چرا یک روز بعد از پیروزی ” نه” در رفراندوم یونان استعفا دادید؟
چون نخست وزیر ، در شب آن نتیجه با شکوه ، به من گفت وقت آن است که تسلیم تروئیکا شویم . نه آن چیزی بود که به خاطر آن وارد سیاست شدم و قطعا نه آن چیزی که تعهد آن 62 درصد رای نه که ما به تازگی به دست آورده بودیم تصریح می کرد .
آیا رهبر های اروپایی به تسپیراس برای جدایی از شما فشار وارد می کردند؟ جروئن دیجسلب لوئم ،رئیس وزیر های مالی اروپایی ،پذیرفته بود که چنین کند…
آن ها می دانستند که من هرگز موافقت نامه وام سمی بی دوام جدید را امضا نمی کنم .این از آغاز برای ان ها روشن بود . من انتخاب شده بودم تا برای یک موافقت نامه پایدار مذاکره کنم .و چون وزیر دارایی است که موافقت نامه را از طرف دولت امضا می کند ، برای تروئیکا ضروری بود که من کنار گذاشته می شدم .
آیا فکر می کنید شما برای رهبر های اتحادیه اروپا خیلی نا خوش آیند ( وحتی تا حد معقولی خطرناک) هستید ؟
چون من مانعی برای حفظ انکار دائمی آن ها در رابطه با برنامه های اصلاح مالی شکست خورده آن ها بودم .
اشتباه عمده شما در طی زمانی که شما وزیر دارایی یونان بودید چه بوده است ؟
اعتقاد به ان که تروئیکا می تواند به غرور احترام بگذارد ، و نامه 20فوریه در موافقت با گروه اروپا .آن نامه بر مبنای همان اعتقاد کاذب بود که من ، چند روز بعد ، درخواستی را برای تمدید موافقت نامه وام قبلی امضا کردم .
برخی شما را به خاطر چرخش درناک وضعیت یونان در دوران دولت اول سیریزا مقصر می دانند . آیا شما مقصرید؟
اگر چرخش دردناکی به خاطر سیاست های ما وجود داشت ، البته من می توانستم ( بعنوان وزیر دارایی ) مسئول باشم . اما ، حتی ارواستات تایید می کند که ، طی 5 ماه وزارت من ، در آمد ملی واقعی در حقیقت افزایش یافت .آسیب درست در پایان وزارت من وارد شد . و ناشی از برخی سیاست هایی که من به اجرا گذاشته بودم نبود . وارد شد چون تروئیکا ظالمانه بانک های یونان را در راستای فشار بر نخست وزیر برای کاهش بیشتر مستمری ها ، مالیات های بیشتربر مصرف کننده ها و شرکت ها وغیره بست . و یعد آن ها مرا برای آسیبی که خود سبب آن بودند مقصر خواندند ( رفتار نوعی مرعوب کننده ها که قربانی خود را برای قربانی شدن مقصر می دانند ).
ناامید کننده ترین ، شگفت انگیزترین ، غیر قابل باور ترین چیزی که شما در دوران وزارت خود در باره سیاست آموختید چه بود ؟
این که وزیرهای دارایی اروپایی در گروه اروپا بر پایه اطلاعاتی دقیقا فاقد جزئیات بحث می کنند. و بررسی های آن ها ، پیش از اتخاذ این تصمیم های بسیار مهم ، تحت اختفای کامل ، بدون هیچ صورت جلسه ای برگزار می شود . شهروند ها ، به عبارت دیگر ، هرگز نخواهند دانست نماینده هایشان چه گفتند یا ، از طرف آن ها به چه کسی رای دادند. هر گز !
آیا حقیقت دار که یکی از دلیل های اصلی اروپا برای تهدید یونان به این شیوه شدید سعی در جلوگیری از رشد پودموس در اسپانیا بود؟
البته
اگر چنین است ، آشکار است که آن ها ، با توجه به نتیجه بسیار خوب پودموس در آخرین رای گیری اسپانیا موفق نشدند
آن ها به اندازه ای که امید وار بودند موفق نشدند . اما در باز داشتن پودوموس از کسب پویایی که سیریزا در طی 2014 داشت موفق شدند، وبا انجام آن ، آن ها از نزدیک شدن پودوموس به تشکیل دولت جلوگیری کردند.هر دولتی تحت هدایت حزب سوسیالیست اسپانیا با مشارکت پودوموس با حکم های تروئیکا محدود خواهد شد ، و در فاصله کوچکی از زمان ، یک پارچگی پودوموس تقلیل خواهد یافت .
