متاسفانه در روزهایی به سر میبریم که تورم و افزایش قیمتها، مهارگسیخته و سرکش به پیش میتازد؛ کافیست بخشی از دادههای تورمی اخیر را مرور کنیم تا واقعیت تلخِ «ناتوانی معیشتیِ کارگری که فقط ۴ میلیون تومان حقوق ماهانه دارد» خود را به خوبی نشان دهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، تورم همچنان افسارگسیخته به پیش میتازد و به نظر میرسد مسئولان امر هیچ راهکاری برای مهار قیمتها در چنته ندارند. آمارهای تورمی فروردین ماه -که هنوز به طور رسمی منتشر نشده ولی رسانهای شده- نشاندهنده این است که هزینههای زندگی در فروردین ۱۴۰۰ به نسبت بهار سال قبل، نزدیک به ۵۰ درصد افزایش یافته است.
افزایش ۵۰ درصدی قیمت کالاهای اساسی که در شاخصِ «تورم نقطه به نقطه» تبلور یافته است، مشخص میسازد که دهکهای فرودست بیشتر از همیشه در تامین نیازهای اولیه زندگی درمانده شدهاند؛ سفرهها به شدت قیچی شده؛ گوشت قرمز ماهها و بلکه سالهاست از سفرههای یومیه مزدبگیران کارگری رخت بربسته؛ برای خرید مرغ با قیمت مصوب حدوداً ۲۴ هزار تومانی (که البته بازهم به شدت گران است و همچنین کمیاب) کارگران باید ساعتهای متمادی به انتظار بایستند و در چنین شرایطی است که یک مقام اجرایی کشور از یک راهکار جایگزین سخن میگوید: «مردم به جای مرغ و گوشت، آبزیان بخورند!» یعنی ماهی و میگو!
اظهاراتی با تمِ جایگزینی! / واکنشهای مخاطبان
حسن روحانی رئیسجمهور صبح پنجشنبه (دوم اردیبهشت ماه) در مراسم بهرهبرداری از ۴ هزار و ۶۳۵ طرح وزارت جهاد کشاورزی که به صورت ویدئو کنفرانس برگزار شد، گفت: به نظر من، بخش پرورش ماهی و میگو بخش مهمی است و برای اینکه بتوانیم غذا و پروتئین مورد نیاز مردم را تامین کنیم باید بیشتر به سمت آبزیان حرکت کنیم. اگر بتوانیم اینها را به قیمت و اندازه مناسب در اختیار مردم قرار دهیم تا عادت مردم از گوشت قرمز و مرغ به سمت آبزیان حرکت کند، تحول بزرگی است. آبزیان یک محصول ارزآور و صادراتی برای ما هستند.
در همین رابطه حساب کاربریِ بخش رسانهای دولت، در توئیتر بخش تقطیع شده سخنان رییسجمهور درباره «مصرف ماهی به جای گوشت و مرغ» را منتشر کرد.
علیرضا معزی، معاون دفتر رئیسجمهور، یک روز بعد گفت که روحانی پیش و پس از بیان این جملات، صریحا تأکید کرده که اگر فرآوردهها با قیمت مناسب و به اندازه کافی عرضه شده و در اختیار مردم قرار گیرد، میتوان انتظار چنین تغییری را داشت.
با این وجود؛ این اظهارات به واکنشهای متعددی در فضای مجازی و به طور مشخص در توئیتر انجامید؛ کاربران که بخشی از آنها هم مزدبگیران کارگری هستند، در واکنش به این اظهارات و راهکار پیشنهادی برای جایگزینیِ آبزیان به جای مرغ و گوشت که گران شدهاند و از دسترس خارج؛ اعلام کردند گویا رئیسجمهور و به طور مشخص، مشاوران اقتصادی ایشان اطلاع درستی از قیمتهای بازار ندارند؛ گویا تصور میکنند ماهی و میگو به قیمت پایین و در حد استطاعت طبقهی کارگر عرضه میشود ولی مردم تمایل دارند بروند ساعتها در صف مرغ بایستند یا برای گوشت قرمز ناله سر دهند. گروهی نیز با اشاره به اخبار منتشره جدید در ارتباط با مصرف بالای پای مرغ یا جگر مرغ گفتهاند: وقتی وُسع مردم به پای مرغ میرسد، چطور ماهی و میگو بخورند؟!
