حزب اسلامی کار در واقع شاخه سیاسی خانه کارگر محسوب میگردد . قریب دو دهه است که مدیریت وزارت کار و امور اجتماعی در دست این حزب و اعضای شورای مرکزی آن قرار دارد. از میان این افراد کمالی، سرحدی زاده و علی ربیعی که از موسسان خانه کارگر و حزب اسلامی کار هستند، جمعاً 17 سال در این وزارتخانه مقام وزارت را در اختیار داشته اند
آفتاب یزد : مسائل صنفی کارگری مانند مشکلات کارگران هپکو و هفت تپه بازتاب زیادی در رسانه های وابسته به جناحهای سیاسی مختلف داشته است . برعکس رویه صدا و سیما در دولت قبل که این گونه مسائل به هیچ عنوان در صدا و سیما مطرح نمیشد، در دولت تدبیر و امید شاهد گزارشات مفصل رسانه ملی از مسائل مرتبط با حوزه کارگری هستیم. تلاش برای درهم آمیختگی مسائل کارگری و سیاسی شاید بخشی از استراتژی انتخاباتی طیفی از اصولگرایان را تشکیل دهد ، در این بین با توجه به سوء استفاده های صورت گرفته از مشکلات کارگران از سوی برخی این پرسش پیش آمد که چرا تشکل های محوری مانند خانه کارگر به ویژه در روزهای اولیه مطرح شدن مسئله هفت تپه سکوت کردند؟ چرا چهرههای شاخصی مانند علیرضا محجوب و حسین کمالی که معمولاً در انتخابات مسائل صنفی کارگری را به عنوان یکی ازاصلی ترین برنامه های خود مطرح می کنند در این موارد سکوت می کنند و اظهارنظرهای احتمالی آنها دیر هنگام و پس از واکنش همه طیفها و چهرههای سیاسی است. علی خدایی نائب رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور در گفتگو با آفتاب یزد این موضعگیریها را رد کرد و اظهار کرد که در کشور تشکل های مختلف کارگری وجود دارد .
خانه پر قدرت و ثروتمند کارگر!
مراسم تشییع یکی از ارشدترین مقامات وزارت رفاه ، عبدالرحمان تاج الدینی معاون پارلمانی تامین اجتماعی که به همراه مرحوم نوربخش در تصادف رانندگی دار فانی را وداع گفت، صبح زود در اصفهان از مقابل خانه کارگر این شهر انجام گرفت .وی عضو این تشکل بود. در مراسم تشییع او ارشدترین مقامات و چهرههای سرشناس حزبی وابسته به این تشکل صنفی حضور داشتند و کمتر خبری از کارگران و لباس کارگری در این مراسم بود . خانه کارگر و حزب اسلامی کار بیش از سه دهه است که قدرتمند ترین تشکل صنفی کارگران در سراسر کشور است . علیرضا محجوب، حسین کمالی، علی ربیعی و ابوالقاسم سرحدی زاده از چهره های کلیدی این تشکل سیاسی هستند. خانه کارگر جمهوری اسلامی، تنها سندیکای ایرانی است که عضویت سازمان جهانی سندیکاها را داراست . خانه کارگر در سال 1337 تشکیل شد، پس ازانقلاب علیرضا محجوب و علی ربیعی کنترل آن را بدست گرفتند، هاشمی رفسنجانی در خاطراتش بارها به نام این دو ، به ویژه در زمان انتخاباتها اشاره کرده است. برای مثال وی در جایی مینویسد: «آقای محجوب از خانه کارگر آمد، تشکیلات مفصلی دارند، اعضای زیادی که میتوانند در انتخابات موثر باشند…». خانه کارگر فعلی سال 69 تاسیس شد . حزب اسلامی کار در واقع شاخه سیاسی خانه کارگر محسوب میگردد . قریب دو دهه است که مدیریت وزارت کار و امور اجتماعی در دست این حزب و اعضای شورای مرکزی آن قرار دارد. از میان این افراد کمالی، سرحدی زاده و علی ربیعی که از موسسان خانه کارگر و حزب اسلامی کار هستند، جمعاً 17 سال در این وزارتخانه مقام وزارت را در اختیار داشته اند ، این در حالی است که وقتی صفدر حسینی یا خالقی وزیر کار بودند نیز نیروهای خانه کارگرهمچنان اکثریت پست های کلیدی این وزارتخانه را در قبضه داشتند. در صورت افتادن این وزارت خانه و تامین اجتماعی به دست رقیب نیز ، معمولاً خانه کارگر نقش اپوزیسیونی قوی را ایفا می کند که سعی دارد به توافقی برای حفظ مدیریت و اعضای هیئت مدیره های وابسته به خود در ساختار شستا و وزارت رفاه و دیگر نهادهای زیر مجموعه بپردازد .
هم مدعی و هم وکیل مدافع
در طول دو دهه اخیر خانه کارگر و حزب اسلامی کار، ارشدترین مقامات کارگری کشور را در اختیار داشته است و همزمان نیز کنترل بزرگ ترین تشکل صنفی کارگران که همان خانه کارگر جمهوری اسلامی است را در دست داشته است، این مجموعه همزمان هم مدعیالعموم بودهاند و هم وکیل مدافع. منتقدان خانه کارگر اعتقاد دارند 17 سال سیطره این تشکل بر وزارتخانه با شعار حمایت از کارگر صورت گرفته است. در حالی که این تشکلهای سیاسی توانستهاند نیروهای وابسته به خود را در هیئت مدیره و پستهای کلیدی شرکتهای زیرمجموعه سازمان تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی منصوب کنند. این انتقاد با حضور یکی از وابستگان به خانه کارگر در قامت مدیرعاملی شستا رنگ و بوی جدیتری به خود گرفته و اصلاح طلبان در گعدهها و محافل خود در کنار نقد شدید این تشکل، خواستار تغییرات گسترده در مجموعه مدیریتی این وزارتخانه هستند. علی رغم آنکه این مجموعه خود را تئوریسین راه حلهای درست برون رفت از مشکلات کارگری معرفی میکند، اما در واقع خطاب تمام انتقادات خود آنها هستند، زیرا مدیریت همیشه در دست آنها قرار داشته است. به گفته حسن اعتمادزاده دبیر سابق هیئت امنای سازمان تامین اجتماعی تا پیش از این دو سوم از شرکتهای زیر مجموعه تامین اجتماعی زیانده شدهاند. سازمان فنی و حرفهای که قرار بود بازوی مهارت آموزی سیستم آموزشی کشور باشد این روزها خروجیاش چیست؟ مشکلات صندوق بازنشستگی کشوری جدی است و اگر تدبیری برای این صندوقاندیشیده نشود مشکلات آن دامن قشر کارگر و بازنشستگان را میگیرد. انتخاب شریعتمداری برای این وزارتخانه اما به زعم منتقدین افتادن از چاله به چاه است، شریعتمداری عملکردی بسیار سوال برانگیز در وزارت صنعت، معدن و تجارت داشته است. به باور برخی در حال حاضر جنگ میان شریعتمداری و مجموعه مدیریت قدیمی (خانه کارگر) که برای جایگزین کردن اعضای کلیدی هیئت مدیرههای زیرمجموعه در جریان است به احتمال زیاد قریب یک سال طول خواهد کشید، شریعتمداری قصد دارد مهرهای وابسته به خود را از وزارت صمت به وزارتخانه جدید منتقل و جایگزین مهرههای مدیریتی رقیب نماید.
آزمون هفت تپه
در مسئله هفت تپه، تقریباً تمام تشکلها، رسانهها و طیفهای سیاسی اظهارنظر کردند، حتی حزب سنتی موتلفه نیز با تیتر متحیر کننده “کارگران مشغول حبسند” این مشکل صنفی را پوشش داد، با این همه اعضای هیئت رئیسه خانه کارگر و حزب اسلامی کار همچون دیگر موارد مشابه (هپکو، قزوین، تبریز و….) سکوت کردند و تنها پس از آنکه اعضای خانه کارگر غرب تهران در تحصنی به موضوع هفت تپه واکنش نشان دادند، آنها نیز لب به سخن گشودند. کسری بودجه در تامین اجتماعی، عملکرد منفی صندوق بازنشستگی و تامین اجتماعی که قاطبه مدیران آن وابسته به این حزب و تشکل سیاسی بودند، با سکوت مقامات ارشد حزب مواجه شد و غالباً دفاع آنها از مدیریت در مقابل انتقادات کارگران را در پی داشت. حمید حاج اسماعیلی فعال حوزه کارگری میگوید: «با اینکه از سال 96 تمام کارشناسان از شرایط سخت اقتصادی در سال 97 سخن میگفتند و روی آن متفقالقول بودند، اما به دلیل ضعف چانهزنی نمایندگان کارگری در شورایعالی کار (وابسته به خانه کارگر)، مطالبات کارگران ستانده نشد و اکنون قدرت خرید کارگران به پایینترین حد خود در سالهای اخیر رسیده است. اما همچنان کارگران برای جبران کاهش قدرت خرید با ضعف چانهزنی نمایندگانشان در مذاکرات روبهرو هستند.» سمت و سوی سیاسی خانه کارگر بسیار پیچیده است و کمتر رسانهای میشود، در موردی عجیب، نادر قاضی پور نماینده اصولگرای مجلس به سختی از خانه کارگر در برابر انتقادات پور ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس دفاع کرد، قاضی پور تاکید کرد که پیگیر توهین پور ابراهیمی به خانه کارگر خواهیم بود.نادر قاضی پور با انتقاد از اظهار نظرهای که وی آن را توهین آمیز خواند، پور ابراهیمی را متهم کرد که به ساحت خانه کارگر توهین کرده است و باید عذرخواهی کند. رئیس مجمع عالی نمایندگان کارگران ایران نیز در اردیبهشت سال جاری با بیان اینکه 16 برابر شدن مطالبات تامین اجتماعی در دولت قبل در [ابهام] است، با انتقاد از عملکرد دبیر کل خانه کارگر و رئیس فراکسیون کارگری مجلس در دفاع از مطالبات جامعه کارگران گفت: «جای تعجب است، نمایندهای که تحت عنوان خانه کارگر و نماینده این قشر از جامعه خود را معرفی میکند، تمام قد از عملکرد دولت که باعث ایجاد گرفتاریهای بسیار برای کارگران شده دفاع میکند و حال آنکه وقتی از وی از طریق رسانهها خواستار پاسخگویی به چنین اقدامهایی میشویم، متاسفانه حاضر به گفتوگو با نمایندگان کارگری و حتی پرسشگری رسانهها نیستند. آقای محجوب 30سال است که به اسم کارگران برای حضور در مجلس در مقاطعی رای گرفته، ولی آنچنان که شایسته کارگران زحمتکش است دفاع از کارگران را در خانه ملت نداشته است. دبیرکل خانه کارگر در حالی رخت کارگری بر تن میکند که حداقل اقدام لازم از جمله اخطار به وزیر کار در مورد اجرای ماده 7 قانون کار را نداشته است. حال سوال اینجاست که شما اسم کارگر را یدک میکشید، به جای حمایت از تشکلهای کارگری متاسفانه با تعلیق این تشکلها که همگی از جنس کارگران و زحمتکشان کشور هستند، مواجه هستیم. »
جوانگرایی در شش ماهه اخیر
علی خدایی نائب رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور در این باره به آفتاب یزد گفت: بیش از همه چیزای کاش رسانههایی که از دولت حمایت میکنند، حال چه اصولگرا و چه اصلاح طلب واقعاً درد و نحوه معیشت کارگران را نیز درک میکردند و در اولویت کار خود قرار میدادند. ما البته پیگیریهایمان را از نهاد وزارت کار به عنوان یکی از اعضای شورای عالی کار انجام دادهایم. آنچه ما را آزار میدهد آن است که از مشکلات صنفی و کارگری مانند هفت تپه استفادههای جناحی و سیاسی میشود، این مشکلات هم در دولت گذشته و دولت فعلی وجود داشت. متاسفانه وقتی این مشکلات کارگری به سطح جامعه میآیند، یک سری جناح بندیهای سیاسی و برخی سوء استفادههای سیاسی از موضوع شروع میشود که این رنگ سیاسی زدن به این گونه مشکلات صنفی عملاً به این کارگران آسیب میرساند. ما بارها عنوان کردهایم که اعمال برخی روشها این گرفتاری را برای کارگران ایجاد کرده است، متاسفانه رسانههای ما عادت کردهاند که با مطرح شدن مشکلات در رسانههای بیگانه آنها نیز به آن موضوع میپردازند، در حال حاضر مشکلات نیشکر هفت تپه توسط تمام رسانهها پوشش داده میشود. آن روزنامهای که تیتر میزند “کارگران مشغول حبسند” مگر کارگران فقط الان مشکل دارند، وقتی مطلب این دوستان را میخوانی متوجه میشوی که مسائلی را مطرح کردهاند که مشخص است که منافع جناحی و سیاسی خودشان را هم دنبال میکنند. من سوالی را از روزنامه نگاران دارم، شما چرا، تنها در این گونه مواقع سراغ ما میآیید و در موارد دیگر سراغ ما نمیآیید؟ ما هفت تپه را جدا از دیگر مشکلات کارگری نمیبینیم. ما با هرگونه دخالت قوه قهریه در مشکلات و امور صنفی کارگران مخالفیم، کارگران مشکل امنیتی ما نیستند. امروز حداکثر حقوق دریافتی کارگر میتواند 28 تا 33 درصد هزینههای یک زندگی را تامین کند. حال اگر کارگر این حقوق را هم دریافت نکند بی شک دچار مشکل جدی میشود. یکی از اعضای مجلس خبرگان گفت که ما سال گذشته در این مورد (هفت تپه) با رئیسجمهور صحبت کردیم ولی تاکنون جلسهای که ایشان قول داده بودند در این رابطه تشکیل نشد، نهایت کار انجام گرفته، آن بود که حقوق یکماه کارگران پرداخت شد که این مسئله اصلاً کافی نیست. نماینده کارگران در شورای عالی کار کشور در ادامه افزود: واقعیت آن است که پیگیریهای ما در هیاهوی سیاستورزیهای برخی گم شده است و قرار نیست پیگیریهای ما از طریق رسانهها انجام بگیرد. خدایی در پاسخ به سوالی در مورد سکوت خانه کارگر گفت : روز 29 آبان ماه که روز گرامی داشت قانون کار بود و به همین مناسبت گرامیداشتی در همه نقاط کشور تشکیل شد، در تک تک گردهماییها از موضوع هفت تپه صحبت شد، وی در پاسخ به این سوال که چرا مسئولین ارشد خانه کارگر تاکنون سکوت کرده بودند، اظهار داشت: روز مذکور آقای محجوب، خانم جلودار زاده و دیگران هم در سخنرانی خود به موضوع هفت تپه اشاره کردند. این انتقاد البته به روزنامه شما هم مانند دیگر رسانهها وارد است، شما چرا مثلاً به مشکلات کارگران روغن نباتی جهان که هنوز رسانهها به آن نپرداختهاند، اشاره نمیکنید، چرا باید منتظر صدا و سیما باشید تا به عنوان خط شکن به یک موضوعی بپردازد و پس از آن روزنامهها جرات پرداختن به آن را بیابند، من محدودیتهای شما را درک میکنم. یک ترس ذاتی در وجود ما وجود دارد که به محض آنکه صدا و سیما به آن پرداخت این ترس میریزد، من قبول دارم که پیگیریهای ما کافی نیست، چون اگر کافی بود، نباید این مشکلات به وجود بیاید. تشکلهای فعلی تنها 15 درصد جامعه کارگری را در بر میگیرند. وی در پاسخ به سوالی درباره باقی ماندن مدیریت خانه کارگر بیش از سه دهه در اختیار چند نفر محدود و عدم ورود چهرهای جدید گفت: در فصل ششم قانون کار به تشکلهای قانونی کارگری در کشور اشاره شده است، این تشکلها عبارتاند از: کانون عالی شورای اسلامی کار کشور، کانون عالی انجمن اسلامی کارگران و مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور. کانون عالی شورای اسلامی کار هم به واسطه قانون و هم به خاطر گستردگی محوری ترین تشکل کارگری محسوب میشود. خانه کارگر هم به خاطر گستردگی و هم به خاطر سیاسی بودن ساز و کار مخصوص به خود را دارد و دوستان هر 4 سال میتوانند در انتخابات آن عضو شوند. هر 4 سال کنگره محلی برگزار میشود و گنگره سراسری نیز زیر نظر وزارت کشور برگزار میشود. این نقد که در خانه کاگر نیز مانند دیگر جاهای کشور کمتر پذیرای جوانان و چهرههای جدید است، وارد است، البته اخیراً در 6 ماهه اخیر تحولاتی در این تشکل رخ داده است و امیدواریم شاهد تغییراتی در این زمینه باشیم.