به نام خداوند جان و خرد
در حالی ۱۵شهریور شروع سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ اعلام شده که هنوز شرایط تثبیت شدهای برای این آغاز فراهم نشده است. روزانه اخبار مختلفی از سوی مسئولین آموزش وپرورش منتشر و سناریوهای مختلفی برای بازگشایی مدارس بیان میشود که خود حکایت از ساختار آشفتهی این وزارتخانه دارد.
آخرین سناریو این است که مدارس در ۱۵ شهریور باز شود و معلمان و دانشآموزان الزاما در مدرسه حضور خواهند داشت. شیوه نامهای منتشر میشود که وضعیت آموزش را در شرایط سه گانه (سفید و زرد و قرمز ) تشریح میکند، بدون آنکه بیان کنند شرایط و ضوابط اجرایی شیوهنامه چیست، در پیشبرد اهداف آن کدام بودجه یا امکانات برای ارتقای شرایط بهداشتی مدارس در نظر گرفته شده است،مدارس برای ایجاد فضایی ایمن و سالم به کدام امکانات تازه و مدرن مجهز شدهاند و چه امکاناتی در اختیار دانش آموزان و معلمان و کادر مدارس قرار گرفته تا در پیشبرد اهداف آموزش این روزهای کشور موثر و کارآمدتر عمل کنند؟! همچنین صحبت از حضور دائمی دانش آموزان در مناطق سفید،حضور زوج و فرد و گروهبندی شده دانشآموزان در مناطق زرد و آموزش مجازی در مناطق قرمز است. این روش نشان از آن دارد که وزیر نه تنها به آمار روزانه وزارت بهداشت از وضعیت مناطق مختلف و پروتکلهای بهداشتی توجهی نمیکند بلکه نمی داند که در وزارتخانه متبوع وی، به دلیل کمبود معلم و جبران پایین بودن حقوق، هر معلم در چند مدرسه تدریس میکند و امکانات مدارس را میتوان با انگشتان دست شمرد! از تراکم بالای جمعیت در کلاسهای درس خبر ندارد و متوجه نیست اگر مدارس بخواهند فاصله گذاری اجتماعی را رعایت کنند فضای مدارس که سهل است؛ خیابانهای اطراف هم جوابگو نخواهد بود.
در شرایط زرد، گروهبندیِ اعلام شده از سوی وزارت گنگ و نامفهوم است و طبق معمول مسئولیت اجرای آن بر دوش معلم و کادر مدارس قرار گرفته تا همچنان نقش وزارتخانه در حد یک نهاد میرزابنویس حفظ شود. در این میان وضعیت امکانات بهداشتی مدارس خود حدیث دیگری است. نبود صابون مایع، نبود مواد شوینده بهداشتی برای ضدعفونی کردن سرویسهای بهداشتی و کلاسها، تهویه نامناسب کلاسها و کارگاهها و از همه مهمتر فقر مالی خانوادهها در تهیه لوازمی چون ماسک و دستکش و ژل ضدعفونی برای فرزندان، قصهای علیحده است. کیست که نداند حضور دائمی معلمان در مدارس نه تنها جان معلمان و خانوادهشان را به خطر میاندازد بلکه برای دانشآموزانی که به طور زوج و فرد به مدرسه مراجعه میکنند نیز خطرآفرین خواهد بود.
