عجبم چرا چهرههای سرشناس و ذینفوذ و نیز احزاب اصلاح طلب در جهت تنویر بیشتر افکار عمومی در نامههایی سرگشاده با صراحت از تجاوز شورای به اصطلاح «نگهبان» به حقوق ملت سخن نمیگویند. به نظر میرسد همهی بار را بر دوش رئیس جمهور گذاشتن و توقع حل و فصل موضوع از وی نه عقلانی است و نه عملی، اگرچه تردیدی در نقش ایشان به عنوان پاسدار و مجری قانون اساسی در رایزنی با شخص اول کشور ندارم.
کروبی در دو دهه نامهنگاری خود با این شورا با ذکر مثالهایی رفتار متناقض این شورا را به چالش کشید و نشان داد که خروج آنان از دایره اختیارات قانونی مفهومی جز به سخره گرفتن شرع و قانون اساسی نداشته و ندارد. یقین دارم اگر امروز قدرت سخن گفتن و نوشتن از وی ستانده نشده بود، احمد جنتی، محمد یزدی و محمد مومن مخاطب نامهنگاری وی بودند. آنگاه که قدرت سخن گفتن داشت درباره «نظارت استصوابی» و رفتار ظالمانه این شورا ده مکاتبه با جنتی داشت که خود کتابی است جامع در باب ریشه این انحراف که از سال ۱۳۷۱ تاکنون اعمال گردیده است.
پیش از حصر در باب نظارت استصوابی به محمد مومن عضو این شورا نوشت: «ما معتقدیم آنچه تحت عنوان نظارت استصوابی توسط شورای نگهبان اجرا میگردد به جای به اصلاح و به صواب رساندن تصمیمات و رفتارهای مجریان، یک خود مختاری بی حد و مرز است که اصل برائت را نفی و تفتیش خصوصیترین عقاید داوطلبان و احاطه بر ضمیر اشخاص را بخشی از رسالت خود می داند. این در حالی است که شورا و اعضا آن خود علت تامه و تعیین کننده در عمل نیستند و افکار و اندیشههای پشت صحنه با برخی از افراد شورای نگهبان که فعال ما یشاء بوده، به نام شورا عمل میگردد. … یکی از حقوق اساسی ملت حق انتخاب کردن و انتخاب شدن است که این حق متاسفانه در پرتو نگرش آن شورا نادیده گرفته شده است. رد صلاحیت فلهای افراد و محروم کردن مردم از حق انتخاب شدن و انتخاب کردن بر اساس کدام موازین حقوقی و شرعی تاکنون انجام شده است؟ …. پرسشهای بسیاری در ذهن تاریخی مردم ایران نسبت به عملکرد آن شورا وجود دارد که در مقطعی مناسب باید پاسخگوی آن باشید که از آن جمله میتوان به برخودهای دوگانه در تفسیر از شرع و قانون اساسی در قبال مصوبات مجلس در دورهای مختلف، رد صلاحیت گسترده داوطلبان به جرم اندیشه و تعلق به جریانهای سیاسی دیگر، نحوه برگزاری انتخابات و نیز جابجا کردن منتخبان اشاره کرد.»
بدون تردید شورایی که بنا بود پاسدار قانون اساسی و شرع باشد امروز در پرتو سرسپردگی مطلق و انحراف بزرگنرین خیانت را به ملت و بیشترین ضربه را به دو رکن «جمهوریت» و «اسلامیت» نظام زده است. به باور من خروجی سخن صریح و شفاف چهرههای شناخته شده و مورد اعتماد مردم با مرتکبین این خیانت هم دنیوی است و هم اخروی.