کارگردان مستند «سفر سهراب» که درباره زندگی سهراب شهیدثالث است، میگوید: افرادی به شکلی عجیب و غیرحرفهای از من میخواستند که این فیلم را نسازم چون خودشان قصد دارند این کار را انجام دهند! حتی موانعی هم بر سر راه تولید ما ایجاد کردند که طبیعتاً به نتیجهای نرسید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، «سهراب شهیدثالث» در دهه اول تیر زاده شد و سالها بعد در اوایل همین ماه درگذشت. فیلمسازی نوگرا و پیشرو که ۵۴ سال بیشتر عمر نکرد؛ اما ماحصل سالهای فعالیت هنریاش، چند فیلم کوتاه، مستند و داستانی بلند است که گرچه تا زمانی که زنده بود هم او را به جایگاه شایستهای در فیلمسازی جهان رساند، اما امروز ارتباطات گستردهای که شبکههای مجازی ایجاد کرده، باعث شده تا بسیاری از منتقدان دوباره به آثارش نگاه کنند. امروز در سینمای ایران و حتی آلمان، از او به عنوان چهرهای شاخص و اثرگذار در سینمای هنری یاد میکنند. کسی که مرزهای تازهای در بیان سینمایی گشود. «سفر سهراب» مستندی درباره زندگی سهراب شهیدثالث است که «امید عبداللهی» پس از چند سال پژوهش، آن را کارگردانی و تدوین کرده است. تمرکز این مستند پرتره بر بیست و شش سالگی سهراب شهیدثالث و پس از فارغالتحصیلی و بازگشتش به ایران تا ساخت دو فیلم بلند تحسین شدهاش یعنی «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» است.
این مستند ۷۷ دقیقهای پیش از این نامزد تندیس هنر و تجربه، بهترین فیلم مستند از دهمین جشنواره بینالمللی مستند ایران و سینما حقیقت شده است و فیلمسازش تجربه ساخت چندین فیلم کوتاه مستند و داستانی را در پرونده کاریاش دارد.
پوستر مستند «سفر سهراب» به کارگردانی امید عبداللهی
در آستانه ۷۴ سالگی این فیلمساز و اکران مستند «سفر سهراب» در سینمای هنر و تجربه، با امید عبداللهی گفتگو کردهایم.
نخستین سوال درباره «محور این مستند» است. عبداللهی در پاسخ گفت: «در سال ۱۳۴۸ جوانی بیست و شش ساله، پس از چندین سال تحصیل در رشته سینما و تحمل شرایط سخت زندگی دانشجویی در غربت، به کشورش ایران بازمیگردد. او که نمیخواهد به عنوان فیلمساز در سینمای تجاری و فاقد ارزش حاکم بر سینمای آن دوران فعالیت کند، مسیری متفاوت و البته بسیار دشوار را برای ساخت فیلمهایش برمیگزیند. نتیجه این انتخاب جسورانه، دو فیلم بلند «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» است، که امروزه از آنها به عنوان مهمترین و موثرترین سرچشمههای شکلگیری سینمای نوین ایران یاد میکنند. این فیلمساز پیشرو کسی نیست جز «سهراب شهیدثالث». اما او چگونه موفق به ساخت این فیلمهای نامتعارف میشود؟ اهمیت و ویژگی فیلمهای او چیست؟ و چه رابطهای میان آثارش با مسیر پُر فراز و نشیب زندگیاش وجود دارد؟ مستند پرتره «سفر سهراب» با تمرکز بر این برهه از زندگی سهراب شهیدثالث، تلاشی است برای رسیدن به پاسخ این پرسشها.»
عبداللهی در پاسخ به سوالی درباره «نگاه و نوع روایتی که برای مستند انتخاب کرده» گفت: «ما پس از پژوهش و در نسخه اولیه فیلمنامه قرار بود یک راوی داشته باشیم که علاوه بر اینکه صدایش را روی تصاویر میشنیدیم در جلوی دوربین هم حضور داشته باشد که اتفاقاً این راوی یکی از بستگان نزدیک سهراب شهیدثالث بود. اما قبل شروع مرحله فیلمبرداری با مشکلاتی روبهور شدیم که تصمیم گرفتیم شکل ساختاری فیلمنامه را تغییر دهیم. در بازنویسی مجدد که زمان زیادی هم برد، راوی را به صورت صدای خارج از قاب و در مکالمه با سهراب شهیدثالث تعریف کردیم. طبیعتاً در این حالت فیلم لحن شخصیتری به خودش گرفت و به یک حدیث نفس نزدیک شد.»
