۴ سال پیش پدر علم کویرشناسی ایران تاکید کرده بود که بحران آب، ایران را خواهد بلعید و تا پنج سال آینده شاهد جنگ فراگیر آب خواهیم بود. پیشبینی که چندان هم دور از ذهن نیست چرا که پروژههای مختلف انتقال آب در حال حاضر به محلی برای اعتراضات شدید تبدیل شده است.
رویداد۲۴ شادی مکی:
سالهاست که طرح انتقال آب از مناطق پرآب کشور به مناطق مرکزی و کویری در دستور کار مسئولان کشور قرار گرفته است. پروژههایی مانندی انتقال آب کارون، دز، دریای خزر، دریای عمان و خلیج فارس به فلات مرکزی، انتقال آب بن – بروجن و انتقال آب البرز به تهران و انتقال آبهای مرزی از جمله این طرحها هستند.
این طرحها، اما مخالفانی جدی در میان فعالان محیط زیست مناطق پرآبتر دارند. این افراد معتقدند اجرای چنین طرحهایی زیست بوم این مناطق را در خطر نابودی قرار میدهد. با وجود دلایلی که مخالفان این طرحها میآورند موافقان طرحها، اما همچنان خواستار ادامه اجرای این طرحها هستند.
اعتراضات در تمام این سالها ادامه داشت تا اینکه با تخصیص اعتبار ۳ هزار میلیارد ریالی برای پروژه انتقال آب کارون به اصفهان موسوم به پروژه بهشتآباد اعتراضات شدت گرفت. سید کریم حسینی رئیس مجمع نمایندگان خوزستان در مجلس با اعلام این خبر خواستار لغو مصوبه تخصیص اعتبار طرح انتقال آب کارون موسوم به بهشت آباد شد و گفته بود: «مذاکراتی با معاون پارلمانی رییس جمهوری و رییس مجلس شورای اسلامی برای لغو این اعتبار انجام شده که برای لغو این مصوبه قول مساعد داده شده است.»
او اضافه کرده بود: «عیسی کلانتری رییس حفاظت محیط زیست در جلسات مشترکی که داشتیم اعلام کرده که اصفهان نه تنها به آب شرب، بلکه به آب کشاورزی نیز نیاز ندارد بنابراین انتقال آب کارون با هدف آب شرب هیچگونه توجیهی ندارد، اگر چه معتقدیم هدف طرح بهشت آباد برای تامین آب کشاورزی است.»
نماینده خوزستان در مجلس خبرگان نیز اظهار کرده بود: «دولت به جای نجات دادن مردم خوزستان از وضعیت بد فاضلاب، بودجه میلیاردی را برای انتقال آب از سرشاخههای کارون اختصاص میدهد.»
چند روز بعد از این سخنان بود که امام جمعه اصفهان با انتقاد از رویکرد نمایندگان مجلس عنوان کرده بود: «نمایندگان مجلس شورای اسلامی بر اساس شأن نمایندگی خود درباره مدیریت آب و با نگاهی ملی صحبت کنند؛ شما نمایندگان مردم هستید و برای احقاق حقوق عامه سخن بگویید و تصمیم بگیرید؛ همه میدانند که آب جز انفال است و مدیریت آن در دست حکومت است و هیچکس نباید بگوید آب مال ماست.»
اما طرحی که اینچنین بر سر آن مناقشه است چیست؟ طرح انتقال آب از حوضه بهشت آباد به فلات مرکزی در سال ۱۳۸۹ از جانب وزارت نیرو مطرح و بر اساس آن مقرر شد آبی به میزان ۵۸۰ میلیون متر مکعب در سال، از حوضه بهشتآباد استان چهارمحال و بختیاری، سرشاخه اصلی کارون به استانهای اصفهان، کرمان و یزد منتقل شود و اعلام شد در قسمت پایین دست محلی تلاقی دو رودخانه کوهرنگ و بهشتآباد در حوالی شهر اردل نیز سد مخزنی با ارتفاع ۱۸۴ متر و با حجم تقریبی دو میلیارد متر مکعب احداث و تونلی به صورت خط مستقیم با طول ۶۵ کیلومتر، با عمق حداقل ۳۰۰ تا ۲۰۰۰ متر از منتهیالیه مخزن سد تا حوالی باغ بهادران اصفهان حفاری شود تا آب بهشتآباد به زایندهرود سرازیر شود.
