با وجود خروج دونالد ترامپ از کاخ سفید، روابط اسرائیل با عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین نزدیکتر شده و مقامهای نظامی دولت جدید آمریکا ازجمله ژنرال مکنزی فرمانده سنتکام، مذاکراتی را با اسرائیل برای تقویت مناسبات نظامی اسرائیل و کشورهای عرب حوزه خلیج فارس انجام داده است.
بر اساس گزارش رسانههای منطقهای، عربستان، امارات و بحرین هم در هفتههای گذشته مذاکرات خود با اسرائیل را برای ایجاد اتحاد امنیت دفاعی آغاز کردهاند اگرچه هنوز برخی موانع ایجاد اتحاد امنیتی وجود دارد، اما روابط نزدیکتر اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس آغاز جدیدی را برای ژئوپلیتیک خاورمیانه نشان میدهد و این اتحاد نظامی و امنیتی میتواند به تشکیل ناتوی خاورمیانه منجر شود؛ اتحادی که مقابله با ایران، مهمترین انگیزه تشکیل آن به شمار میآید. در تاریخ خاورمیانه، اتحادهای امنیتی و پیمانهای دفاعی متعددی وجود داشته است. در دوران جنگ سرد، ایالات متحده با همراهی چندین کشور خاورمیانه از جمله ترکیه، ایران، عراق و پاکستان پیمان بغداد را در دهه 1950 به امضا رساند تا در برابر نفوذ اتحاد جماهیر شوروی مقاومت کنند. با این حال، این پیمان با مخالفت شدید سایر کشورهای خاورمیانه روبهرو شد و سالها بعد فروپاشید. کشورهای عربی هم در آن سالها تلاش کردند اتحادهای نظامی و سیاسی تشکیل دهند. مصر و سوریه در سال 1958 با هدف اتحاد جهان عرب، جبهه اتحاد کشورهای عرب را تشکیل دادند اما سه سال بعد این اتحاد نیز از هم پاشید. در دهه 1980، کشورهای عربی خلیج فارس شامل عربستان سعودی، امارات، کویت، قطر، بحرین و عمان شورای همکاری خلیج فارس را تشکیل دادند و این شورا با وجود تنشهای متعدد میان اعضا، همچنان به کار خود ادامه میدهد. با این حال، شورای همکاری خلیج فارس به یک سازمان نظامی و سیاسی منطقهای یکپارچه تبدیل نشده و همچنان یک سازمان منطقهای بدون ساختار است.
در دهههای گذشته تلاشهایی برای ایجاد یک اتحاد نظامی در خاورمیانه مشابه ناتو انجام شد اما تاکنون موفقیتآمیز نبود. این بار ایالات متحده امیدوار است تا عادیسازی روابط اسرائیل با تعدادی از کشورهای عرب خلیج فارس ایجاد ناتوی خاورمیانه را تسهیل کند.
ناکامیهای پیشین
عدم موفقیت در ایجاد ناتوی خاورمیانه عمدتا از دو عامل ناشی میشود؛ از یک طرف، هماهنگی خارجی الزاما نمیتواند منجر به اتحاد منطقهای قدرتمندی شود. در پیمان بغداد، ایالات متحده امیدوار بود تا کشورهای خاورمیانه بتوانند درک مشترکی با واشنگتن نسبت به خطر نفوذ اتحاد جماهیر شوروی در منطقه داشته باشند، اما در واقع، از نظر اکثر کشورهای منطقه شوروی مهمترین تهدید به شمار نمیآمد. برخی از کشورهای عربی از جمله مصر و سوریه، اتحاد جماهیر شوروی را نه یک تهدید بلکه بهعنوان یک شریک قابل اعتماد برای ایستادگی در برابر مداخله اسرائیل و ایالات متحده تصور میکردند. بنابراین، اگرچه ایالات متحده تلاش کرد تا کشورهای منطقه را ترغیب کند به این پیمان بپیوندند اما تعداد کمی از کشورها با واشنگتن همراهی کردند. از طرف دیگر به دلیل نبود تعادل منطقهای و داخلی، چنین اتحادی ماندگار نخواهد بود. در تجربه تشکیل اتحاد کشورهای عربی شاهد بودیم که سوریهای ناراضی مخالف سلطه مصر بودند و این مخالفت باعث تنش در چنین اتحادی شد. در مورد شورای همکاری خلیج فارس هم تلاشهای عربستان سعودی در تبدیل این شورا به یک پیمان نظامی منطقهای منسجمتر، با مخالفت شدید سایر کشورهای کوچک عربی خلیج فارس روبهرو شده است.
