چرا امکان این افزایش تولید برای شرکتی که توانایی دارد فراهم نیست؟ چرا هیچ حمایتی از ما نمیشود؟ یکی دیگر از مواردی که ما روی آن تأکید داریم، بحث سرمایهی در گردش ما است که گروهی میگویند بانک ملی باید اجازه این سرمایهگذاری را از بانک مرکزی بگیرد! سؤال من این است آیا بانک مرکزی طی ۴ سال گذشته نمیتوانسته این اجازه را صادر کند؟
علیرضا محجوب مزدور رژیم در نهادهای حکومتی بر علیه کارگران، با جمعی از کارگران معترض گروه ملی فولاد ایران در محل این شرکت واقع در اهواز دیدار و گفتگو کرد. به گزارش خبرنگار ایلنا از خوزستان، دبیرکل خانه کارگر در آخرین مرحله از سفر یکروزه خود به استان خوزستان، در دیدار با جمعی از کارگران گروه ملی فولاد ایران، در مسجد این شرکت دیدار و گفتگو نمود. در این دیدار دو تن از کارگران به نیابت از طرف سایرین، به بیان خواستههای خود پرداختند.
واگذاری گروه ملی فولاد به بخش خصوص با شکست مواجه شد
خلفی، یکی از این کارگران بود که گفت: اولین شرکتی که وارد بخش خصوصیسازی شد، گروه ملی فولاد بود که ۲ بار واگذاری آن به بخش خصوصی با شکست مواجه شد. وی ادامه داد: ما از بهمنماه سال ۱۳۹۵ تا کنون با شعار احیاء شرکت گروه ملی فولاد بهطور مستمر در کف خیابانها هستیم ولی متأسفانه تاکنون هیچ نهادی ضمانت احیای شرکت را نداده است و راستی آزمایی برای مشکلات این شرکت انجام نشده است. خلفی افزود: طبق گقته های محسنی اژهای کل بدهیهای زمان امیر منصور به بدنه دولت و بانک ملی بازگشتند و رسماً شرکت بدهی به بانک ملی و جای دیگری ندارد. ولی متأسفانه بر اساس اسنادی که از شرکت گروه ملی بابت خسارتهایی که امیر منصور بهحق یا ناحق زده شده بود سندهای گروه ملی را گرو گذاشته بودند و تمام مشکلات بیرون از شرکت را به شرکت منتقل کردند.
گروه ملی به بدنه دولت برگردد
وی خطاب به علیرضا محجوب، گفت: “بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی، شرکتها برای افزایش کارایی به بخش خصوصی منتقل شدند ولی بر اساس الحاقیه ی همین قانون، در صورتیکه شرکتهای واگذارشده زیان ده شوند، دولت موظف است آنها را به بدنه خود ارجاع دهد. خواسته اصلی ما بازگشت شرکت به بدنه دولت و نجات این سرمایه ملی است، چرا که هر شرکت خصوصی که وارد گود میشود از عدم تأمین منابع مالی کافی برای احیاء شرکت سخن میگوید. گروه ملی یک شرکت چند محصولی است و محصولات ما در برخی موارد منحصربهفرد میباشد، چرا محصولات ما در بازارهای بینالمللی عرضه نمیشود در حالیکه فاصله ما تا این بازارها حدود ۱۰۰ کیلومتر است؟. این کارگر ادامه داد: خواسته بعدی ما پس از بازگشت شرکت به بدنه دولت، سرمایهگذاری است. برای اینکه۱۰۰ درصد ظرفیت کارخانه فعال شود نیاز به سرمایهگذاری داریم. بانک ملی طی ۲ سال گذشته هیچگونه سرمایهگذاری در این شرکت انجام نداده است. بانک ملی باید موضع خود را مشخص کند که آیا این سرمایهگذاری را انجام میدهد یا خیر؟ ما ۵ کارخانه اساسی داریم، ظرفیت اصلی کارخانههای ما ۱۸۰۰ تن است که از سال ۹۱ تا ۹۷ هرساله از این میزان کاسته شد تا در سال جاری ظرفیت ما به صفر رسید و عملاً کارخانه تعطیل شد. تیم آقای موسوی که وارد کار شدند با باز کردن و فروش برخی قطعات شرکت، بخشی از حقوقها را پرداخت کردند ولی مشکلات به قوت خود باقی ماند. و باز هم بانک ملی مواضع خود را نشان نداد. اینکه رسانهها میگویند ۳ خط کارخانه راهاندازی شده است صحیح نیست ظرفیت تولید ما بیش از این مقدار است.”
