Skip to content
می 21, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • اوکرایین
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • Home
  • بار دیگر، افشای فاجعهٔ نسل‌کشی استعمارگران اروپایی در کانادا – حبیب ناظری – اختصاصی اندیشه نو
  • جهان
  • نوار متحرک
  • ویژه اندیشهٔ نو

بار دیگر، افشای فاجعهٔ نسل‌کشی استعمارگران اروپایی در کانادا – حبیب ناظری – اختصاصی اندیشه نو

مدرسهٔ شبانه‌روزی کاتولیک برای بومیان در «دریاچهٔ اونیون» در استان ساسکاچوآن، کانادا، در دههٔ ۱۸۹۰.

سرگذشت بومیان کانادا و آمریکا- و سراسر قارهٔ آمریکا- نیز مثل سرگذشت دیگر ملّت‌های مستعمره مملو از غارت و چپاول و خون‌ریزی و ظلم و ستم است. از همان اکتبر سال ۱۴۹۲- نزدیک به ۵۳۰ سال پیش- که ناوگان آدمیرال کریستف کلمبوس (کلمب) و گروه «کاشفان» و تاجران منابع طبیعی (مثل طلا) و منابع انسانی (برده) به سواحل سرزمین «باهاما»ی امروزی رسید و قارهٔ آمریکا را «کشف»‌ کرد و در آن ماندگار شد، و از همان آغاز دست به غارت منابع و کشتار خونین بومیان زد، تا همین امروز، در قرن بیست‌ویکم، هنوز که هنوز است سرزمین‌ها و منابع طبیعی بومیان ساکن قارهٔ آمریکا دستخوش غارت و تخریب تاجران و کاشفان امروزی، یعنی شرکت‌های فراملیتی نفت و گاز و آب و طلا و دیگر کانی‌های ارزشمند است. از همان حدود ۵۳۰ سال پیش، «سرخ‌پوستان» که فاقد سلاح‌های مدرن بودند و زندگی ساده‌ای داشتند، به زور اسلحه و کشتار و حیله و توطئه از سرزمین‌های محل زندگی خود رانده شدند، زمین‌هایشان غصب شد، کودکانشان از آنها گرفته شد و به مدرسه‌های شبانه‌روزی زیر نظر کلیسای کاتولیک (به طور عمده) فرستاده شد، گلّه‌های حیوانات آنها قلع و قمع شد، و حق حکومت بر سرزمین خود، از آنها گرفته شد، که هنوز هم آثار همهٔ این رنج‌ها برجاست. کریستف کلمب در یادداشت‌های روزانهٔ خود دربارهٔ بومیان نوشت: «فکر می‌کنم که مردم سرزمین اصلی به اینجا [جزیره] می‌آیند و اینها را به عنوان برده می‌گیرند. اینها باید نوکرهای ماهر و خوبی باشند، چون که هرچه ما به آنها می‌گوییم، خیلی سریع تکرار می‌کنند. فکر می‌کنم خیلی راحت بتوان آنها را مسیحی کرد، زیرا به نظر می‌آید هیچ مذهبی ندارند. اگر سرور من مایل باشند، من در برگشت، شش تن از آنها را برای آن حضرت می‌آورم تا شاید آنها زبان ما را یاد بگیرند.» (از روزنگار کریستف کلمبوس، نوشتهٔ رابرت فیوسون، ۱۹۹۲).

تاریخ‌دانان و پژوهشگران و فعالان حقوق بومیان، آنچه را بر سر «سرخ‌پوستان» آمده است، یک نسل‌کشی، قتل‌عام نژادی، یا نابودی یک ملت یا قوم می‌دانند، که نه‌فقط شامل کشتار اعضای آن قوم یا ملت، بلکه نابود کردن بنیادهای زندگی آنهاست، از جمله از هم گسیختن نهادهای سیاسی و اجتماعی، فرهنگ، زبان، احساسات ملی، مذهب، موجودیت اقتصادی، امنیت شخصی، آزادی، بهداشت، کرامت،… آنها.

امروزه جمعیت بومیان در سراسر کانادا را در حدود ۱٫۸میلیون نفر برآورد کرده‌اند که شامل همهٔ کسانی است که خود را از نسل (۱)ساکنان اوّلیه، (۲)اینوییت‌ها (از نسل ساکنان قطب شمال که قبلاً اسکیمو خوانده می‌شدند)، و (۳)مِیتی‌ها (حاصل ازدواج و آمیزش استعمارگران اروپایی با ساکنان بومی اوّلیه) می‌دانند. از این عده، در حدود نیمی در زیستگاه‌های جداگانه یا اردوگاه‌های مخصوص سکونت بومیان (Indian reserves) زندگی می‌کنند که بنا به عهدنامه‌های متعدد با دولت استعماری کانادا برقرار شده‌اند و در سراسر کانادا پراکنده‌اند؛ خیلی شبیه به گِتوهای آفریقای جنوبی در دورهٔ آپارتاید یا وضعیت پناهندگان فلسطینی که در اردوگاه‌های پناهندگان در سرزمین خودشان زندگی می‌کنند.

