محمد_خاتمی روز گذشته با انتشار یک ویدیو نسبت به وقوع ناامیدی در جامعه و تبعات خطرناک آن هشدار داد. آقای خاتمی یک بار دیگر پیشنهاد آشتی ملی و آزادی زندانیان سیاسی را تکرار کرد.
من در حسن نیت رئیس جمهور پیشین تردیدی ندارم، اما هرچه به پیغام او گوش میدهم بیشتر تعجب میکنم که این پیشنهاد بر مبنای چه حافظه تاریخی داده شده؟ آشتی بین کدام مردم و کدام حکومت؟
مگر او خاطره هشت سال ریاست جمهوری خودش را فراموش کرده؟ کدام یک از طرحهایش به سرانجام رسید؟ #بهار_مطبوعات و نسیم آزادی که به روزنامههای طرفدار اصلاحات – و نه همه گروههای مخالف حکومت – وزیدن گرفت، میتوانست مقدمهای باشد بر آزادی بیان. اما چه شد؟
آن نسیم مقدمه آزادی نبود بلکه به طوفان دستگیری خبرنگاران و تعطیل گلهای مطبوعات تبدیل شد.
آقای خاتمی
#قتلهای_زنجیرهای با همت شما افشا شد و چند عامل و مامور دست چندم #وزارت_اطلاعات هم دستگیر شدند. اما شما از همه بهتر می دانید که ریشه آن خشکیده نشد و از جایی دیگر سر باز زد که تا همین الان هم ادامه دارد. سعید امامی ( اسلامی ) در زندان خودکشی کرده شد تا آمرین قتلها مصونیتشان حفظ شود و به شیوهای دیگر برنامههایشان را ادامه دهند.
لوایح دو قلو را که تحت نظر خودتان تهیه و به مجلس ششم ارائه شد حتما به خاطر دارید ؟ امیدوارم فراموش نکرده باشید که دوران چهار ساله مجلس ششم، با اکثریت نمایندگان همجناح با شما فرصت طلایی برای بهبودی وضعیت قانون و رابطه حکومت و ملت بود، فرصتی که به هدر رفت.
علاوه بر مجلس، شما در دورهای طولانی حمایت یکی از قدرتمندترین افراد سیاسی تاریخ معاصر ایران را، پیش از افول ستاره بختش داشتید، یعنی #هاشمی_رفسنجانی. اما چرا موفق نشدید و کار ملت به بنبست امروز کشیده شد؟
فراموش که نکردید انتخابات مجلس هفتم چگونه و در چه شرایطی برگزار شد ؟ حتی استانداران وقت نمی خواستند انتخابات را برگزار کنند، اما شما اصرار داشتید و علت آن راهم «مصلحت سیاسی» ذکر کرده بودید.
قصدم از یادآوری گذشته سر زنش شما نیست که می دانم شخصی پاکدست و پاکنهاد هستید، صفتی که در بین سیاستمداران ایرانی حکم کیمیا دارد.
اما تعجب می کنم که بعد از آن همه تجربه باز هم سوراخ دعا را گم کردهاید! آیا قانون اساسی اجازه آشتی با ملت را می دهد؟ همان قانون اساسی که اجازه اجرای اصلاحات مورد نظر را به شما و همکارانتان نداد، هرگز امکان آشتی با ملت را نمی دهد.
برخی انگشت اشاره را به سوی #رهبر_جمهوری_اسلامی گرفته و یا اصولگرایان یا فرماندهان #سپاه_پاسداران را مسبب تیرهروزی ملت میدانند. اما عقیده دارم مشکل کشور ایران ریشهایتر است. #قانون_اساسی که شما و یارانتان درخواست «اجرای بیتنازل» آن را دارید، راه را بر هر گونه اصلاحات بسته است. چگونه می توان با این قانون اساسی حرف از آزادی و حقوق ملت زد؟ همه حقوقی که برای مردم در نظر گرفته شده مقید به یک شرط است و آن ( انطباق با موازین اسلامی) است. انطباق قوانین با موازین اسلامی فقط برعهده فقهای #شورای_نگهبان است که مستقیما از سوی رهبر تعیین میشوند. پس هر کس که رهبر شود میتواند هر آن چه که اقتدارش را محدود کند مغایر اسلام بداند.
به خاطر دارید که فقهای منصوب رهبر مانع تصویب «لایحه الحاق ایران به کنوانسیون بینالمللی منع شکنجه» که مجلس ششم تصویب کرده بود، شدند. احتیاج به یاد آوری نیست که نمونههای فراوانی در دوران ریاست جمهوری شما وجود دارد که خود بهتر آگاه هستید.
آقای خاتمی، مردم ایران در سال ۱۳۷۶ با امید به #آشتی_ملی پای صندوق رای رفتند و شما با آن اکثریت بالا انتخاب شدید، اما حتی آن سرمایه عظیم اجتماعی هم نتوانست در بنیان این استبداد نهادینه شده تغییری ایجاد کند و دیدید و دیدیم که آشتی ملی تحت لوای قانون اساسی فعلی امکان پذیر نیست .
اگر در جستجوی راه حل خروج از این بنبست سیاسی هستید، دعوت به آشتی را موکول به #رفراندوم قابل قبول و #تغییر_قانون_اساسی کنید. با این قانون فعلی اتفاق مبارکی نخواهد افتاد. بین دفاع از ساختار سیاسی فعلی و حقوق ملت، جانب مردم ستمدیده را بگیرید.
فرصت زیادی برای انتخاب نیست!