دراروپـا بیشتر اوقـات گـروه یا طـبقهای قـدرت سیاسی زیر نـفوذ و سیطره میگـرفـتند که پیش از آن درتملک و کنترل مـنابـع ثـروت طبیعی و مـالی و اقـتصادی دسـت بـالا داشـتند، در ایران بـه عکس اگـر قـوم یا گـروهی میتـوانسـت بـه طـریقی (بیشتر بـاغـلبه و زور) قـدرت سیاسی را بـه چـنگ آورد این امکان را مییافـت که مـنابـع تـولید ثـروت را نیز دراختیار گیرد. گـروههـایی هـم که در روزهـای بـعداز پیروزی انـقلاب ۵۷ بـا عـقب رانـدن رقـبای خـود قـدرت سیاسی را قـبضه کردنـد، بـه اسـتثنای قشـر ضعیف شـده بـورژوازی تـجاری سنتی و کسبه و پیشهوران خـرد، اکثرا دسـتی در مـالکیت مـنابـع تـولید درآمـد اقـتصادی نـداشـتند. امـوال و بـنگاههـای اقـتصادی بـه جـامـانـده از سـران رژیم گـذشـته در تملک دولـت جـدید درآمـده بـود. امـا بـعد از آنکه قـدرتشـان تثبیت و جـنگ هشـت سـالـه ایران و عـراق بـه پـایان رسید، دولـت جـدید(سـازنـدگی) اجـرای بـرنـامـه هـای تـوسـعه اقـتصادی را درچـارچـوب تـعدیل سـاخـتاری ( دسـتورالـعمل بـانک جـهانی و صـندوق بینالمللی پـول ) در دسـتور کارخـود قـرار داد.
ازجـمله اقـدامـاتی که در این راسـتا انـجام گـرفـت، واگـذاری مـالکیت شـرکتهـا و مـؤسـسات مـالی و تـولیدی و تـجاری تـحت مـالکیت دولـت بـه کارگـزاران دولتی و وابسـتگان نـزدیک آنـها در قـالـب شـرکتهـایی بـود که چـون هـر دو امتیاز تـعلق بـه بـخش دولتی و خـصوصی را در خـود جـمع داشـتند و از مـزایا و رانـت هـر دو اسـتفاده میکردنـد، بـه «خـصولتی» مـعروف شـدنـد. آنهـا بـا دسـترسی که بـه اطـلاعـات اقـتصادی محـرمـانـه و طـرح هـا و مـقررات قـبل از انـتشار دولتی، داشـتند، اعـمال نـفوذ درتفییر وتـبدیل مـقررات وضـوابـط بـه سـود خـود، نـقض ویا دورزدن قـوانین وجـعل مـجوزهـای خـلاف قـانـون ، بی آن که نـگران نـظارت وتعقیب قـضایی بـاشـند، بی مـحابـا بـه غـارت مـنابـع طبیعی وثـروتهـای ملی مـشغول شـدنـد.
رونـدی که بـا آزادسـازی نـرخ ارز وتـجارت خـارجی و رویش قـارچ گـونـه بـانکهـا ومـؤسـسات اعـتباری تسـریع گـردید، بـا وعـده وعیدهـای غـالـبا دروغین پـس انـدازهـای مـردم جـذب وبـااخـتلاس ودخـل وتـصرفهـای مجـرمـانـه در داراییهـای عـمومی سـرمـایه واعـتبارات را بـهجـای تخصیص بـه امـر تـوسـعه صـنایع ملی وتـولیدات داخـلی وایجاد اشـتغال، هـمه را در بـنگاهداری، بــورسبــازی، بــرجســازی، خــرید و فــروش زمین، سکه و ارز و خــودرو، و واردات انــواع کالاهــای مــصرفی لــوکس و غیرلـوکس ازخـارج، بکار انـداخـته شـدنـد. درنتیجه تـولیدات داخـلی یکی بـعداز دیگری ورشکسته و تعطیل شـدنـد. هـمچنین بـا زیانده نـشان دادن سـاختگی مـؤسـسات تـولیدی تـحت نـظارت و مـالکیت دولتی، و بـه بـهانـه اجـرای اصـل ۴۴ قـانـون اسـاسی، مـؤسـسات مـزبـور بـه قیمتهـای بسیار نـازل و تـقریبا مـجانی بـه مـدیران و کارگـزاران دولتی و وابسـتگان آنـها واگـذار گـردیدنـد.