«طبیعت بیجان» فیلم بلند داستانی سهراب شهیدثالث
او ادامه داد: «حالا که فیلم را میبینم خوشحالم که برخی از موانع و اتفاقهای ناخوشایند در مسیر نگارش فیلمنامه و تولید باعث شدند فیلم شکل فعلیاش را پیدا کند. چون فکر میکنم اکنون به دنیای شهیدثالث نزدیکتر شدیم. از طرفی براساس فرم ساختاری که در نهایت برای فیلم انتخاب کرده بودیم، تصمیم داشتیم از گنجاندن هرگونه مصاحبه و گفتگوی مستقیمی در آن خودداری کنیم، که این طبعاً شرایط کار را برای ما به مراتب پیچیدهتر میکرد و به همین دلیل هم مراحل فیلمبرداری ما در سه نوبت و با فواصل طولانی انجام گرفت.»
کارگردان مستند «برندگان» در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه «در پژوهش برای این مستند و کسب اطلاعات و فیلمها و تصاویر چه پروسهای را طی کرده است؟» گفت: «مراحل ابتدایی پژوهش این مستند را شخصاً از ابتدای سال ۱۳۹۲ شروع کردم و یک سال بعد، همزمان با قطعی شدن ساخت فیلم بهصورت جدیتر و با کمک دو همکار دیگرم کار را ادامه دادیم و این روند حتی تا روزهای پایانی مراحل پس تولید هم ادامه داشت. ما تقریباً با هر کسی که کوچکترین ارتباط یا آگاهی از سهراب شهیدثالث داشت، تماس برقرار کردیم. بعضی در ایران و عدهای هم در آلمان و آمریکا و جمهوری چک. خب عدهای با مهر فراوان ما را همراهی کردند و آنچه میدانستند را در اختیارمان گذاشتند. برخی هم صادقانه گفتند که نمیتوانند کمکی کنند. اما تعدادی از دوستان بودند که میتوانستند در شکلگیری پژوهش و فیلمنامه ما موثر و مفید باشند، که متأسفانه به هر دلیلی تصمیم گرفتند که همکاری نکنند.»
عبداللهی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه «با موانعی هم در پروسه پژوهش و تولید این مستند روبرو شده است؟»تصریح کرد: «در این بین افرادی هم بودند که به شکلی عجیب و غیرحرفهای از من میخواستند که این فیلم را نسازم چون خودشان قصد دارند این کار را انجام دهند! حتی این دوستان موانعی هم بر سر راه تولید ما ایجاد کردند که طبیعتاً به نتیجهای نرسید. و تا امروز هم هیچ کدام از آن فیلمهایی که قرار بود در مورد این سینماگر ساخته شود را ندیدهام.»
او خاطرنشان کرد: «راستش در مسیر پژوهش، نگارش فیلمنامه و تولید این مستند آنقدر با چالشها و موانع متعددی روبهرو شدیم که خودش میتواند موضوع فیلم مستند دیگری باشد. حالا وقتی به مسیر طولانی و پیچیده پژوهش این مستند فکر میکنم، میبینم که گاهی در بنبستهایی قرار داشتیم که شاید فقط یک معجزه میتوانست ما را نجات دهد. ولی حالا از مواجهه با همه این سختیها خوشحالم، چون پروسه پژوهش این فیلم برای من مثل گذراندن یک دوره دانشگاهی بود.»
کارگردان فیلم کوتاه داستانی «میزبان» در پاسخ به این سوال که «چند درصد از مستند تازه و دیده نشده است؟» گفت:«خب ما طی نزدیک به سه سال مواد آرشیوی این فیلم را از منابع مختلفی در داخل و خارج تهیه کردیم که بخش عمدهای از آنها برای نخستین بار در این فیلم رونمایی میشوند. مانند چند مصاحبه دیده نشده از سهراب شهیدثالث که با پیگیریهای گروه پژوهش و به کمک خانواده محترم این سینماگر بهدست ما رسید. عکسها و اسناد جدیدی هم در طول مسیر تحقیق پیدا کردیم که هم در نگارش فیلمنامه و گفتار متن موثر بودند و هم تعدادی از آنها در فیلم گنجانده شدند که به نظرم میتواند برای مخاطبین به خصوص علاقهمندان به تاریخ سینمای ایران جالب باشد.»
