تهران-
شهرِ شلوغ
شهرِ قدرت،
ترس، مرگ، خیانت
عصیان،
و تا استخوان کثیف-
در آستانهِ شب
شب چرخ می زند
با چشمانِ سبزِ آبی
وحشی
ویرانگر
به دنبالِ لقمه نانی
از بسترِ تن کامگی
به خاک و خاکستر خواهد نشاند
شهر خاکستری
سیلی خوردهِ خیابان و روزگارِ تلخ
عطر آلودهِ جان میاید
در گلویش،
بغضِ سالهای دور نشسته
نگاهش در امتدادِ خیابان
می دود،
با دستان خالی…
۲۷/۱۲/۱۳۹۹