مشکل روحانی این است که به دلیل وابستگی به رژیم فقها و تفکر ارتجاعی ، در برابر فشار افکار عمومی که این نوع رویکرد به زنان را بر نمی تابد، به مانورهایی دست می زند که بی اعتنایی افکار عمومی ماحصل آن است.
روزنامه شرق، ۱۸ بهمن، مصاحبه ای با سید رضا صالحی امیری، مشاور فرهنگی حسن روحانی، رئیس جمهور، انجام داده که وی نقطه نظراتی در رابطه با زنان اظهار داشته است. جالب آنکه حسن روحانی هم در همین روز در قسمتی از یک سخنرانی به موضوع زنان پرداخت و همان نقطه نظرات را تکرار کرد. مقایسه این دو اظهار، یکی در قامت رئیس جمهور و دیگری در قامت مشاور رئیس جمهور، بیانگر این واقعیت است که این سخنان، نه دیدگاه شخصی، بلکه سیاست نهادینه شده دولت کنونی است. سخنان روحانی که در همایش ملی زنان، اعتدال و توسعه، بیان شد دربرگیرنده مسایل جدیدی نبود. سخنان دوپهلویی که بارها و بارها از زبان اشخاصی همچون روحانی که وابسته به جناح های سیاسی درون حکومت هستند را شنیده ایم.
در این راستا، همچون دیگر موارد شناخته شده، حسن روحانی از یک طرف در صدد است در قامت یک فعال سیاسی طرفدار حقوق زنان خود را معرفی کند ولی هنگامی که با خط قرمزهای رژیم مطبوعش مواجه می شود با توجه به تعهدی که نسبت به آنها دارد، حقوق واقعی زنان را با توجیهاتی از محتوا خالی می کند.
حسن روحانی در قسمتی از سخنان خویش از جمله گفت:” عدهای میگفتند که در مسیر مبارزه و نهضت، زنان میتوانند به همه شکل و در هر مسیر و هرگونه که خواستند حضور داشته باشند و در طرف مقابل نیز عدهای حضور زنان در خیابان و شعار و صدای آنان را دارای اشکال دانسته و گاهی آن را نامشروع میدانستند.”روحانی اضافه کرد:” در اوایل پیروزی انقلاب که به عنوان رییس شورای سرپرستی صدا و سیما مسئولیتی بر عهده داشتم ، حتی نسبت به کنار میز نشستن زن و مرد برای ارایه اخبار در صدا و سیما و نیز حضور زنان در انتخابات شبهه وارد میکردند که امروز البته از همه این مراحل عبور کردهایم.”
در این قسمت از سخنان روحانی واقعیت هایی نهفته است. اینکه دو نوع نگرش از همان اوایل انقلاب نسبت به زنان وجود داشته است شکی نیست. از یک طرف نیروهای انقلابی و مترقی بودند که در این راستا در جریان انقلاب و حتی قبل از انقلاب این موضوع مهم را به حاکمان وقت تحمیل کردند. واقعیت آن است که شرایط حاکم در آن زمان اجازه مانور به نیروهای اسلامی تحت رهبری آیت الله خمینی را نمی داد که افکار زن ستیزانه را عملی کند. باید یادآوری کرد در جریان تظاهرات ۱۵ خرداد ۴۲ که در نهایت منجر به تبعید خمینی شد، یکی از اعتراضات خمینی مربوط به حق رای دادن زنان می بود. به همین دلیل است که حسن روحانی نمی گوید آنهایی که به حضور زنان مخالف بودند کدام نحله فکری بودند. اما تجربه بیش از سه دهه حکومت اسلامی این واقعیت که نگاه متحجرانه جزیی جدا ناپذیر از تفکر حاکمان اسلامی بوده و هست را نمی توان کتمان کرد و مردم به تجربه عینی آن را درک کرده اند. حسن روحانی اولین کارگزار حکومت اسلامی نیست که سعی دارد واقعیت را وارونه نشان بدهد اما همین اظهارات حسن روحانی و معاونش به روشنی نشان می دهد که، دلیل عقب نشینی های کلامی از سوی بعضی فعالین حکومتی نه به دلیل اعتقاد واقعی آنها به حقوق زنان بلکه به دلیل فشار اجتماعی می باشد. اینکه حسن روحانی می گوید،حتی بعضی نسبت به کنار میز نشستن زن و مرد در صدا و سیما شبهه وارد می کردند، منظور همان نحله فکری است که نزدیک به سی وهفت سال است بر ایران حکومت می کند و اتفاقا حسن روحانی هم خود جزو همان نحله فکری بوده اما سعی دارد تصویری متفاوت از خود نزد افکار عمومی نشان دهد.