عبداللهی درباره اینکه «آلمانیها چه نگاهی به سهراب شهیدثالث دارند؟ گویا موزهای هم به نام او وجود دارد» گفت: «بله در طی پژوهشهایی که داشتم متوجه شدم موزه کوچکی از آثار سهراب شهیدثالث در آلمان وجود دارد که گویا توسط تنها فرزندش مدیرت میشود. در واقع سهراب شهیدثالث یکی از موفقترین فیلمسازان ایرانی است که بعد از مهاجرتاش موفق به ساخت سیزده یا چهارده فیلم بلند و مستند میشود و تقریباً تمام آنها در آلمان یا به زبان آلمانی ساخته شدند. بنابراین در نزد اهالی فرهنگ و هنر این کشور یک سینماگر کاملاً شناخته شده و معتبر بوده است.»
او ادامه داد: «اما جالب اینجاست که او از آلمان بهعنوان خانه موقت خود یاد میکرد و در نامههایی که به دوستان و خانوادهاش نوشته میگوید: جایی خانه من است که به من امکان فیلمسازی بدهند. از همین رو وقتی بعد از ۲۰ سال زندگی و کار در آلمان برای ساخت فیلم جدیدش دچار مشکل شد، خیلی زود آنجا را رها کرد و به کانادا و آمریکا مهاجرت کرد.»
امید عبداللهی در پشت صحنه فیلمبرداری مستند «سفر سهراب»
کارگردان مستند «بوی بنفشه» در پاسخ به این سوال که «فکر میکنید شهیدثالث به اندازه تلاش و نقشی که داشته در سینمای ایران دیده شده؟ جایگاهش به اندازه اثرگذاریاش بوده است؟» گفت: «روزهای نخست دوره فیلمسازی من مصادف شده بود با درگذشت سینماگر فقید «سهراب شهیدثالث»، و این اتفاق تلخ برای منِ هنرجوی سینما، که در آن دوران بیش از هر زمان دیگری عطش دانستن و شناختن داشتم، مقدمهای شد برای ورود به دنیای این فیلمساز، که البته تا به امروز هم، همچنان ادامه دارد. اما در طول این سالها متوجه شدم دانستهها و داشتههای ما درباره این فیلمساز مهم، بسیار بسیار کمتر از آن چیزی است که باید باشد و در حقیقت هیچ تناسبی با تاثیری که او در شکلگیری سینمای نوین ایران گذاشته، ندارد.»
عبداللهی ادامه داد: «شاید تنها دلیلی که تا حدودی این فقدان را برای ما توجیه میکرد، مهاجرت و سپس مرگ زودهنگام سهراب شهیدثالث بود که یادآور این ضربالمثل است که هر آنکه از دیده برفت از دل برود. این موضوع زمانی مهمتر میشود که میبینیم با اینکه شهیدثالث سالهاست در سینمای ایران غایب بوده، اما حضور و تاثیر او پررنگتر از هر فیلمساز دیگری است. بنابراین ساخت فیلم مستند «سفر سهراب» تلاش کوچکی بود برای متعادل کردن این ناهمگونی و نابرابری که در مورد این فیلمساز و تاریخ سینمای ایران اتفاق افتاده است. ضمن اینکه تعلق خاطر من به سینمای شهیدثالث هم در شکلگیری این مستند بیتاثیر نبود.»
«سفر سهراب» با پژوهش، کارگردانی و تدوین امید عبداللهی محصول سال ۹۳ تا ۹۵ در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است و اکران آن از روز پنجشنبه در سینماهای هنر تجربه آغاز میشود. سایر عوامل این مستند عبارتند از: تصویر: رضا تیموری، گوینده گفتار متن: مهدی احمدی، طراحی و ترکیب صدا: حسن شبانکاره، آهنگساز: امیر بیات، دستیار کارگردان و مدیرتولید: میثم عباسی، دستیار تصویر: سهیل سیم صباحی، تهیهکننده: امید عبدالهی.