این میان جوانان و دانشجویان نیز نباید وظیفه و نقش خویش را فراموش کنند، باید با بیداری و آگاهی، با متانت و آرامش و به دور از احساسات آنی و هیجانات گذرا، دست در دست تودههای رنجدیده، کارگران، زحمتکشان، و در دفاع و پشتیبانی از آنان در عرصهی اجتماعی حضور داشته باشند.
« وَ لَو شاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النّاسَ اُمَّةً واحِدَةً و لا یزالون مَختلفینَ» « هود / ۱۱۸ »
خدا اگر میخواست، خود، مردمان را یک گروه واحد (امّتی یکپارچه) میساخت، در حالیکه آنها همچنان گونهگون باورند!
دو نکته در این آیه است: اوّلاً واگذاشتن بشر به حال و اراده و تصمیم خویش، ثانیاً داشتن باورهای گوناگون در مکاتب فکری انسانها، در هر دو نکته جوهر کلام «آزادی و اختیار بشر در انتخاب راه و رسم زندگی و باور و عقیده است» در دایره معنی این آیه است، این حدیث عظیم که میگوید: إختلاف اُمّتی رحمة» -گوناگونی باور در امّت من، بستر خیر است- یعنی، با سلیقهها و اندیشههای گوناگون- اصل تاریخی «تضادّ»- پویش و تکامل انجامپذیر میگردد. دامنهی این حدیث از تفاوت آراء فقیهان در مسائل شرعی نیز فراتر رفته، و شامل همه گونه، گوناگونی در ذوق و سیلقه و برداشت منطقی اجتماعی سیاسی در مردم میشود. آن آیه و این حدیث دامنگستر مفهوم والای «آزادی شخصی» و «دموکراسی» اجتماعی سیاسی است و پیامی جاودانه در شخصیت انسان و «حقوق بشر».
آری امروز امر «دگرگونی» برجستهترین شاخص جهان آشوب زدهی جنگ و بشر تشنهی صلح و آزادی و برابری و روزنهی رستگاری بشر گشته است. در پیآمد این شعار امید آفرین، ضرب آهنگ رویدادها و پدیدهها، چنان پرشتاب و فراگیر است که همچون روند طبیعی و استنتاجی شخصی در مسیر تکامل و به سوی بهبود اوضاع پیچیده و نگران کنندهی جهان شتابان، و بعنوان راه چارهیی بیبدیل، گزیرناپذیر گشته است، تا آنجا که اینک، در گذر آن، دیگر هیچ برنامهیی، تنها انتخاب نیست، و نه دیرپا تواند بود، بلکه دگرگونیپذیر است!؟
امروز اندیشهی نوینِ «اتحاد حدّاقلی» جایگزین سنّت کهنِ «اتحاد حدّاکثری» شده است، و سیاستی سازنده و شیوهیی معقول و مسالمتآمیز در ضرورت تاریخی «همزیستی مسالمت آمیز» در سطح جهان به شمار میرود.
اختلاف و تنوّع در برداشت و نیز انتخاب روش، در بسیار جایها، گزیرناپذیر است، و این خود، واقعیّتی است طبیعی و انسانی. تنوّعجویی و تفصیل، لازمهی حیات و تکامل است. فرد فرد بشر، همچنین گروههای بشری در جوامع گوناگون، در برآیند نیازها و نیز متناسب با ضرورتها و مقتضیات و امکانات، غالباً هر یک جانبی و سویی را میگیرند و پیش میروند، مانند شاخههای درخت که با همهی انبوهی شاخ و برگهای پراکنده و چندسویگی شاخهها از تنهی واحدی روییده و بر آن پیوستهاند و یک آبشخور و ریشه ی مشترک دارند که همه را غذا میرساند. و امّا، این طرفه رازی است که چون بنی آدم اعضای یک پیکرند، بخواهند و نخواهند، بدانند و ندانند، طبق حدیث بزرگ «اختلاف امّتی رحمة» دگرگونی میان امّتِ من رحمت یعنی گشایش در کار است».
آری، تنوّع همان تحرّک است و ترقی، این،راه اتّحاد است و اتّحاد رمز پیشرفت. «اتّحاد حدّاقلی» نیز، راهی بسوی هدف معیّن دارد که همان مشترکات انسانهاست. آری انسانها همان شاخ و برگهای متعدّد درختند از تنهیی واحد و ریشههای مشترک، اندیشه در «انسان» همان ریشه در درخت است.
این زنجیره، پیوند ناگسستنی «فلسفهی علّی» یعنی رابطهی متناسب «علّت و معلول» است، خلل و تناقض در این رابطه نیست، و چرخ تکامل در بستر تاریخ، بیآن، ایستا خواهد شد!؟
تتمّهی آیت ۴۸ سوره المائده…. جَعَلنا مِنکُم شِرعةً و مِنهاجاً وَ لَو شاءَ اللهُ لَجَعَلَکُم امةً واحِدَةً و لکِن لِیَبلُوَکُم مآاتاکُم فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ ….. « بیانی است که تلویحاً تأکید بر همان رابطهی علّت و معلول و روند دگرگونی بسوی کمال دارد. عبارات پایانی آیت اینست: … اگر خدا میخواست، از شما امّتی یکدست پدید میآورد، تا شما را در نعمتهایی که به شما داده، و راههایی که پیش پایتان نهاده است، بیازماید… در پایان آیه آمده است: تا در آنچه بشما داده است، شما را بیازماید … پس بکار نیک بپردازید … خدا در آنچه پیرامونش اختلاف نظر دارید، آگاهتان میکند… .
پایان سخن و بیان دو نکتهی مهم
۱- امروز گروهها و احزاب مردمی، باید در این باریک راه تعیین سرنوشت کشور، همان شیوه «حدّاقل» امّا با دیدگاه مصالح مردم و هدف معین و مشترک را در امر انتخابات در پیش گیرند و بر دو یا چند نفر با گرایش اصلاحطلبی و احتمال راه یافتن به مجلس را دارند، توافق کنند و دست از کشمکش و اتلاف وقت و نیرو بردارند.
۲- و امّا در این میان جوانان و دانشجویان نیز نباید وظیفه و نقش خویش را فراموش کنند، باید با بیداری و آگاهی، با متانت و آرامش و به دور از احساسات آنی و هیجانات گذرا، دست در دست تودههای رنجدیده، کارگران، زحمتکشان، و در دفاع و پشتیبانی از آنان در عرصهی اجتماعی حضور داشته باشند.