مدرسه‌های شبانه‌روزی استعماری مسیحی

آنچه این روزها سبب توجه دوباره به سرگذشت و سرنوشت غمبار و خونین دیروز و امروز بومیان کانادایی شد، خبرهایی بود که دربارهٔ پیدا شدن صدها جسد کودکان بومی در استان‌های غربی کانادا منتشر شد. روز چهارشنبه ۲ تیر (۲۳ ژوئن) رسانه‌های کانادایی از پیدا شدن صدها قبر بدون نام و نشان در نزدیکی یکی از مدرسه‌های سابق شبانه‌روزی کاتولیک در شهرک ماریوال در استان ساسکاچوآن خبر دادند. چند هفته پیش (۶ خرداد) نیز خبر پیدا شدن بقایای جسدهای ۲۱۵ دانش‌آموز یک مدرسهٔ شبانه‌روزی کاتولیک دیگر در شهر کَملوپس در استان بریتیش کلمبیا (غربی‌ترین استان کانادا در کنار اقیانوس آرام) منتشر شد که برخی‌شان فقط حدود ۳ سال داشتند. انتشار این خبرها، خشم و اندوه عمیق مردم در سراسر کانادا و جهان را به دنبال داشت. فعالان حقوق بشر و مدافعان حقوق بومیان در کانادا پس از انتشار خبر اخیر، در اعتراض به این جنایت، روی مجسمهٔ آدولف اِگِرتون رایرسون که سال‌هاست در مقابل در ورودی دانشگاهی به نام او (رایرسون) در شهر تورنتو ایستاده است، رنگ قرمز پاشیدند و آن را سرنگون کردند، و به یادبود ۲۱۵ کودک بومی مذکور، کفش‌های بچگانه در پیرامون مجسمه گذاشتند. رایرسون یکی از طراحان اصلی مدرسه‌های شبانه‌روزی مسیحی در کانادا بوده است. پویشگران بومی کانادا خواستار برچیدن این مجسمه از محوطهٔ دانشگاه و حتّیٰ تغییر نام این دانشگاه شده‌اند.

«مدرسه‌های شبانه‌روزی برای بومیان» (Indian Residential Schools) در کانادا شبکه‌ای از مدرسه‌ها یا پانسیون‌های شبانه‌روزی بوده است که دولت‌های کانادا، بنا بر سیاست‌های استعماری، با هدفِ «تربیت سرخ‌پوستان» (ساکنان اوّلیهٔ کانادا در زمان ورود استعمارگران اروپایی) ایجاد کرده بود و «وزارت امور سرخ‌پوستان» بودجهٔ آن را تأمین می‌کرده است. ادارهٔ این مدرسه‌ها به عهدهٔ کلیساهای مسیحی کاتولیک و انجیلی بوده است. این مدرسه‌ها، که هدفشان «متمدن کردن» بومیان ساکن کانادا بوده، از حدود دههٔ ۱۸۷۰ میلادی به طور رسمی-دولتی فعالیتشان را آغاز کردند اگرچه در دههٔ‌ ۱۸۳۰ کلیسای کاتولیک خودش چنین مدرسه‌هایی را برپا کرده بود. مطابق با «قانون سرخ‌پوستان» و متمم‌های آن که در سال‌های ۱۸۷۶ و ۱۸۸۴ در پارلمان کانادا تصویب شد، کودکان را به زور از خانواده‌ها جدا می‌کردند و به این مدرسه‌ها می‌بردند. خشونت‌های جسمی و جنسی و روحی و اخلاقی و فرهنگی نسبت به کودکان در این مدرسه‌های مذهبی کانادایی، سال‌هاست که افشا شده است و بر اثر فشار خانواده‌های آسیب‌دیده از این سیستم، دولت کانادا سرانجام در سال ۲۰۰۸ مجبور به عذرخواهی لفظی از آنها شد.

