با پایان دادن به فعالیت شرکتهای تعاونی روستایی کلیهی مطالعات و برنامه ریزیها و اجرای اقداماتی که جهت مکانیزه کردن و پیشرفت و گسترش بخش کشاورزی چون ایجاد سدها، تشکیل شرکتهای زراعی و مدرنیته کردن بخش کشاورزی کشور صورت گرفته بود به باد فراموشی سپرده شد و بخش کشاورزی در ایران بدون متولی مانده و امروزه نزدیک به نیم قرن است که به صورت سنتی و با بازده بسیار پایین از رونق افتاده است.
تشکیل شرکتهای تعاونی روستایی در ایران که با شعار معروف و جهانیِ «یکی برای همه و همه برای یکی» و با سرمایهی اولیهی دهقانان و روستاییان در دههی ۴۰ خورشیدی آغاز به کار کردند درآمدی بود بر مکانیزه کردن بخش کشاورزی کشور و نجات کشاورزی از شکل سنتی و گذشتهی آن.
هدف از تشکیل تعاونیهای روستایی در وهلهی نخست رفع مشکلات روستاییان و پرداختن به امور معیشتی و رفع احتیاجات دهقانان مطابق با شیوهی خاص زندگی آنان بود تا به تغییر کلیت روش کشاورزی در کشور منجر شود.
عمدهی فعالیت اولیهی این تعاونیها تهیه و تامین مایحتاج روستاییان با قیمتهای مناسب، کوتاه کردن دست دلالها و واسطهها از زندگی دهقانان و نیز خرید و فروش مازاد کلیهی تولیدات کشاورزی دهقانان و پرداخت وامهای بدون بهره به اعضا برای آسایش و آرامش هر چه بیشتر روستاییان و نیز افزایش سرمایهی اعضا بود.
این تعاونیهای روستایی که در سراسر کشور و طی برنامهای مطالعه شده تشکیل شدند در دو سه دههی نخست پس از فعالیت، موفقیتهای چشمگیری را کسب کردند به طوری که هر کدام از این تعاونیها سرمایههای شرکت را تا چندین و چند برابر افزایش دادند و موفق به خرید ماشینآلات سنگین کشاورزی، احداث سولهها برای نگهداری مواد و نهادههای کشاورزی، سرمایهگذاری در بخشهای مختلف به سود تعاونیها و اجرای برنامههای زراعی شدند ولی متاسفانه پس از انقلاب گویی با برنامهریزی برای نابودی این تعاونیها توسط افراد سودجو در ارکان این تعاونیها و سوءمدیریت مدیرانِ طماع دولتی و فساد سیستماتیک اداری این تعاونیها یکی پس از دیگری ظرف چند سال رو به افول نهاده تا جایی که تمامی سرمایههای این شرکتهای تعاونی از دست رفت و در سراسر کشور یکی پس از دیگری نابود شدند و سرمایههایشان به طور کلی هدر رفت و حق و حقوق هزاران روستایی که صاحبان سهام این تعاونی های روستایی بودند پایمال شد بدون آن که صدای روستاییان به جایی برسد و برنامهریزی کلان برای بخش کشاورزی برای همیشه به بوتهی فراموشی سپرده شد و رنج و حسرت دهقانان را رقم زد.
شرکتهای تعاونی روستایی از بدو انقلاب موسوم به «انقلاب سفید شاه و مردم» در سال ۱۳۴۱ خورشیدی یکی پس از دیگری در سراسر کشور و با سرمایهگذاری دهقانان و روستاییان تشکیل شده بود و برای ارایهی خدمات به روستاییان در قالب شرکتهای غیرانتفاعی و سودآور فعالیت خود را آغاز کردند.
چارت تشکیلاتی این شرکتها طبق اساسنامه شرکتهای تعاونی روستایی عبارت بود از مجمع عمومی که شامل کلیهی اعضا بود، هیئت مدیره که از میان اعضا و با رای آنها انتخاب میشدند، مدیر عامل که هیئت مدیره وی را انتخاب کرده، بازرسان و … که این چارت هر دو سال یک بار با انتخابات جدید مجمع عمومی تغییر و تحول کرده و امور شرکتها را پیش میبردند.
طبق اساسنامه همه شرکتهای تعاونی روستایی یک استان زیر نظر اتحادیهی شرکتهای تعاونی روستایی اداره میشدند که همهی کارکنان آن از جانب سازمان تعاون روستایی استخدام و به کار گمارده میشدند.