این طرح همچنین شامل ۶ تونل دسترسی به طول ۱۲ کیلومتر است که به گفته فعالان محیط زیست هر کدام به تنهایی خسارات زیست محیطی فراوانی به دنبال خواهند داشت.
انتقال آب کارون به اصفهان و مشکلات پیش رو
شبنم قنواتیزاده فعال محیط زیست و مدیرعامل جلگه سبز خوزستان در اینباره به رویداد۲۴ میگوید: انتقال آب کارون از پیش از انقلاب آغاز شده بود. اولین طرح در این زمینه موسوم به «کوهرنگ یک» آن زمان اجرا شد. اما این طرح تاثیر زیادی نداشت چرا که اولا طرح محدود بود و دوم آنکه جمعیت در پایین دست رود کارون چندان زیاد نبود.
وی ادامه میدهد: متاسفانه با بارگذاری تونلها و طرحهای انتقال آب مختلف از این رود و همچنین سدسازیهای افسارگسیخته باعث شد که امروز رودخانه کارون به حدی کم عمق شود که افراد میتوانند به راحتی عرض این رودخانه را پیاده طی کنند بدون اینکه خطر غرق شدن در آن وجود داشته باشد. رودخانهای که در گذشته قابلیت کشتیرانی داشت و ۴۰۰ کیلومتر را با کشتی یا لنچ حرکت کنید امروز در چنین شرایطی قرار گرفته است.
مدیرعامل جلگه سبز خوزستان با اشاره به اینکه در تمامی طرحها آب کارون به فلات مرکزی ایران شامل شهرهای اصفهان، یزد، قم و کرمان میشود، عنوان میکند: برای ما فعالان حوزه محیط زیست، محیط زیست مرز جغرافیایی ندارد، اما سیاستگذاران کلان مرزهای جغرافیایی را براساس زادگاههای خودشان ترسیم میکنند. مثلا وزرای نیرو در کشور ما در تمامی این سالها وزرای کویری بوده و از فلات مرکزی منصوب شدهاند. این افراد بدون اینکه مدیریت تقاضا را انجام دهند، منابع آب را به بهانههایی مانند ایجاد اشتغال، آبادانی و سرسبزی و … منتقل کردهاند. اما فعالان محیط زیست با این اقدامات مخالف هستند.
وی درباره علت مخالفت فعالان محیط زیستی با مساله انتقال آب، توضیح میدهد: هر چیزی در طبیعت وجود دارد حساب و کتاب مشخصی دارد و هر آنچه که انسان به بهانه توسعه در آن دست برده است در طولانی مدت تاثیری معکوس بر توسعه داشته است. متاسفانه مدیران کلان کشور فعالان محیط زیست را مزاحم و سد راه توسعه کشور میدانند. این درحالی است که با اندکی اندیشه متوجه میشوند که خودشان به صورت زیربنایی در حال اشتباهند، زیرا اقدامات بر اساس آمایش سرزمینی انجام نمیشود. نیاز است که در کشور ما آمایش سرزمینی انجام شود. رودهای منطقه بر اساس شیب به سمت جلگه خوزستان جاری میشود و آبرفتها حمل شده توسط این رودها در خوزستان و در جلگه شمالی مناطق خوبی هستند برای توسعه کشاورزی.
قنوانیزاده خاطرنشان میکند: نگاه توسعه محور آن است که هر منطقه را براساس ظرفیتهایش ارزیابی کنیم مثلا بگوییم پتانسیل این منطقه کشاورزی، پتانسیل مناطق کویری توسعه گردشگری و پتانسیل چهارمحال بختیاری توسعه ورزشهای مناطق سردسیر است. نه اینکه در چهارمحال کشاورزی را توسعه داده و اقدام به سدسازی کنند در حالیکه سدسازی میتواند عاملی برای تخریب آن مناطق باشد.