در مجموع، در حدود ۱۵۰هزار بومی کانادایی،‌ شامل ساکنان اوّلیه و اینوییت‌ها و مِیتی‌ها، به این مدرسه‌ها برده شدند که در سراسر تاریخ این مدرسه‌ها، تعدادشان در حدود ۱۳۰ مدرسه در بخش اعظم کانادا (به غیر از چند استان شرقی در کنار اقیانوس اطلس) بوده است. اساس و سرشتِ ضدانسانی سیستم مدرسه‌های شبانه‌روزی برای بومیان، «زدودن خصایل بومی از کودکان» بوده است. دانش‌آموزان بومی این مدرسه‌ها حق نداشتند به زبان خود حرف بزنند یا مهارت‌های سنّتی خود را بیاموزند و به کار ببرند، و در عوض، می‌بایست شریعت مسیحی را بپذیرند و بیاموزند، و انگلیسی و فرانسه بیاموزند تا به نیروی کار کانادایی بپیوندند و مورد بهره‌کشی قرار بگیرند. در دنیای امروز، این شیوه را رسماً نوعی «نسل‌کُشی» می‌شناسند، یعنی تلاش برای نابود کردن یک ملّت یا یک خلق از راهِ زدودنِ فرهنگ خاص و یگانهٔ آنها. «کمیسیون حقیقت‌یاب و رفع اختلاف» کانادا سال‌هاست که سرگرم بررسی و جمع‌آوری اسناد دربارهٔ رخدادی است که آن را بزرگ‌ترین جنایت تاریخی کانادا می‌نامند. مسئولان این کمیسیون برآورد می‌کنند که به احتمال زیاد تعداد مرگ‌ومیرهای کودکان در این مدرسه‌ها از رقم ۴۰۰۰ (و حتّیٰ ۶۰۰۰) هم بیشتر بوده است، یعنی بیشتر از کشته شدگان کانادایی در جنگ جهانی دوّم. دانش‌آموزان بسیاری در آتش‌سوزی این مدرسه‌ها سوختند و جان خود را از دست دادند. مسئولان مدرسه همیشه درهای خوابگاه‌ها را قفل می‌کردند تا بچه‌ها نتوانند از مدرسه فرار کنند و به آغوش خانواده‌هایشان بازگردند. در مواردی که بچه‌ها به هر ترتیبی بود توانسته بودند از مدرسه فرار کنند، یا پس از مدتی کوتاه و در حوالی مدرسه یخ زده بودند و مرده بودند یا در رودخانه‌های اطراف مدرسه غرق شده بودند. یکی دیگر از علّت‌های مرگ کودکانی که دچار سوءتغذیه بودند و در ساختمان‌هایی زندگی می‌کرند که تهویهٔ مناسبی نداشته‌اند، ابتلا به بیماری سِل بوده است. برخی دیگر از کودکان هم برای پایان دادن به زندگی نکبت‌بار و رها شدن از آزار و اذیت جنسی و خشونت جسمانیِ کارکنان این مدرسه‌های مذهبی، خودکشی کرده‌اند. در این مدرسه‌ها، وقتی کودکی می‌مُرد، جسد او را معمولاً در همان حوالی مدرسه دفن می‌کردند زیرا مسئولان کلیسا در مدرسه و نیز دولت حاضر نبودند هزینهٔ انتقال جسد به محل زندگی خانوادهٔ کودک را بپردازند. برخی از مردگان را در گورهای نشان‌دار، و برخی را در گورهای بی‌نام و نشان دفن کرده‌اند که امروزه صدها نمونه از آنها پیدا شده است. خانواده‌های این کودکان جان‌باخته اغلب نمی‌دانستند چه بلایی بر سر فرزندشان آمده است و به آنها چیزی گفته نمی‌شد.

آخرین مدرسهٔ مذهبی «تمدن‌ساز» از این نوع که در استان ساسکاچوآن کانادا فعالیت داشت، در سال ۱۹۹۶ بسته شد، ولی سیاست‌های استعماری و تبعیض‌آمیز نسبت به بومیان کانادایی همچنان ادامه دارد. محرومیت در میان بومیان به حدّی است که میزان کودکان خانواده‌های بومی زیر پوشش خدمات بهزیستی، به نسبت جمعیت بومیان، بسیار نامتناسب با بقیهٔ جمعیت کانادا است. به‌خاطر عدم تأمین بودجهٔ کافی، وضعیت بهداشت و درمان و آموزش در زیستگاه‌های بومیان بسیار بد است. برخورد نیروهای انتظامی با بومیان همچنان تبعیض‌آمیز است. به نسبت جمعیت در کل جمعیت کانادا، تعداد نسبی زندانیان بومی و بومی‌تبار در کانادا بسیار بیشتر از بقیهٔ جمعیت است. بومیان کانادا در مقایسه با هر یک از گروه‌های قومی و فرهنگی کانادا پایین‌ترین استاندارد زندگی را دارند. از آن جمله می‌توان به بیشترین نرخ بیکاری، فقر، خودکشی، و حبس، و کمترین میزان درآمد، تحصیل و طول عمر اشاره کرد. به‌علاوه اینکه دولت‌های کانادا اغلب بدون مشورت و رضایت قبلی، آگاهانه، و آزادانهٔ بومیان، و با نادیده گرفتن قوانین و رسوم و دانش و نیازهای ساکنان اوّلیهٔ کانادا، پروژه‌های صنعتی بر روی سرزمین‌های بومیان اجرا می‌کنند که کمترین زیان آنها، خسارت زدن به محیط‌زیست بومیان است.

