانی سختتری قرار گرفتهاند؛ خصوصا که طبق اولویتهای واکسیناسیون افراد جوانتر دیرتر شامل واکسن میشوند؛ در حالی که این افراد بهخاطر شرایط اقتصادی و وضعیت معیشتی چارهای جز کنار آمدن با این خطرات ندارند و به این میاندیشند که اگر از کرونا نمیرند از گرسنگی خواهند مرد.
در پایان کافی است بدانیم جهت تهیه ۱۲۰ میلیون دوز واکسن (دو دوز برای ۶۰ میلیون نفر یا به عبارتی دو-سوم جمعیت کشور)، چه مقدار پول لازم است:
- هر دوز واکسن فایزر- بیونتک کمتر از ۲۰ دلار است که هزینه تهیه ۱۲۰ میلیون دوز آن، دو میلیارد و چهارصد میلیون دلار میشود.
- هر دوز واکسن مدرنا بین ۳۷-۲۵ دلار است که هزینه تهیه ۱۲۰ میلیون دوز آن، حدود سه میلیارد تا چهار میلیارد و ۴۴۰ میلیون دلار خواهد شد.
- هر دوز واکسن آکسفورد-آسترازنکا بین ۵-۲ دلار است که هزینه تهیه ۱۲۰ میلیون دوز آن، حدوداً ششصد میلیون دلار میشود.
- هر دوز واکسن اسپوتنیک نیز ۱۰ دلار است که هزینه تهیه ۱۲۰ میلیون دوز آن، یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار میشود.
- هزینه تهیه هر دو دوز واکسن سینوواک هم حدود ۶۰ دلار برآورد شده است که در مجموع ۳ میلیارد و ۶۰۰ میلیون دلار بایستی هزینه شود تا ۶۰ میلیون نفر به طور کامل از طریق این واکسن واکسینه شوند.
- همچنین واکسن جانسون و جانسون که برای هر فرد یک دوز تزریق میشود، کمتر از ۱۰ دلار است که هزینه تهیه ۶۰ میلیون دوز آن، ششصد میلیون دلار میشود. (۱)
پانوشت:
۱- تری، مارک، مقایسه انواع واکسن های مورد تایید بیماری کووید-۱۹ بر اساس جدول زمانی و قیمت، وبسایت بیو اسپیس، ۱۴ جولای ۲۰۲۱