آیا سیاست های آقای تسپیراس کار خواهد کرد ؟ آیا شما چهار ماه پس از پیروزی در انتخابات عمومی سپتامبر چه فکر می کنید ؟
در تابستان الکسیس و من روی یک موضوع بسیار مهم توافق نداشتیم . او فکر می کرد که با انتخابی بین موافقت نامه جدید با تروئیکا و اخراج از منطقه یورو مواجه است . من موافق نبودم . فکر من آن بود که طرح دکتر شوبیله وادار کردن ما به پذیرش موافقت نامه جدید به مثابه گام اول به سوی خروج از اتحادیه اروپا بود . ما روی مسئله دوم اما مهمی هم رای مشترک نداشتیم . الکسیس اعتقاد داشت که می تواند موافقت نامه جدید را اجرا کند و هم زمان یک برنامه قانونی موازی را به اجرا بگذارد که می توانست تاثیر وحشتناک موافقت نامه جدید بر یونانی های ضعیف تر را کاهش دهد . من نمی توانستم ببینم چگونه امکان پذیر است ، چون موافقت نامه جدید مطلقا هیچ اتاق خالی برای یک چنین ” برنامه” موازی باقی نمی گذاشت . در واقع ، در ماه دسامبر دولت از سوی آقای توماس ویزر( هماهنگ کننده تروئیکا بعنوان رئیس گروه کار یورو) ناچار شد از ” برنامه موازی” خود عقب نشینی کند.
دستو عمل شما برای حل بحرانی که شش سال ادامه دارد چه خواهد بود ؟ آیا خروج از اتحادیه می تواند راه حل باشد ؟
راه حل تنها در صورتی حاصل می شود که پیشنهاد های پایه و فلسفه ای که ما در ماه می ( مبتنی بر سندی تحت عنوان چارچوب سیاسی برای تحکیم مالی ، بهبود و رشد یونان) پیشنهاد کردیم پذیرفته شود. راه دیگری وجود ندارد . هیچ یک از این ها مستلزم خروج از اتحادیه اروپا نیست . خروج از اتحادیه تهدیدی بود که از سوی تروئیکا برای وادار کردن نخست وزیر یونان به تسلیم شدن به یک موافقت نامه جدید مورد استفاده قرار گرفت که برای شکست طراحی شده بود .
شما رهبر های اروپا وتروئیکا را برای وادار کردن دولت یونان به بستن بانک ها قبل از رفراندوم جولای “تروریست” خواندید . شما آن چه را آن روز ها رخ داد یک کودتا تعریف کردید. آیا هنوز بر آن اظهارات پای بند هستید ؟ چرا ؟
چون آن توصیف درست همان چیزی بود که انجام دادند. تروریسم تعقیب یک دستور کار سیاسی از طریق گسترش نا مشروع و غیر قانونی ترس است . تهدید یک ملت مستقل با بستن بانک های ان ها ( همان بانک هایی که خود بانک مرکزی اروپا آن را محلل اعلام کرد) در راستای فشار بر آن ها برای پذیرش سیاست هایی که محکوم به شکست هستند ( واز این رو این مردم دچار یک افسردگی بزرگ ژرف تر می شوند) تحت تعریف تروریسم قرار می گیرد . در رابطه با عبارت کودتا ، آن عبارت مال من نبود . آن عبارتی بود که تسپیراس نخست وزیر آن چه را که در بروکسل با او کردند ( در 12 و 13 جولای) تا او را وادار به پذیرش موافقت نامه سوم بکنند با آن ( کودتا) تعریف کرد ( و البته ، حق با او بود.)
در 9 فوریه شما در المان یک جنبش هوادار اروپایی را بنیان خواهید گذاشت که برای اتحادیه اروپای دموکراتیک و شفاف مبارزه خواهد کرد .آیا هم اکنون اتحادیه اروپا دموکراتیک وشقاف نیست ؟ آیا می توانید چند نمونه از سوء رفتار اتحادیه اروپا که شخصا تجربه کرده اید بدهید ؟
آیا نمونه ها پیش از این به اندازه کافی ذکر نشد ؟ من فکر می کنم شد! آیا برای هر کسی آشکار نیست که چلاندن دموکراسی یونان برای باز داشتن پودوموس از عمل کرد خوب در انتخابات اسپانیا نشانه ای از آن که دموکراسی در اروپا مدت ها پیش مرده است نیست ؟ آیا هر دموکرات اروپایی همراه با وضعیتی که در آن تمام تصمیم های مهم در تاریکی واختفای کامل اتخاذ می شوند خرسند است ؟DiEM ( دموکراسی ما در جنبش اروپا) به تمام دموکرات های اروپایی که به واسطه این رفتار ها احساس خشم می کنند سکویی عرضه خواهد کرد تا برای باز پس گیری دموکراسی اروپایی سازمان دهی کنند.
آیا جنبش جدید شما برای حل این مشکل ها چه پیشنهاد خواهد کرد ؟
اصل کلی در باره DiEM ، جنبش ما ، ایجاد نیروی قدرتمندی در سراسراروپا است که تصور دموکراتیزه کردن اتحادیه اروپا را امکان پذیر می سازد .چگونه به این هدف خواهیم رسید موضوع گفتگو در برلن خواهد بود . اما برای این ، لازم است تا 9 فوریه و انتشار چند روز زودتر برنامه ما صبر کنید .