پیکار در دفاع از حقوق بومیان کانادا

به گفتهٔ سازمان عفو بین‌المللی،‌ گزارش‌های تهیهٔ شده توسط «کمیسیون سلطنتی اقوام بومی»، «کمیسیون حقیقت‌یاب و رفع اختلاف»، «پژوهش ملّی دربارهٔ زنان و دختران بومی گمشده و مقتول»، و نیز بررسی‌های متعدد سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بین‌المللی حقوق بشری، بدرفتاری و ظلم و ستم و تبعیض نسبت به اقوام بومی ساکن کانادا را به‌روشنی افشا کرده و تا کنون هزاران توصیه نیز در مورد رفتار عادلانه و مسئولانه با اقوام بومی، به دولت کانادا ارائه شده است. امّا به‌رغم همهٔ سندهای گویای بدرفتاری و توصیه‌های روشن برای تغییر رفتار با این اقوام، دولت کانادا در عمل همچنان از زیر بار مسئولیت و تأمین عدالت واقعی طفره می‌رود.

بازماندگان سالمند این مدرسه‌های شبانه‌روزی مسیحی ده‌ها سال است که می‌کوشند دربارهٔ نحوهٔ فعالیت این مدرسه‌ها و ظلمی که به کودکان در این مدرسه‌ها شده است، افشاگری کنند و از حقوق بومیان آسیب‌دیده دفاع کنند. پیکارگران حقوق بشر، مدافعان حقوق بومیان، سازمان‌های مدنی و نیروهای سیاسی مترقی همواره در کنار بومیان آسیب‌دیده ایستاده‌اند و با بازماندگان و خانواده‌های رنج‌دیده و سوگوار ابراز همدردی و همبستگی کرده‌اند. به لطف این تلاش‌ها، و به‌ویژه کوشش خود خانواده‌های بازماندگان و اقوام بومی، دولت‌های استانی و فدرال کانادا منابع محدودی را به کندوکاو در پیرامون مدرسه‌های شبانه‌روزی مسیحی و یافتن جسدهای دفن شده و شناسایی آنها اختصاص داده است. روز ۱۶ ژوئن (۲۶ خرداد) لایحهٔ C-15 در مورد تصویب و اجرای قوانین کانادا مطابق با اعلامیهٔ سازمان ملل متحد دربارهٔ حقوق اقوام بومی، در مجلس سنای کانادا تصویب شد که فعلاً منتظر «توشیح ملوکانه» است. با وجود همهٔ اینها، که به طور عمده روی کاغذ مانده است، اقوام بومی کانادا همچنان در معرض تبعیض و محرومیت شدید قرار دارند.

در کنار دیگر جنبش‌ها و سازمان‌های مدافع حقوق بومیان کانادا، حزب کمونیست کانادا نیز به طور مشخص خواستار اقدام قاطع و مؤثر دولت برای پایان دادن به میراث نژادگرایانهٔ استعمار و سرمایه‌داری در آن کشور شده است. به نوشتهٔ روزنامهٔ‌ پیپلز وُیس، ژوئن ۲۰۲۱، «عذرخواهی‌های رسمی، بررسی‌ها و تحقیق‌هایی که به ارائهٔ توصیه‌هایی منجر می‌شود که دولت‌های اساساً آنها را ندیده می‌گیرند، تصویب قوانینی که از برخورد به مسئلهٔ اصلیِ سرقت زمین‌های بومیان طفره می‌روند، هرگز کافی نبوده است و ابراز تأسف نخست‌وزیر و مقام‌های دیگر هم همه توخالی است.» در ادامهٔ این نوشته با عنوان «گورهای جمعی، روایتگر داستان استثمار و نسل‌کشی» که به کشف ۲۱۵ جسد کودکان بومی در استان بریتیش کلمبیا مربوط است، آمده است که قدرت‌های استعماری و دولت سرمایه‌داری کانادا، «به نام ایجاد ‘کشور سفیدپوستان’ سرزمین‌هایی را که هرگز با رضایت به آنها داده نشد، اشغال کردند و اقوام بومی را به زیستگاه‌های کوچک راندند.» و در ادامه می‌نویسد: «هم دولت فدرال و هم دولت استانی، با پولی که از مالیات‌دهندگان می‌گیرند، بدون جلب رضایت آگاهانهٔ بومیان- که تخلف از اعلامیهٔ سازمان ملل متحد دربارهٔ حقوق اقوام بومی و حقوق عهدنامه‌یی بومیان است- در سرزمین‌های بومیان سدسازی و لوله‌کشی برای انتقال سوخت‌های فسیلی می‌کنند.»

