کرونا آرامآرام آن روی دیگرش را نشان میدهد؛ ثروتمندان را از بیتفریحی و فقرا را از گرسنگی به خیابانها میکشاند و عقبماندگی چنددهساله دولتها و حکومتها را به رخشان میکشد. درست است؛ روزهای آرام و کوچههای خلوت کرونایی به شب نزدیک میشوند. درحالیکه مردم در آلمان و آمریکا از زور خستگی به خیابانها آمدهاند و از دولتهایشان میخواهند که اوضاع به حالت عادی برگردد تا آنها بتوانند به ساحل، پاساژها و رستورانها برگردند، خیابانهای فقیرترین محله سانتیاگو، پایتخت شیلی، صحنه رویارویی پلیس و آنهایی است که پساندازشان ته کشیده، رنگ صورتها از گرسنگی پریده و شغلهایشان از دست رفته است. ال بوسکه، منطقه فقیرنشینی در جنوب سانتیاگوست که پیش از شیوع کرونا هم ساکنان پرجمعیت آن برای زندگیکردن در رقابتی نابرابر از سایرین عقب افتاده بودند. وقتی در ماه مارس کرونا به آمریکای لاتین و شیلی رسید شاید هیچکدام از اهالی ال بوسکه گمان نمیکردند که ویروس پیشرفته جدید قرار است آنها را گرسنهتر، شاکیتر و عاصیتر کند؛ آنها هم شاید مانند مردم دیگر نقاط ناآرام جهان فکر میکردند برای مدتی اعتراضاتشان را متوقف میکنند و کمی که اوضاع بهتر شد به خیابانها برمیگردند. کرونا اعتراضات شیلیاییها را که از 14 اکتبر سال قبل آغاز شد و خواستهاش تحصیل رایگان، بهبود درآمدها و اصلاح قانون اساسی بود، درست آنجایی متوقف کرد که فقط یک قدم تا برگزاری رفراندوم اصلاح قانون اساسی مانده و دولت سباستین پینهرا، رئیسجمهوری این کشور به زانو درآمده بود. اما کرونا آنطورکه مردم شیلی امیدوار بودند، راهش را نکشید و نرفت و به آنها اجازه نداد تا مسیر نیمهشان را کامل کنند بلکه در عوض توجیهی مناسب به ارتش داد تا جای مردم را در خیابانها بگیرد و این بار نه مستقیما برای سرکوب مردم معترض بلکه برای اجرای قرنطینه شهر را کنترل کنند. جیب مردم شیلی که روزی جزیره ثبات آمریکای لاتین بود، کمتر از یک ماه کفاف این شرایط را داد و آنها حالا با این شعار به خیابانها آمدهاند: «ما گرسنهایم». کرونا تا نوزدهم می، بیش از 46 هزار نفر را در این کشور 19میلیوننفره مبتلا کرده و حدود 500 قربانی گرفته است؛ بااینحال پینهرا همین هفته پیش در گفتوگویی تلویزیونی هشدار داد که «ما میدانیم در چند هفته آینده با سختترین دوران کرونا و بزرگترین چالش بهداشت و درمان کشور در چند دهه اخیر مواجه میشویم». این صحبتهای رئیسجمهوری شیلی البته با سیاستهای پیشین او که در اواسط ماه آوریل باوجود انتقادات گسترده اجرا شد، کاملا در تضاد است؛ وقتی که اجازه داد مردم شیلی به محل کار برگردند، مدارس از سر گرفته و مراکز تجاری بازگشایی شوند. این سیاست کمی بعد و در اواسط ماه می اصلاح شد؛ بیش از شش میلیون نفر، حدود یکسوم از جمعیت کل کشور وارد قرنطینه کامل، مرزهای کشور بسته شد و بیشتر مشاغل غیرضروری تعطیل شدند.