بــه مــوازات این تــحولات، و درچــارجــوب اعــمال سیاســتهــای اقــتصادی نــولیبرالی، از نیروی کار مــقررات زدایی شــد، قـراردادهـای مـوقتی جـایگزین قـوانین حـافـظ مـنافـع وامنیت شغلی کارگـران گـردید. حـمایتهـای دولتی از اقـشار محـروم جـامـعه کاهـش یافـت و بـا خـصوصی کردن خـدمـات عـمومی ، کالایی شـددن زمین و مسکن و سکه و ارز و اتـومـوبیل، فـشار بـراقـشار کم درآمـد افـزایش یافـت و نـابـرابـری و شکاف طـبقاتی چـند بـرابـر گـردید. هـمزمـان محـدودیتهـای بیشتری در بـرابـر فـعالیت آزاد تشکلهـای صنفی و اتـحادیههـای کارگـری بـه وجـود آمـد. این امـر دراغـلب مـوارد بـه تعطیلی کارخـانـجات و بیکاری کارگـران انـجامید و از این راه میلیاردهـا ثـروت بـه جیبهـای افـراد این قشـر نـوکیسه که غـالـبا در چـارچـوب بـانـدهـا و شـبکه هـای شـبه مـافیایی عـمل میکنند، سـرازیر گـردید، درنتیجه نـابـرابـری و فـاصـله طـبقاتی که در دهـه اول انـقلاب بـه حـداقـل رسیده بـود، بـطور فـزایندهای رو بـه افـزایش نـهاد. مـهاجـرت سیل آسـا از روسـتاهـا وشهـرهـای کوچک بـه کلان شهـرهـا بـاعـث تـوسـعه روزافـزون حـاشیه نشینی وعـوارض وآسیبهـایی نظیر اعتیاد، تـنفـروشی، بـزهکاری، کارتـن خـوابی و پـدیده کودکان کار گـردید .
غـده هـای سـرطـانی فـساد بـه سـرعـت و گسـتره و عمقی بـاور نکردنی در هـمه انـدامهـای حیاتی جـامـعه از مـرکز تـا دوردسـتتـرین ادارات، شهـرداریهـا و شـوراهـای شهـری و روسـتایی رخـنه نـمود. دسـت هـای شهـرداران و شـوراهـا از کلان شهـرهـا تـا روسـتاهـا بـرای فـروش رسمی و بیمـحابـای تـراکم(بـخوانید قـانـون)، تـبدیل کاربـری کشتزارهـا
و بـاغـات و صـدور مـجوز سـاخـت و سـاز در حـاشیه و بسـتر رودخـانـههـا و مـناطـق جنگلی و مـراتـع و کوهـپایههـا بـاز گـذاشـته شد و تخلفات گسترده و تخریبهای جبرانناپذیر منابع طبیعی و غارت ثروتهای ملی نادیده گرفته شدند.
این وضعیت نـامـطلوب درحـالی ادامـه دارد که از چـندین سـال بـه این طـرف، مـبارزه بـرای ریشهکن کردن جـرثـومـه هـای فـقر، فـساد، تبعیض و نـابـرابـری از یک سـو و پیریزی اقـتصاد مـقاومتی از طـریق تـقویت تـولید داخـلی و صـنایع ملی، و حـفاظـت از مـنابـع طبیعی و احیای مـنابـع آب و خـاک و جـنگل، شـعار و سـرلـوحـه بـرنـامـهریزان ومجـریان درامـر سیاسـتگـزاری و نـظارت واجـرا قـرارداده شـده اسـت . بـااین حـال بـه نـظر می رسـد، قـدرت این زوجهـای سیاسی مـالی و گسـتردگی سیستماتیک مـفاسـد اقـتصادی بـه حـدی اسـت که کوشـشهـای غـالـبا نـاپی گیر در زمینه امـر مـبارزه بـامـفاسـد اقـتصادی ومـوانـع سـاخـتاری دربـرابـر تـقویت تـولید ملی بـنا بـه دلایلی گـه یاد شـد، بـه نـقطه مـطلوب نمی رسـد، و هـرشـاحـه از بـانـدهـای مفسـد وخـلافکار که قـطع می شـود، چـندین شـاخـه جـدید از ریشه جـوانـه می زنـند و درنتیجه رونـد غـارت مـنابـع ادامـه پیدا می کند .