وی اظهار میکند: وقتی که آب منتقل شده و به کویر میرود قطعا به دنبال آن جمعیت منطقه نیز افزایش مییابد. زیرا هر جا آب باشد جمعیت هم به دنبال آن روان میشود. این درحالی است که وقتی آمار مهاجرتها را در سطح کشور بررسی میکنیم مشاهده میکنیم که برخلاف تمامی اعصار و برخلاف تمام جهان، خوزستان به عنوان مناطقهای پرآب با رودهای فراوان تبدیل به مهاجرفرستترین استان کشور میشود، اما استانهای کویری تبدیل به مهاجرپذیرترین استانهای کشور میشوند مانند استان اصفهان. حال سوال این است که آیا مهاجرتهایی که به استانهای کویری میشود به نفع آنهاست؟
این فعال محیط زیست اضافه میکند: بررسیها نشان میدهد بعد از مهاجرپذیری و در طولانیمدت این استانها به تدریج به سمت ناامنی حرکت کردهاند. علت این موضوع آن است که با انتقال منابع آب به یک منطقه کویری و افزایش جمعیت آن منطقه صنایع آببر مانند فولاد نیز برای ایجاد اشتغال در همان نطقه مستقر میشود.
وی میافزاید: از آنجاییکه آب منتقل شده برای توسعه صنایع منطقه کافی نیست طرحهای بعدی انتقال آب آغاز میشود. از سوی دیگر برای ایجاد مشاغل بیشتر کشاورزی تشویق میشود. به عنوان مثال در منطقه شرق اصفهان لزومی به کشاورزی نیست در حالیک کشاورزی در این منطقه توسعه داده شده و کشاورزان آن مرتب در حال گلایه هستند. مشاهده گرفتاری هموطنان به دلیل اشتباهات اینچنینی تلخ است. نکته آن است که در استان خوزستان هنوز روستاهایی وجود دارند که از داشتن آب شرب محروم بوده و ناچارند به صورت سقایی آب به دست بیاورند یا اینکه از آب غیربهداشتی استفاده میکنند. این درحالی است که پیش از انقلاب تعدادی از کشاورزان اصفهانی به خوزستان مهاجرت کردند.
قنواتیزاده با تاکید براینکه باید براساس ظرفیتهای هر مناطقه و هر استان برنامهریزی کنیم، عنوان میکند: اگر برخلاف این مساله طرحهایی را آغاز کنیم و پیوستهای محیطزیستی، اجتماعی و … را در کنار تبعات و آسیبهای آن در نظر نگیریم نتیجه آن میشود که محصولات آبادان و خرمشهر از دست میروند. جزیره مینو و شادگان خشک میشود. امروز هم شاهد بروز و گسترش ریزگردها نه تنها در استان خوزستان بلکه در ۲۰ استان کشور هستیم. علت این مساله آن است که آب را از یک نقطه حذف کردهاید و به یک جای دیگر بردهاید.
وی خاطرنشان میکند: خاک مناطق کویری اسفنجی بوده و زمین آب را میبلعد. حتی اگر کل رودکارون را به اصفهان ببرید باز هم دور باطل ادامه مییابد و مشکلات اصفهان حل نمیشود، زیرا باز هم جمعیت افزایش یافته و نیاز به آب و اشتغال و کشاورزی هم افزایش مییابد و در نهایت به مرحلهای میرسیم که استانها مختلف با بحران مواجه شدهاند. استان خوزستان اولین استانی میشود که از بین میرود و استانهای کویری آخرین استانهایی هستند که از بین میروند، اما نکته مهم آن است که یکی یکی استانها با این تصمیمگیریهای اشتباه از بین میروند.