روحانی در جایی دیگر از سخنانش سعی دارد عدم تحقق حقوق زنان در جمهوری اسلامی را به صورتی دیگر توجیه کند. روحانی خاطر نشان کرد:” نگاهی که به زنان وجود داشت، تنها ویژه ایران نیست و در تاریخ جهان شاهد چنین روندی هستیم، به نحوی که چند قرن پیش ورود زنان و دختران به دانشگاهها در انگلستان ممنوع بود و در قرن بیستم بسیاری از کشورهای اروپایی، زنان حق رأی نداشتند.”
روحانی در این سخنان آشکارا این پیام را می دهد آن مصیبتی که در جمهوری اسلامی بر زنان رفته است امری غیر عادی نیست و با ذکر نمونه های آن که حتی به اذعان وی مربوط به قرن گذشته بوده است این وضعیت را یک پروسه معمولی قلمداد می کند.
رییس جمهور در ادامه با اشاره به اینکه زنان ایرانی برای ورود به عرصههای آموزشی مشکلات فراوانی را پشت سر گذاشتند تا بتوانند به دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی وارد شوند، گفت:” خوشبختانه در جامعه امروز نسبت به نقش زنان در زمینه آموزشی و بهداشت و درمان تقریبا فاصله جنسیتی وجود ندارد و بانوان کشورمان در همه این عرصهها در کنار مردان حضور چشمگیر و فعالی دارند.”
اینکه زنان در ایران برای ورود به عرصه های آموزشی مشکلات فراوانی را تاکنون متحمل شده اند را باید صحیح ارزیابی کرد اما سوال اساسی این است که چه کسانی این مشکلات را به وجود آورده اند. واقعیت آن است که میهن ما از سال ۵۷ تاکنون رسما حکومت اسلامی دارد اما بر هیچ کس پوشیده نیست که تفکر حاکم بر دولت های قبل و بعد از انقلاب یک تفکر عقب مانده، ضد زن، ارتجاعی و متحجرانه بوده است. و اگر بخواهیم این موضوع را درست تر ارزیابی کنیم باید گفت که، نقش نیروهای مذهبی و نحله فکری حاکم بر میهن ما نقش تعیین کننده در طول تمامی این دهه ها داشته است. نیروهای مرتجع مذهبی از شروع انقلاب مشروطه تاکنون سدی جدی در راه پیشرفت زنان بوده اند و عرصه آموزشی اتفاقا یکی از این موارد بوده است. روحانی اما باز هم با وارونه جلوه دادن واقعیت ها سعی دارد این دروغ را در اذهان عمومی بباوراند که تبعیض جنسیتی در ایران محو شده است. هر چند وی زیرکانه سعی دارد با نام بردن از موارد آموزشی و بهداشتی از دیگر موارد مهم و اساسی طفره برود اما در همین عرصه مثلا آموزشی برنامه های نگران کننده ای به مرحله اجرا درآمده که در آن محیط های آموزشی با معضلی به نام تفکیک جنسیتی مواجه شده است. این از آن موضوعاتی است که پس از دو سال و نیم شروع به کار دولت وی و بر خلاف وعده و وعیدهای وی قبل از انتخابات، هنوز از محیط های آموزشی رخت برنبسته است. دراینجا از ذکر دیگر موارد که تبعیض های آشکار بر زنان میهنمان را غیر قابل انکار می کند صرف نظر می شود. مواردی همچون حق طلاق، حق حضانت، حق ارث و جز اینها.
روحانی در جایی دیگرخاطر نشان کرد:” در بخش اقتصاد نیز خوشبختانه روز به روز نقش زنان پررنگتر میشود و فاصلههای موجود قابل رفع شدن است.”
این هم یکی دیگر از موارد است که روحانی سعی در وارونه جلوه دادن آن کرده است. کسانی که مسایل ایران را از دور و نزدیک دنبال می کنند آگاه هستند که، بخصوص در طول چند سال گذشته دولت های وقت و از جمله دولت حسن روحانی به دلایل متعدد سعی وافر داشته تا حضور زنان در عرصه های اقتصادی را کمتر کنند. یکی از آخرین این موارد مربوط به سیاستی است که قصد دارد ساعات کاری زنان را به 36 ساعت در هفته تقلیل دهد. با اینکه گفته می شود با اجرای این طرح از حقوق زنان کاسته نمی شود اما بر اساس تجربیات گذشته این ادعا هم با شک و تردید باید تفسیر شود.
روحانی با تأکید بر اینکه زنان باید خودشان برای رفع مشکلات، پیشگام بوده و نقش خود را به رخ جامعه بکشانند، اظهار داشت:” خانمها باید خودشان وارد عرصه شوند و ظرفیت و توانمندی خود را نشان دهند.”