مردم شیلی پیش از کرونا هم به نحوه مدیریت کشورشان معترض بودند؛ با درآمدشان از پس مخارج زندگی برنمیآمدند و حقوق بازنشستگی، بیشتر از آنکه دردی از آنها دوا کند، تحقیرشان کرده بود. همین منطقه ال بوسکه محل برگزاری اعتراضات گستردهای بود؛ محلهای که روز دوشنبه مردمش با سنگ، آتش و قابلمه روبهروی پلیس ایستادند و بلندتر فریاد زدند: «ما گرسنهایم». مقامات فقیرترین منطقه سانتیاگو پیشتر نیز هشدار داده بودند که ال بوسکه با تداوم شرایط با کمبود غذا مواجه خواهد شد. شهردار این منطقه که از حزب اپوزیسیون سوسیالیست شیلی است، بارها از گرسنگی مردمان آن گفته بود؛ مردمی که یا در بازار غیررسمی مشغول به کار هستند یا کلا کار ندارند. این بخش از شهر از اواسط آوریل وارد قرنطینه شد و در هفته آخر درخواست غذا در آن بهشدت بالا رفت. حالا به گفته شهردار ال بوسکه «شرایط پیچیدهای از گرسنگی و کمبود کار» بر این منطقه حاکم شده است. مقامات شهری ال بوسکه میگویند تاکنون حدود دوهزار بسته معیشتی به نیازمندترین خانوادههای این منطقه داده شده است اما «اگر دولت مرکزی با برنامهای اقتصادی به این مسئله ورود نکند، ما دیگر نمیتوانیم شرایط را کنترل کنیم». پینهرا حالا اعلام کرده است که دولتش دوونیم میلیون بسته معیشتی و بهداشتی را تا آخر هفته میان خانوادههای این منطقه توزیع خواهد کرد. درحالیکه پینهرا در تلویزیون، برنامه هنوز اجرانشدهاش را «تاریخی» توصیف میکرد، مردم در ال بوسکه از کمبود کمکهای دولتی شکایت و اعتراف میکردند که گرسنگی آنها را مجبور کرده تا خانههایشان را با وجود کرونا، ترک کنند. برخی از آنها به رسانههای متعددی گفتهاند که اعتراض آنها نه به قرنطینه بلکه «به شرایط افتضاحی مرتبط است که اکنون در آن زندگی میکنند»؛ شرایطی که محدودیتها و فاصلهگذاری اجتماعی آن را تشدید کرده است. اعتراض فقرای ال بوسکه با ورود نیروهای مسلح و استفاده آنها از گاز اشکآور و آب پرفشار به آشوب کشیده شد و تعدادی از معترضان هم بازداشت شدند. اما نکته واکنش دولت شیلی بحران کرونا این است که این نهاد تلاش کرد از انزوای خودخواسته مردم برای حمایت و محافظت از یکدیگر به معنی حمایت از اقداماتش سوءاستفاده کند. چنین واکنشی از سوی دولت، مردم شیلی را مجبور کرده تا انرژی خود را از کانال دیگری صرف کسانی کنند که دولت حتی در دوره کرونا هم آنها را نادیده میگیرد. ناکامی دولت پینهرا در ارائه خدمات درمانی هر روز به تعداد بیشتری از مردم شیلی ثابت میشود؛ مسئلهای که حالا این پتانسیل را دارد تا در کنار گرسنگی و بیکاری به انگیزه جدیدی برای اعتراضات تبدیل شود.
سوم مارس کرونا ابتدا به مناطق ثروتمندنشین رسید؛ کسانی که توانایی مالی انجام سفرهای خارجی را داشتند و 15 روز طول کشید تا در سایر نقاط این کشور نفوذ کند. نگاهی به روند ابتلا و درمان در شیلی، نابرابری اجتماعیای را که پیشتر معترضان این کشور مطرح کرده بودند، بهوضوح نشان داد. درحالیکه ثروتمندان ارتباط خود را با جهان خارج از خانه قطع کردهاند، بیشتر مردم مجبور هستند خود را در اتوبوس و مترو به زور جا دهند تا سر کار بروند. اعتراضات اکتبر متوقف شده است؛ مردم ال بوسکه هم با اندک کمک دولتی که دستشان را میگیرد، میان کرونا و سیری در خانه احتمالا گزینه دوم را انتخاب میکنند اما از دل کرونا جنبشهای اعتراضی جدیدی در شیلی شکل میگیرد؛ جنبشهایی که ماهیتشان مبارزه با نابرابریهای اجتماعی است اما در وضعیت کرونا خودشان را در قالب تلاش برای اصلاح سیستم درمانی نشان میدهند؛ بههرحال شیلیاییها فهمیدهاند که نابرابری دردشان و مبارزه درمانشان است.
عاطفه مرادی – شرق