وی درباره پروژه بهشتآباد اظهار میکند: این پروژه نیز مربوط به انتقال آب رود کارون به بخشهای مرکزی کشور بوده و در واقع یک ابرپروژه است. ما از این پروژه به عنوان تیر خلاص کارون یاد میکنیم. روند انجام این پروژه به دلیل اعتراضات نسبت به آن متوقف شد. سپاه هم بعد از اعتراضات صورت گرفته نسبت به پروژه طی تابستان، اعلام کرد تا زمانیکه پیوستهای اجتماعی و محیط زیستی پروژهها تایید نشود کار را آغاز نمیکنیم. اما در بودجه ۱۴۰۰ برای این پروژه اعتبار در نظر گرفتهاند.
بودجه برای انتقال آب خوزستان امنیت ملی را تهدید میکند؟
وی اضافه میکند: فقیر نگه داشتن مردم این استان و انتقال منابع آب آن به نواحی مرکزی ظلم بزرگی به مردم هر دو منطقه است. آنطور که من تحقیق کردهام مثلا در کشوری مانند آمریکا اگر یک ایالت به ایالت دیگر آب برساند، ایالت دریافت کننده در ازای آّبی که برداشت کرده بهایی را پرداخت میکند. در کشور ما بهای این انتقال به صورت غیرمستقیم از استان خوزستان هزینه میشود.
این فعال محیط زیست توضیح میدهد: نفت و گاز خوزستان که منبع برنامهریزی برای بودجه کشور است از زیر پای همین مردم که فقیر نگه داشته شدهاند استخراج میشود. آب هم که از خوزستان منتقل میشود آیا مردم حق ندارند که بیاعتماد و ناامید از دولت شوند. یکی از نمایندگان خبرگان خوزستان گفته است که با این انتقال آب به نفع دشمن سربازگیری میشود. ما گزارشهایی داریم که در اهواز برخی جوانان در قبال پول دین خود را میفروشند. آنها برای سیر کردن شکم خود ناچار میشوند تعهدات خود را نسبت به کشورشان زیرپا بگذارند.
قنواتیزاده تصریح میکند: من در اعتراض روز ۱۰ دی ماه هم اعلام کردم که ما معتقدیم تصویب بودجه برای انتقال آب تهدید کننده امنیت ملی کشور است.
تخریب سرزمینی در کمین ایران
یوسف فرهادی بابادی فعال محیط زیست و عضو کمپین مردمی حمایت اززاگرس مهربان نیز درباره پروژه انتقال آب کارون به نواحی مرکزی کشور به رویداد ۲۴ میگوید: به دلیل ساختار حکمرانی اشتباهی که در کشور ما وجود دارد شاهد آن هستیم که پروژههای انتقال آب و سدسازی روندهای قانونی الزامی را طی نمیکنند. یعنی هر پروژه باید مطالعات اجتماعی، سیاسی، مسکن، میراث فرهنگی، محیط زیستی و … بوده و مجوزهای مرتبط با میراث فرهنگی، محیط زیست، کشاورزی، امور عشایر و … را دریافت کند. این در حالی است که به دلیل سوءمدیریت این روند مختلف شده و هیچیک از این مجوزهای قانونی اخذ نمیشود.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه پروژه انتقال آب را باید در چارچوب سیاست کلان کشور و صنعتی شدن کشور مشاهده کرد، توضیح میدهد: در گذشته رویکرد آن بود که ایران مستعد کشاورزی بوده و باید به همین سمت هم حرکت کند. زمان دیگر موضوع توسعه صنعتی مطرح شد و زمانی هم موضوع خودکفایی مطرح شد. در زمان آقای هاشمی رفسنجانی هم موضوع خودکفایی مطرح شد. خودکفایی ابعاد مختلفی داشت، مانند خودکفایی در حوزه کشاورزی و صنعتی. به عنوان مثال وقتی خواستیم به خودکفایی برسیم بدون توجه به ظرفیت کشور شروع به سدسازی کردیم تا آب مورد نیاز پروژههای عمرانی و کشاورزی را تامین کنی، در نتیجه مازاد بر توان اکولوژیکی کشور شروع کردیم به توسعه صنعتی و کشاورزی.