آمارهای تورمی:
گران شدن ۵۰ درصدی اقلام ضروری در یک سال!
متاسفانه در روزهایی به سر میبریم که تورم و افزایش قیمتها، مهارگسیخته و سرکش به پیش میتازد؛ کافیست بخشی از دادههای تورمی اخیر را مرور کنیم تا واقعیت تلخِ «ناتوانی معیشتیِ کارگری که فقط ۴ میلیون تومان حقوق ماهانه دارد» خود را به خوبی نشان دهد.
آمار تورم فروردینماه سالجاری از سوی رئیس مرکز آمار ایران اعلام شد. با انتشار این آمار اولین تصویر از افزایش شاخص بهای مصرفکننده در سال جاری به ثبت رسید. در فروردین ۱۴۰۰ تورم ماهانه تورم نقطه به نقطه و تورم میانگین سه رکورد ثبت کردند. طبق این اطلاعات تورم ماهانه ۲.۷ درصد ثبت شد و به بیشترین مقدار در ۵ ماه اخیر رسید. تورم نقطه به نقطه با ثبت عدد ۴۹.۵ درصد در بالاترین مکان از خردادماه ۹۸ تا به امروز ایستاد. براساس این آمار، اولین ماه بهار با تورم به نسبت بالایی همراه شده و افزایش قابلتوجهی در شاخص بهای مصرفکننده را تجربه کرده است. همچنین آمار اعلام شده خبر از تورم میانگین ۳۸.۹ درصدی میدهد که فاصله قابلتوجهی از نرخ ۲۲ درصدی هدفگذاری شده از سوی بانک مرکزی دارد و بیشترین رقم در پانزده ماه اخیر است. افزایش سطح تورم نسبت به ماه گذشته، خبر از تاثیر رشد افزایش پول در ماه گذشته بر شاخص قیمتها در ماه فروردین دارد. به نظر میرسد با توجه به شرایط فعلی و عواملی چون کسری بودجه، رشد نقدینگی و ریسکهای سیاسی، دستیابی به تورم میانگین ۲۲ درصدیِ هدفگذاری شده دور از انتظار خواهد بود.
قیمت آبزیان در بازار و سرانه پایین مصرف
در چنین شرایطی، حرف از جایگزینی ماهی و میگو به جای گوشت و مرغ، راهکاری انتزاعی است که طرح آن در رسانههای رسمی، فقط ناتوانی معیشتی و استیصال بیش از ۴۲ میلیون نفر از جمعیت کشور را برجستهتر میسازد. نمیتوان نادیده گرفت: قیمت فعلی آبزیان، به همان اندازه گوشت و مرغ و حتی شاید بیشتر، گران و به شدت سرسامآور است:
براساس اعلام مراکز عرضه ماهی در مشهد، هرکیلوگرم فیله ماهی شیر تازه ۱۸۰هزار تومان، ماهی شیر ۱۴۸هزار تومان، قزل آلا و سالمون آب شور ۸۴هزار تومان، اردک ماهی تازه ۸۹هزار تومان، ماهی تن (ماهی هوور) ۸۱هزار تومان، طوطی ماهی ۱۱۳هزار تومان و حلوای سفید (زبیدی) کوچک ۳۸۸هزار تومان عرضه می شود. این ارقام نشان می دهد که جایگزینی ماهی با گوشت قرمز و به خصوص گوشت سفید، در سبد مصرف خانوارها امکانپذیر نیست. فرض بگیریم یک کارگر یک کیلو ماهی شیر را با قیمت مصوب ۱۸۰ هزار تومانی خریداری کرد؛ این یک کیلو گوشتِ به شدت گران و لاکچری، غذای چند وعدهی یک خانوارِ چهار نفره را تامین میکند؟!