خلفی بیان داشت: “یکی دیگر از موارد مورد نظر ما عدم خروج شرکت فولاد اکسین از خوزستان است که از ستونهای اصلی شرکت میباشد. اگر ظرفیت اسمی خود را به فولاد اکسین اضافه کنیم بالغ بر ۲ میلیون و۳۰۰ هزار تن تولید میباشد. طی برنامهای که دولت برای سال ۱۴۰۴برنامهریزی کرده تولید فولاد کشور باید به ۵۰ میلیون تن برسد در حالیکه ظرفیت فعال ما برای تولید فولاد ۲۳ هزار تن میباشد، پس چرا امکان این افزایش تولید برای شرکتی که توانایی دارد فراهم نیست؟ چرا هیچ حمایتی از ما نمیشود؟ یکی دیگر از مواردی که ما روی آن تأکید داریم، بحث سرمایهی در گردش ما است که گروهی میگویند بانک ملی باید اجازه این سرمایهگذاری را از بانک مرکزی بگیرد! سؤال من این است آیا بانک مرکزی طی ۴ سال گذشته نمیتوانسته این اجازه را صادر کند؟ در مرحله بعد، اداره شرکت را به تیم جدید و جوان غفوری و همراهانش سپردند ولی نکته قابل توجه این است که چرا بودجه مورد نیاز برای شروع کار را در اختیارش قرار ندادند؟! و طبق نظر کارشناسان هزار میلیارد تومان، که شرکت را احیا کند. پس چرا سرمایهی در گردش مورد نیاز از طرف بانک ملی یا دولت تأمین نمیشود؟ در حالیکه شرکت فولاد روهینا دزفول با قدمتی کمتر از یک سال، ۱۰۰ میلیون یورو فاینانس برای او قرار میدهند که بقیه شرکتهای خود را آنجا احیا کند در حالیکه این اقدام برای گروه ملی انجام نمیشود.”
خوزستان ظرفیت ۳ هزار نیروی بیکار را ندارد/ با مافیای فولاد برخورد کنید
خلفی گفت: “امنیت شغلی از دیگر مواردی است که مد نظر ماست. اگر فاز دوم شرکت فولاد تکمیل شود میتوانیم برای ۴۰۰ نفر دیگر نیز اشتغالزایی داشته باشیم. ما میخواهیم بدانیم برنامه کوتاهمدت و بلندمدت دولت و بانک ملی چیست و شفافسازی شود. خوزستان یک استان مرزی و استراتژیک است و تأمین امنیت جزو ضروریات این استان است. خوزستان ظرفیت ۳ هزار نیروی بیکار را ندارد. افراد بیکار پتانسیل این را دارند که به هر نهاد سیاسی وابسته شوند. با بازگشت شرکت به بدنه دولت و تزریق سرمایههای لازم امنیت شغلی ما و امنیت استان خوزستان را تأمین کنید. متأسفانه برخی تصور میکنند مطالبات ما حقوقی است.حقوق معوقه جزو آخرین خواستههای ماست. ما میخواهیم ورود مواد اولیه بهصورت مستمر و با ۱۰۰ درصد ظرفیت به شرکت تضمین شود.” وی خطاب به محجوب بیان داشت: “خواهش ما از شما این است که مافیای فولاد چه در کل کشور و چه در استانهای همجوار را شناسایی و برخورد کنید. ”
در ادامه این نشست، براتی، یکی دیگر از کارگران حاضر، گفت: “سؤال ما این است با ظرفیتی که شرکت ما دارد با ورودی ماهیانه ۴۰ هزار تن آهن و شمش، کدام ظرفیت کارخانههای ما را پوشش میدهد؟! ۳۰ میلیاردی که بانک ملی برای ما در نظر گرفته است، حدود ۱۰ هزار تن میشود که شاید کارکرد حدود یک ماه یکی از خطوط تولیدی ما باشد.” وی خطاب به دبیرکل خانه کارگر گفت: “جلسه کارگروهِ تصحیح و رفع موانع تولید در مورخ ۱۱ بهمن سال ۱۳۹۶ در راستای حل مشکلات گروه ملی فولاد برگزار شد که هیچکدام از مصوبات آن اجرایی نشدند، انتظار داریم این مسئله را پیگیری کنید. انتظار دیگر ما از شما بهعنوان نماینده جامعه کارگری این است که ۳ وزارت خانه صمت، کار و اقتصاد را برای حل مشکلات گروه ملی پایکار بیاورید. ما نیازی به حل مشکلات بهصورت مقطعی و مُسَکن نداریم و انتظار حل مشکل بهصورت اساسی را داریم. ”