وی با اشاره به اینکه جریانهای کویری (سیاستمدارانی که زادگاهشان کویر است) لابی قدرتمندی داخل حاکمیت داشتند و این باعث شد عمده توسعه صنعتی در مرکز کشور رخ دهد، اضافه میکند: در پروژهای مرتبط با انتقال آب نیز این موضوع قابل لمس است. عموما پروژههای انتقال آب پروژههایی بودند که قصد داشتند آب را از سرشاخههای زاگرس به فلات مرکزی مانند اصفهان منتقل کنند. اینکه دولت توسعه صنعتی و کشاورزی را در دستور کار خود داد باعث شد که نیاز پیدا کند تا آب را از زاگرس به فلات مرکزی منتقل کند.
فرهادی با بیان اینکه آب موجود در یک منطقه دارای ذینفعان تاریخی است، عنوان میکند: اما صدای این ذینفعان تاریخی به این دلیل که در مناطق محروم حضور دارند به گوش مسئولان نمیرسد. آنچنان که مشاهده میکنیم در استان چهارمحال بختیاری آب برای نوشیدن وجود ندارد. اما این آب به سایر نقاط منتقل میشود؛ و این نقص ساختارهای حکمرانی در کشور است؛ که چرا صدای طبقات محروم شنیده نمیشود. از طرف دیگر مشاهده میکنیم جریانهای کویری بدون آنکه حقی از این آب داشته باشند، صدایشان بلند بوده و رسانه دارند و میتوانند حرف بزنند.
این فعال محیط زیست میگوید: آنچه باعث شد اعتراض مناطق زاگرسنشین پررنگ شود آن بود که مطالبات محیط زیستی فعالان این حوزه در مناطق زاگرسنشین رنگ و بوی سیاسی به خودگرفت، این مطالبات خود را زمان انتخابات در ادوار مختلف، رای به وزرا در مجلس و … نشان میداد. سنگاندازیها در حوزه سیاسی و امنیتی باعث شد که این موضوع در رسانهها نیز مطرح شود.
وی درباره آثار زیانبار انتقال آب اظهار میکند: این پروژهها قطعا تخریب محیط زیست را به دنبال دارد. آبی که در حال انتقال است حقابه کارون است، این اقدام باعث شده نخلهای در آبادان و خرمشهر خشک شوند. به همین دلیل است که میگوییم این آبها ذینفعانی داشته و افرادی هستند که بهرهبرداری میکنند.
فرهادی خاطرنشان میکند: تفکری وجود دارد مبنی بر اینکه آب شیرین نباید وارد خلیج فارس نشود چرا که هدر میرود. این درحالی است که وقتی سدسازی روی کارون انجام شد میزان آورد این رودخانه کم شد و شاهد پیشروی آب شور دریا به داخل خوزستان بودیم که باعث شد میلیونها نخل خشک شدند. از سوی دیگر سد کوهرنگ ۳ در منطقه حفاظت شده بیرگان ساخته شده و چشمهها را خشک کردهاند آنهم در شرایطی که این منطقه سکونتگاه خرس است.
وی با تاکید براینکه تا وقتی ساختار حکمرانی کشور در حوزه آب و در حوزه کلان تغییر نکند با فاجعه تخریب سرزمینی در کشور مواجه خواهیم شد، میافزاید: ما با یک نابینایی سیستماتیک در کشور مواجهیم که نمیخواهد این فاجعه را ببیند. در این شرایط کشور بسیار در خطر است؛ لذا باید صدای طبقات محرومی که در مبدا پروژههای سد سازی و انتقال آب حضور دارند شنیده شود. ایدهآل ما انحلال شورای عالی آب و تشکیل پارلمان آب است تا ذینفعان مختلف در حوزههای مختلف محیط زیستی و کشاورزی بتوانند با تکیه بر مبانی دموکراتیک درباره سرنوشت آب تصمیمگیری کنند.
این فعال محیط زیست میگوید: وقتی آب از خوزستان به سایر مناطق منتقل میشود پدیده ریزگردها ایجاد میشود. سدها و کشاورزی نابود میشود. به دنبال آن خوزستان، و چهارمحال بختیاری نابود میشوند. با ادامه این روند نمیتوان برای محیط زیست ایران آینده روشنی را متصور شد.