از مواضع اخير آقای لاریجانی اطلاعي داريد؟
در اين چهار سالي كه در خدمت دكتر لاريجاني بودم و در طي نشستها و ديدارهايي كه با ايشان داشتهام بايد بگويم كه ايشان يك سياستمدار تمام عيار است. يك سياستمدار فوقالعاده برجسته و يك انسان بسيار خوشبيان و خوشفكر است. وي سياستمداري است كه انصافا جاي احترام دارد. همچنين در رفتارش اعتدال خاصي دارد و در گفتارش نیز بسيار محتاط است.
موضع كنوني رهروان ولايت براي مجلس آينده چيست؟
درباره سرنوشت رهروان اگر بخواهيم بدون پرده و صريح حرف بزنيم بايد بگويم كه رهروان چيزي جز آقاي لاريجاني نيست. من خودم عضو اين فراكسيون هستم اما بايد بگويم اين فراكسيون تنها با آقاي لاريجاني مفهوم پيدا ميكند كه البته در اين مدت اخير آنطور كه لازم بود نتوانست درباره برخي مسائل اجماع داشته باشد. يكي از واقعيتها اين است كه هرگاه آقاي لاريجاني مسالهای به فراكسيون ميآورد و آن را مديريت میکرد، در حقيقت فراكسيون فعال بود.
يعني رهروان را دچار تشتت آرا ميدانيد؟
به عنوان يك فرد مستقل بايد بگويم كه فراكسيون رهروان از اصلاحطلبان تا معتدلين و اصولگراها همه را در خود حل كرده بود و تنها اصولگرایان تندروی مجلس مثل اعضاي پايداري مجلس در اين كميسيون نبودند.
با توجه به اين گستردگي ديدگاهها چه اصراري بر حفظ اين تعداد نماينده با ديدگاههاي مختلف در اين فراكسيون بوده است؟
وقتي كه در سال 92 دولت آقاي روحاني بر سر كار آمد من به دنبال يك فراكسيون ضلع سوم بودم، چرا كه به وجود يك مثلث سياسي در مجلس اعتقاد داشتم و به همين خاطر هم بود كه در آن ايام به دنبال تشكيل كميسيوني رفتم به نام كميسيون اعتدال. در حقيقت هدف من اين بود كه همه نمايندههاي مستقل و همينطور نمايندههاي اصلاحطلب را در كميسيون اعتدال جمع نمايم. درآن مقطع نيز در اين خصوص بسيار فعال بوديم و همه سعيمان را معطوف به تشكيل يك كميسيون قوي در اين راستا كرده بوديم. پس از مدتي ديديم كه تعداد ما بسيار زياد شد، يعني تقريبا نزديك به 70 نفر از نمايندگان بودند كه تمايل داشتند به عضويت اين كميسيون دربيايند و اين تعداد بسيار قابل توجهي بود و البته ريزشي را متوجه فراكسيون رهروان ميكرد. چرا كه فراكسيون اصولگرايان بهعلاوه پايداري هيچ كدام به اين سو نيامده و كاملا محكم بر سر جاي خود بودند.
اما اين كميسيون به هر حال هيچوقت شكل نگرفت.
در اين رابطه من جلسهاي با آقاي لاريجاني داشتم و راحت بگويم وي مرا قانع كرد و آنجا بود كه من به آقاي لاريجاني علاقهمند شدم و متوجه شدم سياستمدار بزرگي است. در آن مقطع آقاي لاريجاني به من گفت آقاي فتاحي اگر شما از ما جدا شويد در آن صورت جنس فراكسيون ما با شما فرق ميكند چرا كه من اصولگرا هستم و در آن صورت همه اعضاي باقيمانده فراكسيون هم از اصولگرايان خواهند بود. شما هم كه يا اصلاحطلب يا مستقل خواهيد بود. در نتيجه فردا اگر مسالهاي در رايگيريهاي مجلس پيش آمد در آن صورت من نميتوانم با شما باشم. در آنجا بود كه من با خود گفتم كه در اين صورت در رايگيريهايي درباره دولت آقاي روحاني هميشه بازنده خواهيم شد. بايد بگويم كه در طول آن چند جمله آقاي لاريجاني مرا مات كرد. وي گفت شما انتظار نداشته باشيد كه با وجود تشكيل اين فراكسيون اعتدال كه سبب ريزش در فراكسيون رهروان ولايت خواهد شد اگر فردا دولت به راي مجلس نيازي داشت ما به كمك شما بياييم ولي اگر با هم باشيم اكثريت مجلس را تشكيل خواهيم داد، در غير اين صورت ما ديگر در مجلس يك فراكسيون اكثريتي نخواهيم داشت و سه فراكسيون با تعداد مختلف خواهيم داشت و در آن صورت براي دولت هم نميتوانيم كاري انجام بدهيم. در آنجا بود كه من تسليم شدم و ديگر به دنبال آن كميسيون نرفتم.