این تعاونیها منشا خدمات قابل توجهی برای دهقانان و روستائیان و با آغاز به کار شرکتهای تعاونی روستایی، روستاها دارای فروشگاههای بزرگ تعاونی در محل زندگی خود شدند و فروشندگیهای نفت نیز کار خود را در روستاها شروع کردند. از سوی دیگر این تعاونیهای روستایی با ایجاد مراکز خرید گندم و تاسیس سولههایی برای نگهداری نهادههای کشاورزی علاوه بر خرید محصولات کشاورزی مازاد کشاورزان، کلیهی نهادههای کشاورزی اعم از بذر، سموم دفع آفات، کودهای شیمایی و … را هم با نرخ معقول در اختیار کشاورزان قرار داده و سود حاصل از کلیهی این فعالیتها به سرمایهی شرکتها یعنی سهام تک تک اعضای تعاونیها افزوده شده و این شرکتها روز به روز ثروتمندتر شده و فعالیتهای خود را در جهت آسایش روستاییان گسترش داده و بر سود و سرمایهی خود نیز میافزودند.
این شرکتها هر ساله به اعضا وام بدون بهرهی یک ساله پرداخت کرده بدون این که این وامها نیازی به تشریفاتی چون ضامن و آمد و رفت و کمترین بروکراسی داشته باشد. نمایندهی شرکتها به روستاها مراجعه کرده و هر ساله وام روستائیان را در محل زندگیشان در اختیار آنها قرار داده و سال بعد بدون هیچگونه تلف وقت و مشکلی وامها را پس گرفته تا در زمان مناسب دیگر باز هم به دهقانان پرداخت نماید.
از مهمترین فواید و اهداف تشکیل شرکتهای تعاونی روستایی برنامهریزی گسترده و قابل توجهی بود که در فرآیند این شرکتها پیشبینی شده بود.
حرکت به سمت نجاتِ بخش کشاورزی از شکل سنتی کم بازده به کشاورزی مدرن و مکانیزه با روشها و متدهای علمی جدید از اهداف نهایی بود که این شرکتها دنبال کرده و اصولا با این هدف به وجود آمده بودند و در این رابطه مطالعات فراوانی صورت گرفته و در برخی استانها پایههای تشکیل شرکتهای به زراعی به صورت اجرایی درآمده بود و برخی از این شرکتها که جلوتر حرکت کرده بودند با ایجاد شرکتهای زراعی اقدام به یکپارچه سازی اراضی، تبدیل زمینهای دیم به آبی با ایجاد سدهای بزرگ و یا حفر چاههای عمیق و دیگر برنامههایی در راستای مدرنیزه کردن کشاورزی و بالا بردن راندمان تولیدات کشاورزی و افزایش سطح درآمد روستاییان کرده بودند و این برنامهریزیها در بخش کشاوری میرفت تا سراسر کشور را شامل شود و کشاورزی را از حالت سنتی و سکون و رکود به کشاورزی فعال، مدرن و پیشرفته تبدیل کند.
پس از پیروزی انقلاب ۵۷ متاسفانه کلیهی این طرحها معلق مانده و نادیده گرفته شدند و این امر از یک سو باعث ایجاد هرج و مرج و در حقیقت عقب ماندگی و عقیم ماندن بخش کشاورزی کشور شد. و از سوی دیگر میلیاردها تومان که هزینه شده و مطالعات مفیدی که در این راستا صورت گرفته بود عملا کنار گذاشته شد و به عملیات اجرایی همهی طرح ها پایان داده شد.
یکی از این طرحها، پروژهی بزرگ انحراف بخشی از آب رودخانهی خروشان سیمره به جانب دشت بزرگ ماهیدشت در کرمانشاه و در نقطهای به نام تنگ گرماب در کوه سفید کرمانشاه بود.
در این طرح بخش بزرگی از آب رودخانه سیمره به رودخانهی مرگ هدایت شده و اراضی وسیع دهستانهای سرفیروزآباد، ماهیدشت، سنجابی، روانسر را سیراب کرده و به صورت منحنی مازاد آب دوباره به سیمره باز میگشت و از هدر رفتن آب جلوگیری میشد.
با نادیده گرفتن و تعطیل کردن این طرح بزرگ هم اکنون بیش از ۹۰ در صد از اراضی درجه یک دشت وسیع ماهیدشت به صورت دیم کشت و کار میشود و بازدهی ندارد و از سوی دیگر حفر بیرویهی چاههای عمیق و نیم عمیق توسط کشاورزان که به ناچار برای تامین آب شرب و کشاورزی در این منطقه حفر شده، باعث شده صدمات سنگین و جبران ناپذیری بر سفرههای آب زیرزمینی منطقه وارد شود و خسارات جبران ناپذیری را به دشت بزرگ ماهیدشت وارد آورد.
رود سیمره با جریان طبیعی خود تا دزفول امتداد یافته و در آنجا با نام رودخانه کرخه جریان دارد.
سد بزرگ کرخه که در این سالها بر روی این رودخانه احداث شده است با نگاه سیاسی حاکمیت به موضوع آب و کشاورزی در کشور حرف و حدیث های فراوانی را در پی داشته و باعث نارضایتی و اعتراض کشاورزان دیگر استانها در رابطه با حق و حقوق از دست رفتهشان در زمینهی نحوهی تقسیم آبها و سدهای ایجاد شده در سطح کشور شده است.
خط صلح