در وضعیت قرمز آموزش مجازی اعلام میشود اما توضیح نمیدهد معلمان با چه امکان مالی، از پس هزینه بستههای اینترنت که چندین برابر شده است، بربیایند؟ با کدام حمایت مالی وزارتخانه؛ هزینه تهیه گوشی یا تبلت یا لپتاپ را – که امکان ضبط ویدیوی آموزشی را داشته باشد- بپردازند؟
گفته شده است که معلمان از اینترنت و امکانات مدرسه استفاده کنند. ظاهرا منظور همان اینترنتی است که در مدارس هم سرعتش کم است و هم در اغلب مواقع قطع. امکانات تهیه ویدیوی آموزشی نیز که محدود به همان گوشی معلم است که یک وسیله شخصی است و نباید برای کار استفاده شود. وزارت آموزش وپرورش موظف است برای آموزش مجازی علاوه بر اینترنت رایگان، امکانات الکترونیکی در اختیار معلمان قرار دهد و همچنین برای تهیه فیلمهای آموزشی امکان تصویربرداری توسط دوربین و استودیوهای کلاسی را برای معلمان فراهم کند. معلمان در هشت ماه گذشته به دلیل وضعیت ناگهانی از دل و جان و با امکانات محدود شخصی؛ ایثارگرایانه و مهربانانه، جان بیمار آموزش کشور را در مقابل ویروس کرونا نجات دادهاند؛ اما فرادستان آموزشی، وزیر و دولت در هشت ماهی که فرصت داشته اند دست روی دست گذاشتند تا چون گذشته شانه از زیر بار مسئولیت خالی کنند و در پس پُستها و نامها فقط شیوهنامههایی را منتشر کنند که خودشان به آن عمل نمی کنند.
در این میان اعلام شده است که کلاسهای مدارس روستایی و عشایری حضوری خواهد بود.با توجه به اعلامیههای وزارت بهداشت، باید از وزیر محترم پرسید که آیا نقطهای در ایران هست که کرونا به آنجا نرفته باشد؟ آیا اساسا سلامتی و جان معلمان و دانشآموزان مناطق روستایی و عشایری، برای این وزارتخانه اهمیتی دارد؟ به همه اینها بیفزایید این خبر تکاندهنده را که در سال تحصیلی گذشته بیش از ۳.۵ میلیون دانشآموز به دلیل عدم دسترسی به گوشی و تبلت هوشمند و اینترنت، از تحصیل بازماندهاند. وزارت آموزش وپرورش برای رفع این مشکل، طبق رویهای ثابت که در سالیان گذشته هم داشته، به سراغ پویشهای مردمی رفته است و باز هم قرار است کمبودهای این وزارتخانه را از طریق فعالیتهای خیّرمآبانه برطرف کند و نه از راه افزایش بودجه و حمایت و پشتوانه دولت. البته این مسئله که بودجه آموزش و پرورش که نه خرج تهیه لوازم الکترونیک برای آموزش مجازی میشود و نه صرف تهیه امکانات بهداشتی برای کل مدارس کشور و نه خرج تهیه لوازم مورد نیاز دانش آموزان، دقیقا در کجا و به چه صورتی خرج میشود؛ خود پرسشی است که مسئولان باید آن را پاسخ بدهند. همچنین دولتها و مجلسهای گذشته و حال، باید پاسخگوی سیاستهای اشتباه و قصور خود در تامین بودجهی مورد نیاز آموزش و پرورش باشند.
متاسفانه در این شرایط است که وزارت آموزش وپرورش تصمیم قطعی خود را برای بازگشایی مدارس اعلام کرده و گویی وزیر از اتاق پر از تجملات خود، آنسوتر را ندیده است و هنوز از وضعیت قرمز شهرهای خرد و کلان بی خبر مانده است.
کانون صنفی معلمان تهران ضمن ابراز نگرانی شدید خود از این شرایط بازگشایی مدارس و به خطر افتادن جان و سلامتی معلمان و دانشآموزان؛ هشدار میدهد که وزیر و وزارتخانه متبوعش نسبت به این قضیه و عواقب آن بار دیگر بیندیشند و به جای ایجاد فضای هیجانی کاذب در رقابت با عملکرد دیگر وزارتخانهها، سلامتی حدود ۱۵ میلیون دانش آموز و نزدیک به یک میلیون معلم را در اولویت قرار دهد.کانون صنفی معلمان تهران اعلام میکند که مسئول هر گونه اتفاق ناگوار در این شرایط وزارت آموزش وپرورش است.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۱۳۹۹/۶/۱۴