یک واقعیت مسلم اما بسیار دردناک وجود دارد: مصرف سرانه مواد گوشتی و پروتئینی در میان خانوارهای ایرانی به کمترین حد ممکن رسیده است؛ به جایی رسیدهایم که عوارض بیکیفیتی تغذیه میتواند در میان مدت و بلندمدت به شدت مشکلساز باشد و سلامت عمومی جامعه را با خطر مواجه سازد. بررسی روند مصرف گوشت در کشور، حاکی از آن است که سرانه مصرف این ماده پروتئینی به ازای هر ایرانی در کشور، سالانه کمتر از ۱۲کیلوگرم است، این درحالی است که سازمان جهانی خواربار و کشاورزی ملل متحد (فائو) سرانه مصرف گوشت قرمز و سفید در کشورهای جهان را ۴۱کیلوگرم اعلام کرده که ایران از این نظر رتبه۹۸ را درمیان ۱۹۶کشور جهان به دست آورده است. همچنین سرانه مصرف آبزیان کشور ۱۳/۳ کیلوگرم است و حال آنکه سرانه مصرف سالانه ماهی در جهان به ۲۱کیلوگرم می رسد. البته این آمار مربوط به سرانه مصرف متوسط هر ایرانی است؛ اگر صرفاً کارگران را مبنا قرار دهیم و تحقیق مستقلی در ارتباط با میزان مصرف خانوارهای کارگری انجام پذیرد، اعداد سرانه به شدت سقوط خواهد کرد!
در این شرایط، چطور کارگران میتوانند از آبزیان بهطور مرتب در سفرههای خود بهره بگیرند و خلاءهای پروتئینی خانوار را با آن جبران نمایند؛ از قدیمالایام استانهای شمالی کشور و به طور مشخص شهر رشت، کلونی سنتی مصرف آبزیان بوده است؛ از ماهی سفید گرفته تا اشپل ماهی و آبزیان پرورشی، در روزگاران نه چندان دور، حداقل هفتهای سه یا چهار بار در سفرههای شمالیها دیده میشده اما آیا امروز هم اوضاع به همان ترتیب است؟
یک کارگر شمالی:
من که بچه شمالم، ماههاست ماهی ندیدهام!
پرویز زعیمی (رئیس انجمن صنفی کارگران ایران پوپلین رشت) در این رابطه به ایلنا میگوید: ما که بچه شمال هستیم، دیگر به ماهی دسترسی نداریم، چندین ماه است که نخریدهایم؛ ماهی سفید در بازار هست؛ ماهیهای پرورشی هم هست؛ ولی در کل ماهی بسیار گران است و وقتی حساب کنیم، گرانتر از گوشت و مرغ درمیآید؛ یک کارگر اگر یک روز حقوق خود را کامل کنار بگذارد، نمیتواند یک عدد ماهی سفید بخرد. قیمت ماهی سفید در بازار رشت حدود ۲۰۰ هزار تومان است! یک ماهیِ یک کیلویی، به کجای یک خانواده چهارنفره میرسد، حتی یک وعده را هم کفاف نمیدهد!
او در ارتباط با سفرههای کارگران و الگوی مصرفی اخیر آنها میگوید: مرغ و گوشت به هر حال در برنامهی هفتگی خانوادهها مورد نیاز است اما چه میشود کرد که ما کارگران نمیتوانیم خریداری کنیم؛ راستش را بخواهید من از قیمت گوشت قرمز اطلاع دقیقی ندارم؛ میدانید چرا؛ چون از اسفند گوشت قرمز نخریدهام! بیشتر مرغ میخرم؛ همین پریروز مدتها در صف ایستادم و سه تا مرغ با نرخ مصوب خریدم، شد ۱۴۶ هزار تومان؛ مگر حقوق من کارگر چقدر است! کارگران این روزها بیشتر با املت گوجه فرنگی و نان و سیبزمینی روزگار میگذرانند؛ تازه قیمت همینها را اگر حساب کنیم، سر به فلک میکشد!
وقتی یک کارگر شمالی دیگر نمیتواند ماهی بخرد، وای به حال باقی کارگران! به نظر میرسد کارگران و بازنشستگان به خصوص حداقلبگیران مدتهاست که قید گوشت قرمز و اقلام پروتئینی را کامل زدهاند، چون چاره دیگری ندارند! در چنین شرایطی به جای ارائه راهکارهای مناسب اجرایی و کنترل قیمتها یا دادن سوبسید به کالاهای اساسی برای تامین سبد خوراکیهای باکیفیتِ مورد نیازِ خانوارهای فرودست، از راهکارهایی سخن میگویند که نه تنها اجرایی نیست، بلکه قبل از هر چیز بیاطلاعی و بیخبریِ گوینده را نشان میدهد و به همین علت است که یک کارگر شهرداری مریوانی که او هم ادعا میکند ماههاست برای خانواده «گوشت» نخریده، با ناراحتی بسیار میگوید: «کاش لااقل چیزی نگویند…!»
گزارش: نسرین هزاره مقدم