تغییرات خاورمیانه
با وجود این تجربههای ناکام، تغییراتی که در خاورمیانه ایجاد شده ممکن است این بار نتیجهای متفاوت رقم بزند. در دهه گذشته ژئوپلیتیک خاورمیانه به طرز درخورتوجهی دگرگون شده است. افزایش قدرت و نفوذ ایران و افول قدرتهای عربی باعث تغییر چشمانداز منطقه و زمینهسازی برای ایجاد روابط نزدیکتر بین اسرائیل و جهان عرب شده است. در سالهای گذشته گفتوگوها و تماسهای علنی و غیرعلنی اسرائیل با عربستان سعودی، امارات و بحرین به طرز درخورتوجهی افزایش یافت و در نهایت در نیمه دوم سال 2020، امارات، بحرین، سودان و مراکش با ابتکار دولت ترامپ در کاخ سفید روابط خود را با اسرائیل عادی کردند. اسرائیل و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نگرانیهای مشترکی نسبت به نفوذ منطقهای ایران دارند و افزایش قدرت ایران به یک نیروی محرکه اصلی برای ایجاد اتحاد نظامی منطقهای بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی خلیج فارس تبدیل شده است. به همین دلیل حتی با تغییر دولت در واشنگتن هم تمایل اعراب و اسرائیل برای نزدیکی بیشتر و اتحاد در برابر ایران و متحدانش کاهش نیافته است. یکی دیگر از محرکهای ایجاد ناتوی خاورمیانه، سیاست ایالات متحده در خاورمیانه است. با وجود اینکه حدود دو ماه از ریاستجمهوری جو بایدن سپری شده، سیاستهای او در خاورمیانه موجب نگرانی و نارضایتی اسرائیل و برخی کشورهای عربی خلیج فارس شده است. آنها شاهد تمایل دولت بایدن برای مذاکره مجدد با ایران و لغو تحریمهای اعمالشده از سوی دولت ترامپ بهعنوان امتیازات ایالات متحده به تهران هستند. در همین حال، رویکرد انتقادی واشنگتن در قبال مداخله عربستان سعودی و امارات در جنگ یمن و تحقیقات درباره نقش محمد بنسلمان ولیعهد سعودی در مرگ جمال خاشقجی در سال 2018 نگرانیهای این دو کشور را برانگیخته است. اخیرا دولت بایدن گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا درباره نقش مستقیم محمد بنسلمان در قتل این روزنامهنگار منتقد را منتشر کرد و واکنشهای منفی عربستان و محافظهکاران آمریکایی را برانگیخت. پیش از آن هم واشنگتن اعلام کرده بود که فروش تسلیحات نظامی تهاجمی به عربستان را که در جنگ یمن مورد استفاده قرار میگیرند، متوقف خواهد کرد. بنابراین، تمایل اسرائیل و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای تشکیل این اتحاد نظامی نهتنها کاهش نیافته بلکه تشدید شده است. با این حال، شکلگیری احتمالی اتحاد سیاسی و نظامی منطقهای با مشارکت اسرائیل و اعراب ممکن است به رقابتهای منطقهای شدیدتری در خاورمیانه منجر شود. ناتوی خاورمیانه ممکن است شکل بگیرد، اما این اتحاد از سوی ایالات متحده هدایت نخواهد شد، چراکه بایدن فضای زیادی برای تعادل سیاستهای واشنگتن در قبال ایران و متحدان خاورمیانهای خود در اختیار ندارد.