مخالف خصوصیسازی بوده و هستم
پس از سخنان نمایندگان کارگران فولاد، محجوب در سخنانی ریاکارانه، گفت: “من در بحث خصوصیسازی از ابتدا مخالف بودم و هنوز هم مخالف هستم. شاید کسی که مخالف نباشد بتواند بهتر از من در این مورد قضاوت کند. بارها در کمیسیون نظرات خود را با مدیرعامل شرکت گروه ملی فولاد و بانک ملی مطرح کردم اما اطلاعاتم به این اندازه که امروز شنیدم، جامع نبود. باور من این است که نمایندگانی از گروه ملی فولاد بیایند و در کمیسیون اجتماعی نیز صحبت کرده و نظرات خود را مطرح کنند چرا که طرفهای مقابل شما صحبت کردند و نظراتشان شنیده شده است. “محجوب در جایی دیگر ادامه داد و گفت:”بحث خصوصیسازی آنهم در این ابعاد با این موضوعات نیاز به کارکرد زیادی از دو طرف دارد. همه مطالبی که شما مطرح کردید کلیدی و اساسی بود. شما امنیت شغلی کامل میخواهید. من با اصل ۴۴ که ۶۲ ماده است ۶۸ بار مخالفت کردم. بنابراین آنچه قابلعرض است، نواقص فراوانی است که این قوانین و مقررات دارند و از آن بدتر نحوه اجرای این قانون است و بدتر از اینها، استمرار آن است که از خود اصل ۴۴ بدتر است.” محجوب در بخش دیگری از سخنان خود گفت: ” من برای این آمدم که صحبتهای شما را از نزدیک بشنوم و گزارش این جلسه را در کمیسیون مطرح خواهم کرد و لازم است نمایندگانی از بین شما در کمیسیون حاضر شوند و گفتگو کنند. در مورد پیشنهاد شما مبنی بر پای کار آوردن ۳ وزارت خانه صمت، تعاون،کار و رفاه اجتماعی و اقتصاد نیز باید بگویم ما از آنها درخواست کردیم ولی نمایندگانشان را فرستادند، که برای ما کافی نبود.”
حرفِ حق شما باید در مجلس گفته و شنیده شود
محجوب با اشاره به مباحث مطرح شده در این نشست، گفت: “حرف حق باید در جای خودش زده شود و جای آن مجلس است. اگر خصوصیسازی مشکل دارد بخشی از آن به عهده ما است، چرا که ما آن را مصوب کردیم. باید معایب آن مطرح شود که مشکلاتش مرتفع شود. در کمیسیون اجتماعی بسیاری از نمایندگان مایلاند مطالبات شما را همانطور که میخواهید جامعه عمل بپوشانند و شما نیز باید پیگیر باشید. حرفهای شما اساسی و بنیادی است خود را آماده کنید تا در کمیسیون مطرح کنید و مطالبه گری کنید. “در پایان، یکی از کارگران گفت: “ما نمایندهای برای فرستادن به مجلس نداریم، دولت باید نماینده خودش را به شرکت بفرستد.”
محجوب در پاسخ گفت: آنچه باید شنیده شود حرف شما است. در این راستا به دولت تذکر میدهیم که نمایندگان خود را بفرستد، اما صحبت کردن در مجلس حق شماست. تصمیم اینکه بخواهید بیایید یا نه، بر عهده خودتان است. ولی این نکته را در نظر بگیرید حضور در مجلس اگر برای شما سودی نداشته باشد، زیانی نخواهد داشت. وظیفه ما کرامت شماست و صحبت کردن شما در مورد مطالبات بهحق خود در کمیسیون اجتماعی مجلس، تکریم شما است. فراکسیون ما برای شما احترام زیادی قائل است. ”
علیرغم این دیدار ،امروز یکشنبه ۲۵ آذرماه؛ سی و هفتمین روز اعتصاب کارگران گروه ملی صنعتی فولاد و بیست و هفتمین روز تجمع در مقابل مراکز دولتی و خیابانهای شهر اهواز برگزار شد و كاركنان معترض با سر دادن شعارهایی خواستار رسیدگی به وضعیت این مجموعه بزرگ صنعتی شدند.