با وجود اين پشتوانه از حمايتهاي سياسي در مجلس و همچنين در درون جريانهاي سياسي، آقاي لاريجاني اعلام كرده است كه به صورت مستقل در انتخابات مجلس آينده شركت ميكند. ارزيابي شما از اين موضوع چيست؟
درباره علل مستقل وارد شدن آقاي لاريجاني به عرصه انتخابات مجلس دهم شوراي اسلامي بايد گفت كه اولا ما ميدانيم وي پتانسيل آراي بالايي دارد و از حوزه قم احتمالا با اختلاف آراي چشمگيري به مجلس راه خواهد يافت و من فكر ميكنم در انتخابات آينده با وجود اينكه احتمالا تركيب نمايندگان اصلاحطلبان و اصولگرايان مجلس تقريبا برابر خواهد بود و احتمالا چند نفر بيشتر يا كمتر خواهد بود، اما با اين وجود او ميتواند همچنان به عنوان رئیس مجلس مطرح باشد و شانسش براي اين مساله از همين الان زیاد است. به هر حال لاريجاني به عنوان سياستمداري كه كاريزما و سخنوري خاص خود را دارد اينبار ميتواند به عنوان يك شخص مستقل با رويكردي اعتدالي براي رياست مجلس دهم شوراي اسلامي مطرح باشد، چرا كه به هر حال هم طيفي از اصلاحطلبان به وي علاقهمندند هم اصولگرايان و هم معتدليون. در حقيقت آقاي لاريجاني شخصيتي سه بعدي دارد و از هر سو كه به او نگاه كنيد به هر سه گرايش نزديك است، يعني احساس بنده اين است كه اگر آقاي لاريجاني در انتخابات رياست مجلس شوراي اسلامي با افراد شاخصي از اصلاحطلبان هم ائتلاف كند امكانپذير است.
اين مساله را با توجه به چه معياري مطرح ميكنيد؟
من فكر ميكنم اگر آقا ي لاريجاني رياست مجلس را به دست بگيرد از چند جبهه ميتواند به شرايط عمومي سياسي كشور كمك نمايد، چرا كه لاريجاني با دولت نيز همراه بوده و كمكهاي شايان توجهي به دولت كرده و از اين رو ما از وي سپاسگزاريم. در اين مدت به هر حال آقاي لاريجاني به گردن دولت تدبير و اميد به نوعي حق سياسي دارد، چرا كه به هر حال كمكهاي زيادي در مجلس كرد كه ما بتوانيم از پيچهاي سياسي كه رو در روي دولت بود عبور كنيم و نیز در رابطه با مسائلي كه در مجلس گذشت؛ مانند همين سال 94 و اتفاقاتي كه درباره برجام افتاد و خصوصا گزارشات غيرعملي كه در اين خصوص داشتيم و بسيار شورانگيز و كارگشا بود.
يكي از توجيههاي آقاي لاريجاني براي ورود مستقل به انتخابات جايگاهش در مجلس بوده است.
اينكه آقاي لاريجاني بگويد چون رياست مجلس را بر عهده دارد بايد مستقل وارد شود به نظر بنده چندان قانعكننده نيست. من فكر ميكنم تا حدي فشار اصولگرايان سنتي بر آقاي لاريجاني باعث شده كه وي مستقل وارد شود.
به هر حال آيا مواضع اصولگرايان را دليلي براي اين تصميم نميدانيد؟
فكر ميكنم يكي از دلايل اين تصميم همين موضوع بوده است؛ چرا كه به هر حال لاريجاني وابستگي عميقي به جريان اصولگرايي دارد و خود را اصولگرا ميداند؛ اما مساله تندرويهاي بعضي از دوستان اصولگراي ما و بيتوجهي آنها به آقاي لاريجاني باعث شد كه آنها در اين مدت مرتبا به وي برچسبهاي مختلف بزنند و شخصيت او را تخريب كنند. دستكم من در اين دوره از مجلس شاهد بودم كه برخي اصولگرايان بهطور مرتب براي دفع آقاي لاريجاني از انديشه و افكار خودش كه همان اصولگرايي است هر كاري كه از دستشان برآمد، انجام دادند و ايشان را در مضيقه گذاشتند.
با اين اوصاف تصور شما از تركيببندي مجلس آينده چيست؟
فكر ميكنم مجلس آينده به احتمال زياد مجلسي معتدل خواهد بود. البته اين حرف بدان معنا نيست كه دولتيها و حاميان دولت اعتدال، اكثريت را در مجلس داشته باشند. منظور من بيشتر اين است كه با توجه به شرايط سياسي موجود و همچنين با توجه به نگاهي كه اكنون مردم ما به موضوعات سياسي دارند در حال حاضر دست به انتخاب افرادي معتدل از هر دوسو يعني اصلاحطلبان و اصولگرايان خواهند زد. از سويي نيز اينكه مجلس به صورت يكدست در اختيار يك سليقه سياسي حال چه اصلاحطلب و چه اصولگرا باشد چندان به صلاح كشور نيست. مردم هم ديگر از اين رفتارهاي سليقهاي تند سياسي خسته شدهاند. اكنون هم مد نظر مردم و هم كارشناسان امر مجلسي معتدل است كه بتواند ضمن پيش بردن جامعه بر ريل توسعه و پيشرفت از اتفاقات هزينهبر يك دهه اخير هم جلوگيري کند. اتفاقاتي نظير همين مورد اخير حمله به سفارت عربستان و تندرويهايي كه باعث شد ما آنطور كه بايد و شايد نتوانيم عربستان را به دليل اين جنايت در مجامع جهاني وادار به پاسخگويي كنيم. از اين رو اين تندرويها براي كشور آفت است و چارهای جز بازگشت به مسير اعتدال نداريم.