همچنین، کمیتهٔ اجرایی مرکزی حزب کمونیست کانادا خواهان آن شده است که «دولت و مجلس فدرال کانادا همهٔ ۹۴ توصیهٔ کمیسیون حقیقت‌یاب و رفع اختلاف را که از آنها تا کنون فقط ۱۰ مورد اجرا شده، ۲۴ مورد ‘در دست اجراست’، ۴۰ مورد در حال بحث و بررسی است، و ۲۰ مورد هنوز هیچ اقدامی صورت نگرفته است، بی‌درنگ اجرا کنند.»

در بیانیهٔ این کمیته که در نشریهٔ پیلیز وُیس (ژوئن ۲۰۲۱) منتشر شده، آمده است که «دولت لیبرال کانادا از سال ۲۰۱۵ قول داد که مبرم‌ترین و فوری‌ترین مسائل مطرح شده در گزارش کمیسیون حقیقت‌یاب را اجرا کند که شامل تأمین آب آشامیدنی تمیز، سیستم فاضلاب، مسکن، مراقبت‌های بهداشتی، و آموزش است، ولی هنوز کار زیادی نکرده است… و اقوام بومی به‌جز وعده‌های محقق نشده چیزی گیرشان نیامده است… دولت کانادا از تأمین بودجهٔ خدمات بهداشت و درمان و آموزش کودکان بومی‌تبار در همان حدّ و اندازهٔ بودجه‌ای که برای کودکان غیربومی در کانادا اختصاص می‌دهد، خودداری می‌کند… اقوام بومی ‘حق’ نظارت بر آموزش و بهداشت و درمان و بهزیستی خود را دارند، ولی هیچ امکان و پولی برای تأمین این خدمات ندارند… بحران ۴۰سالهٔ [آلودگی آب آشامیدنی به] جیوه در شمال غربی استان اونتاریو که نسل‌هایی از اقوام بومی را مسموم کرده است، به‌رغم وعده‌های دولت برای رفع آن، همچنان ادامه دارد… کشف گورهای جمعی در کملوپس نشان می‌دهد که همه‌چیز باید بی‌درنگ تغییر کند.» به نوشتهٔ پیپلیز وُیس، ایجاد و ادامهٔ کار مدرسه‌های شبانه‌روزی برای متمدن کردن بومیان «نه یک اشتباه، که سیاست [دولت و کلیسا] بود… تا خصایل بومی را از کودکان بزدایند.» در این نوشته به «ورود بیماری آبله توسط استعمارگران و شیوع آن در میان کودکان و همهٔ جمعیت بومی» و نیز به «انجام آزمایش‌های پزشکی و دارویی و آزمایش‌های تجربی در زمینهٔ تغذیه بر روی کودکان بومی در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰» اشاره شده است و سیاست‌های دولت‌های استعماری و سرمایه‌داری کانادا در همکاری با کلیساها، «سیستماتیک و نسل‌کشی» خوانده شده است. حزب کمونیست کانادا ضمن تأکید بر حق حاکمیت، برابری، و عدالت در مورد بومیان آن کشور، خواهان اجرای فوری همهٔ توصیه‌های کمیسیون حقیقت‌یاب (۲۰۱۵) و «پژوهش ملّی دربارهٔ زنان و دختران بومی گمشده و مقتول» و پایان دادن به نژادگرایی ساختاری و نسل‌کشی بومیان در سراسر کانادا شده است

اندیشه نو: استفاده تمامی و یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بلا مانع است.

Continue Reading

Previous: بدهی عمومی در فرانسه به بالاترین سطح رسید
Next: سازمان ملل: شهرک‌سازی‌ها در کرانه باختری نقض قوانین بین‌المللی است
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved