Skip to content
ژوئن 13, 2025
   ارتباط با ما       در باره ما       فیسبوک       تلگرام   

احترام به تفاوت اندیشه، همیاری و تلاش مشترک در راه تحقق آزادی

  • خانه
  • ایران
  • جهان
  • ویژه اندیشهٔ نو
  • اجتماعی
    • زحمتکشان
    • جوانان و دانشجویان
    • زنان
  • اقتصادی
  • فرهنگی – ادبی
  • محیط زیست
  • تاریخی
  • فلسفی
  • دیدگاه‌ها
  • Home
  • عارف، اصلاحات و مجلس آينده – عباس موسايي*
  • ایران
  • نوار متحرک

عارف، اصلاحات و مجلس آينده – عباس موسايي*

جامعه مدني را حد فاصل دولت و جامعه مي‌دانند. در جوامع دموكراتيك، احزاب و كنشگران سياسي با دسته‌بندي خواسته‌هاي اجتماعي، خود را در معرض آراي مردم قرار مي‌دهند که در كشورهاي مختلف و مبتني بر ساختار‌هاي سياسي گوناگون اين تاثيرات متفاوت خواهد بود. فقدان وجود احزاب واقعي و قوی در كشورهايي چون ايران، نقش سياستمداران تاثيرگذار را بيشتر مي‌كند. رخداد 24خرداد بيش از هرچيز محصول نقش موثر شخصیت‌های سياسي است. سياست در برداشتي به معناي تدبير و تصميم در شرايط فقدان تدبير و تصميم است. اين تعريف در توصيف واقعه 24خرداد92 بسيار راهگشاست. كنش‌هاي سياسي به ميزاني كه مبتني بر خصايص اقليمي و اتمسفر سپهر سياست باشند، در وصول به نتيجه‌اي كه كنشگران دنبال مي‌كنند، معطوف به نتيجه وكاميابي خواهند بود. با اين تمهيد نظري كوتاه، آسان‌تر مي‌توان نقش موثر محمدرضا عارف را در رخداد 24خرداد، تبيين کرد. نقطه عزيمت او در سياست‌ورزي، اصلاح‌طلبي براي بهبود اوضاع سياسي ملي بود. اخلاق به عنوان پديده‌اي فراتر از حقوق در صدر شعارهاي عارف جايگاه خود را نشان داد. گرچه برخي متفكران علم سياست معتقدند كانون سياست، نه اخلاق كه قدرت است، عارف اما اخلاق را بر قدرت فائق کرد و در مهندسي عرصه سياست، در برهم زدن مهندسي مخالفان دست بالا را به جريان اصلاحات هديه کرد. اين كنش سياسي، جايگاه ايشان را به عنوان سياست‌ورزي واقع‌بين در بين ميهن‌دوستان، تحول‌خواهان بهبودطلب و اصلاح‌طلبان پيگير حقوق ملت، تثبيت نمود. او نه تنها در پيروزي دولت پيگير منافع ملي نقشي اساسي داشت، كه در افزايش سرمايه اجتماعي جناح اصلاح‌طلب نقشي مهم بازي كرد. در شرايطي كه ديگر سران اصلاحات امكان كنش سياسي موثري در ساختار واقعي قدرت ندارند، عارف به عنوان شخصيتي موردتاييد و حمايت آنها مي‌تواند بازوي پيش‌برنده گفتمان اصلاحات باشد. عارف، امروز محل تلاقي و اجماع گروه‌ها و شخصيت‌هاي موثر در راس و بدنه جبهه اصلاحات است و اتحاد اصلاح‌طلبان حول ايشان در شوراي عالي سياستگذاري اصلاح‌طلبان، آيتي از التفات راس اصلاحات به فضاي ذهني بدنه اجتماعي حامي است. عارف امروز بيش از يك شخصيت سياسي، يك نشانه نيز است؛ نشانه يا تصويري از يك تجربه بزرگ. او در ذهنيت تحول‌خواهان و تاريخ اصلاحات به عنوان مددي براي گذار از افراط‌گرايي به اعتدال است. اين سرمايه اجتماعي نيازمند محافظت و برنامه‌ريزي براي بهره‌برداري بعدي است. عارف در پيوند دادن جنبش اصلاحات و برساختن نهاد دولت اعتدالي نقشي بي‌بديل ايفا كرد. عدم ورود او به دولت، ظرفيت جنبشي اصلاحات را كماكان براي متوقف نشدن در نهاد دولت، استمرار بخشيد. ورود از فاز جنبش به نهاد، شور را مي‌گيرد و غلظت عقلانيت در نهادها بيش از جنبش‌هاست. گفتمان رقيب براي تحت اختيار درآوردن مولفه‌هاي جنبش، همچون شور و شعور، همزمان همه تلاش خود را به كار گرفته است. عارف با كناره‌گيري موثر در انتخابات92، عدم ورود به دولت و برنامه‌ريزي حول انتخابات مجلس، در تقويت و استمرار پتانسيل جنبشي اصلاحات كنشگري بي‌بديل است. او تاكنون با حركاتي خردمندانه از رسالت اصلاح‌طلبي خود كوتاه نيامده و از سويي به هويت‌سازي ناسازگار با مباني در درون جبهه اصلاحات به انشقاق مدد نرسانيده و با خويشتنداري مسئولانه و خردمندانه، اجازه شكل‌گيري چندگانگي در گفتمان اصلاحات را نداده است. پختگي اصلاح‌طلبان در خرداد92 به قول همايون كاتوزيان نشانه‌اي از بلوغ و افتادن در مسير يك جامعه بلندمدت بود. عارف و اصلاح‌طلبان در آن رخداد نشان دادند كه اصلاح‌طلبي به معني ترجيح منافع ملي بر منافع جناحي است. به نظر مي‌رسد ائتلاف حول عارف نشان خواهد داد كه در منزلي ديگر نيز صورتي ديگر از بلوغ اصلاحات در ايران به منصه ظهور بنشيند؛ ترجيح مصالح جناحي بر مصالح و منافع شخصي. گام اول در انتخابات مجلس آينده ائتلاف خردگرايان حول منافع و مصالح ملي است. اينكه رياست مجلس آينده با چه كسي باشد، چه كسي توان اداره بهتر آن را دارد، گرچه امري مهم است، اما اهميت آن بسيار كمتر از اتحاد حول منافع ملي است. اين اتحاد بهتر از هر كس ديگري حول عارف اتفاق خواهد افتاد. برنامه اصلاحات بايد معطوف به تحول در انتخابات مجلس باشد. رياست مجلس امري مهم است اما پيش انداختن آن به قبل از انتخابات مجلس، به انشقاق و گسست و رقابت درون جناحي بين اصلاح‌طلبان مي‌انجامد و قطعا نتيجه‌اي مطلوب براي اصلاح‌طلبان نخواهد داشت. چندي است اما، اين گفتمان اصيل مولفه‌هاي قدرت و تثبيت خود را يافته است. اصلاحات از يك جنبش بي‌سر، به جنبشي با مدیریت واحد و مورد قبول با گسترده‌اي وسيع، تبديل شده است. مشكلات تصنعي و نامبتني به اصل پيروزي اصلاح‌طلبان، هژموني اين گفتمان را به چالش مي‌كشد. اصلاح‌طلبي ايراني در انتخابات آينده آزمون بزرگي در پيش دارد و مبتني بر آنچه در مقدمه آورديم، اصلاح‌طلبان حول عارف مي‌توانند نقش مهمي در عرصه جامعه مدني بازي كنند. آنان مي‌توانند خواسته‌هاي خود را با توجه به ظرفيت فضاي سياسي و اولويت‌هاي كشور به گوش مردم برسانند. بي‌شك ديالكتيك اصلاح‌طلبان با دولت و مردم، در تقويت اين گفتمان نقشي اساسي خواهد داشت.
به نقل از روزنامه «آرمان»، 23 آبان ماه 1394
فعال سياسي اصلاح‌طلب

Continue Reading

Previous: آیا عنوان مجرمانه ای با نام «نفوذ» و یا «قلم به دستی» در قوانین ایران وجود دارد؟
Next: جای خالی حقوق نیروی کار در بسته پیشنهادی دولت – فرشاد مومنی
  • تلگرام
  • فیسبوک
  • ارتباط با ما
  • در باره ما
  • فیسبوک
  • تلگرام
Copyright © All rights reserved