احکام صادر شده برای متهمان پرونده نیشکر هفتتپه شوکآور بود و واکنشهای زیادی را به همراه داشت. خانوادههای متهمان نیز دچار بهت و حیرت شدهاند. سپیده قُلیان، یکی از متهمان مجموعاْ به ۱۹,۵ سال زندان محکوم شده که هفت سال آن قابل اجراست. خدا رحم قلیان، پدر سپیده قلیان در گفتوگو با زمانه میگوید: «خبر همه ما را شوکه کرد. همهمان داریم از بین میرویم.» آقای قلیان خواهان آزادی هرچه سریعتر فرزند خود است.
دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی مقیسه شنبه ۱۶ شهریور عسل محمدی، ساناز الهیاری، امیر امیرقلی و امیرحسین محمدی فرد، اعضای تحریریه نشریه گام را هر کدام به مجموعاً ۱۸ سال حبس محکوم کرد که هفت سال آن قابل اجرا است. اسماعیل بخشی، کارگر و نماینده کارگران نیشکر هفتتپه به مجموعاً ۱۴ سال حبس (هفت سال قابل اجرا) و محمد خنیفر، کارگر دیگر هفتتپه به مجموعاً ۶ سال حبس (پنج سال قابل اجرا) محکوم شدهاند.
سپیده قلیان، دیگر متهم پرونده بالاترین حکم را گرفت. درحالی که حکم اولیه ۱۸ سال زندان بود، قاضی دادگاه یک سال و نیم هم به اتهام «اخلال در نظم» به مجازات حبس او اضافه کرد. هفت سال از حکم زندان سپیده قلیان قابل اجراست.
به گفتهی فرزانه زیلایی وکیل کارگران نیشکر هفتتپه: «قاضی مقیسه در یک رسیدگی ناتمام، بدون برگزاری جلسه دادگاه یکی از موکلانم، به صورت ناگهانی و شتابزده، اقدام به صدور رای نمود. و بدون حضور وکلا، به متهمان ابلاغ گردید و تا کنون به وکلا ابلاغ نگردیده است.»
یک روز بعد از صدور حکم اعلام شد که رئیس قوه قضائیه دستور «بررسی و تجدیدنظر منصفانه» در پرونده فعالان صنفی و کارگری را داده است. اما به گفتهی پدر سپیده قُلیان هنوز تغییری در وضعیت او صورت نگرفته است.
اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه به تعویق مطالبات، عدم امنیت شغلی و واگذاری کارخانه به بخش خصوصی در پائیز سال ۹۷ به اعتصاب و اعتراضات گستردهای فراروئید که به خیابانهای شهر شوش کشیده شد و مورد حمایت مردمی قرار گرفت.
سپیده قلیان آبان ۱۳۹۷ همراه با بخشی و شماری دیگر از کارگران به دلیل شرکت در اعتراضات کارگران نیشکر هفتتپه دستگیر و سپس در زمان بازداشت شکنجه شد.
سپیده قلیان و وکیل او در دادگاه گفته بودند که اعترافهای او زیر شکنجه گرفته شده است. اسماعیل بخشی نیز زیر شکنجه وادار به اعتراف علیه خود شده بود.
پدر سپیده قلیان به زمانه درباره روند بازداشت قلیان میگوید: «اول زندان امنیتی بود بعد فرستادنش زندان سپیدار، بعد پرتش کردند زندان اوین. حالا هم پرتش کردهاند قرچک ورامین.»
دستگیری سپیده و انتقال او از یک زندان به زندان دیگر زندگی خانواده را نیز دستخوش حوادث کرد. از این زندان به آن زندان و تلاشهایی برای آزادی دختر که هیچیک به نتیجه نرسید. به گفته آقای قلیان: «ما یک سال است در خیابانها دربدریم. من و همسرم دیگر چیزی نداریم. فقط لباس تنمان را داریم. تنها خواست من این است که دخترم آزاد شود و جوانیاش در زندان از بین نرود.»