در این سخنان هم باردیگر ما با سفسطه از جانب حسن روحانی مواجه هستیم. رژیم جمهوری اسلامی در طول تمامی این سال ها به طرق گوناگون سعی داشته است تا توانمندی های زنان میهن را سرکوب کند اما مقاومت تحسین آمیز زنان تا حدود زیادی طرح های زن ستیزانه را با شکست و عقب نشینی مواجه ساخته است. برای اینکه این بحث بیشتر روشن شود یادآوری کارزار انتخاباتی خود حسن روحانی نمونه خوبی است. حسن روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی مانور زیادی را در رابطه با خواست های زنان به مرجله اجرا درآورد. تمامی مواردی که وی در جریان آن تبلیغات قول آنها را داد، در مرحله بعد از انتخابات به محاق فراموشی و سکوت رفت. حسن روحانی چنانچه در این مورد صادق است باید توضیح دهد چرا در طول دو سال و نیم گذشته که وی مصدر امور اجرایی کشور را به عهده داشته است چه اقدام قابل توجهی را به مورد اجرا گذاشته است؟
صحبت های روحانی آن جایی قابل تامل است که، اظهار داشت:” ما تفکر فمینیستی را قبول نداریم، اما تحجر را هم نمیپذیریم.”
در همین ارتباط، سیدرضا صالحیامیری، مشاور فرهنگی رئیسجمهور، در مصاحبه با شرق،با اشاره به اینکه،” از نظر واقعیت اجتماعی باید به این نکته توجه کرد که بدون زنان و توسعه آنان، جامعه ما به سرمنزل مقصود نمیرسد.”، گفت:” یک رویکرد، تحجرگونه بود که با حضور زنان در عرصههای اجتماعی و فرهنگی مخالفت کرده و همچنان این مخالفت ادامه دارد. این نگاه زنان را در دایره بسته تعریف کرده و قدرت خلاقیت را از زنان میگرفت. رویکرد دوم افراطی بوده و ناظر بر عبور از ارزشها و اخلاقهای جامعه است. این رویکرد فمینیستی است که به هیچوجه مورد تأیید ما نیست.”وی تأکید کرد: «اعتقاد ما این است که راه نجات از این وضعیت، تأکید بر رویکرد اعتدالی است؛ بههمیندلیل اصرار داریم که گفتمان اعتدال در حوزه زنان تبیین و تشریح شود.”
جنبش زنان در ایران در برگیرنده طیف های گوناگونی است که نحله های فکری متفاوتی را در بر می گیرد. این نحله های فکری هم شامل نیروهای غیرمذهبی است و هم دربرگیرنده نیروهایی است که اتفاقا با نگاه مذهبی به مسایل زنان برخورد می کنند. آن چیزی که در این میان می توان از آن به عنوان نقطه اشتراک این نیروها عنوان کرد تاکید بر حقوق واقعی زنان منطبق با منشورهای بین المللی است که ربطی به گرایش سیاسی معینی ندارد. بدون شک در میان فعالین زنان کسانی هستند که تفکرات فمینستی دارند اما فعالیت همان فعالین هم در چارچوب هایی بوده است که هدف آنها وادار کردن رژیم جمهوری اسلامی مبنی بر تمکین و احترام به معاهده های بین المللی در رابطه با حقوق زنان بوده است. اینکه روحانی و معاونش می گویند ما با تفکر فمینیستی مخالف هستیم، چیزی بیشتر از یک کلی گویی نیست. به عنوان مثال در جمهوری اسلامی زنان حق آواز خوانی ندارند. اینکه این تفکر فمینیستی باشد یا نه مهم نیست. موضوع مهم این است که همه تفکرات مترقیانه در برابر تفکری که معتقد است زن نباید آواز بخواند ایستادگی می کند.
مشکل روحانی این است که به دلیل وابستگی به رژیم فقها و تفکر ارتجاعی ، در برابر فشار افکار عمومی که این نوع رویکرد به زنان را بر نمی تابد، به مانورهایی دست می زند که بی اعتنایی افکار عمومی ماحصل آن است. سخنان روحانی و اظهارات معاون فرهنگی اش بار دیگر نشان داد که، دولت روحانی نه قادر است گشایشی را در عرصه زنان به ارمغان آورد و نه اصولا این دولت در چنین راستایی حرکت کرده و یا می خواهد بکند. سخنان روحانی بار دیگر نشان داد که تصمیم گیرندگان واقعی در کلیدی ترین مسایل که عرصه زنان یکی از آنان است حاضر به عقب نشینی نیستند و اجازه هیچگونه مانوری را به وابستگان خود و از جمله دولت حسن روحانی نمی دهند. سخنان روحانی اثبات گر این واقعیت است که جنبش زنان میهن ما با پتانسیل قدرت مندی که دارد چاره ای ندارد که با استفاده از نفوذ خویش در افکار عمومی حاکمان زن ستیز در ایران را وادار به عقب نشینی کند.