غلامرضا امیرخانی- استادیار و معاون سازمان اسناد و کتابخانه ملی
آلن رنه، کارگردان بزرگ سینمای فرانسه، بین آثار ماندگاری که در تاریخ سینما خلق کرد، مستندی را هم برای معرفی کتابخانه ملی فرانسه ساخت و آن را «همه خاطرات جهان» نام نهاد. این عنوان احتمالا همه شئون و وظایف کتابخانههای ملی را دربر نمیگیرد و فقط وجه برجستهای از آن را نمایندگی میکند. اين جنبه مهم، همان وظيفه اساسي كتابخانههاي ملي در حفظ و نگهداري ميراث مكتوب تمدن و فرهنگ هر ملتي است كه بايد براي آيندگان و براي هميشه ثبت و ضبط شود. کتابخانه ملی در واقع نهادی مدنی و مدرن محسوب میشود که از نیمه نخست قرن بیستم میلادی در بسیاری از کشورهای جهان تأسیس شد. حجم روزافزون منابع اطلاعاتی منتشرشده که از اوایل همین قرن، از جنبه منابع چاپی صرف، خارج شد و محملهای گوناگونی چون آثار دیداری و شنیداری و انواع ریزنگاشتها را هم دربر گرفت، اهمیت ویژه گردآوری تولیدات فکری هر کشور و ملتی را یادآوري کرد.
سؤال اينجاست: آیا میتوان تأسیس کتابخانه ملی را به سال ١٣١٦ شمسی (١٩٣٧ م.)، در همین فضا بررسی کرد؟ بهویژه آنکه نهاد آموزش عالی مدرن، در دانشگاه تهران، بهتازگی پا گرفته بود و از دیگر سو، مؤسسات مرتبط دیگری چون موزه ملی نیز فعالیت خود را شروع کرده بودند. از دو جنبه میتوان به این پرسش پاسخ داد؛ تصویر امروز ما از کتابخانه ملی که پاسخ مثبت را در پی دارد و تصویر گذشتگان که لزوما با آنچه ما امروز بدیهی میپنداریم، یکسان نیست. آنچه از قرائن برمیآید نگاه اولیه دستاندرکاران به کتابخانه ملی به مثابه کتابخانه عمومی مرکزی تهران است که عنوان سالهای اولیه هم آن را تأیید میکند: «کتابخانه ملی تهران».
وجود این نگرش از همان دهه ٢٠ و ٣٠ شمسی تناقضاتی در اجرا پدید آورد. حضور کوتاه مدت مرحوم ایرج افشار در مقام ریاست کتابخانه ملی در اوایل دهه چهل، پدیدآور مفهومی نظیر کتابشناسی ملی شد و تلاشهای بهعملآمده در راه واسپاری منابع، به غنای مجموعه، کمک شایانی کرد. باوجود این تلاشها، آنچه در کتابخانه ملی انجام میشد، چندان با استانداردهای بینالمللی علم کتابداری همخوانی نداشت؛ بهویژه در عرصه سازماندهی و فهرستنویسی كه تحول در این حوزه و پیادهسازی اصول و قواعد علم کتابداری، تا اوایل دهه شصت شمسی به تعویق افتاد.
ادغام مرکز خدمات کتابداری با کتابخانه ملی و انتقال این مجموعه به وزارت علوم، نقطهعطفی در حیات این سازمان شد. از اين برهه است كه كتابخانه ملي با نام یک كتابدار عاشق، كه به خوبي هنر عشقورزيدن به كتابخانه و كتابداري را ميدانست، پيوند خورد: پوری سلطانی. پوراندخت سلطانیشیرازی که نزد کتابدوستان و اهالی فرهنگ به پوری سلطانی مشهور است، سال ١٣١٠ به دنیا آمد و سال ١٣٣٣ با مرتضی کیوان پیوند ازدواج بست؛ پیوندی که بیش از چهار ماه نپایید. رژیم محمدرضا پهلوی که پس از کودتای آمریکایی-انگلیسی ٢٨ مرداد به دنبال تحکیم پایههای حکومتش بود و برخورد با مخالفان و ایجاد رعب و وحشت را گزینه اصلی برای خود میدانست، گروهی از فعالان چپ مشهور به افسران حزب توده را به اعدام محکوم کرد. در بین ایشان، مرتضی کیوان چهرهای کاملا فرهنگی بود که در قلم توانمندش، بارقههای نویسنده و منتقدی زبردست دیده میشد. این اتفاق تلخ، دستمایه شعر معروف «نگاه کن» احمد شاملو شد: سال بد/ سال باد/ سال اشک/ سال شک/ سال روزهای دراز و استقامتهای کم/ سالی که غرور گدایی کرد/ سال پست/ سال درد/ سال اشک پوری/ سال خون مرتضی …
سروده شاملو برای همیشه ماندگار شد و در ردیف سوگنامههای جاودان فارسی معاصر قرار گرفت. آنگونه که اخوان ثالث، بعد از خواندن آن چنین نوشت: «موی بر اندامم به پای خاسته. نخستینبار که شنیدم گریه کردم. عالی است. سلام میکنم به او. این شعرش قلبم را تا اعماق میفشرد. همه درد سراینده به من سرایت میکند». پوری سلطانی تا ابد به این عشق وفادار ماند و از پسِ آن عمر خود را صرف کتاب و کتابخانه کرد و به راستی لقب «مادر کتابداری نوین ایران» را از آنِ خود کرد. تلاشهای بیوقفه او برای شکلگیری و پیشرفت مرکز خدمات کتابداری، سنگ بنایی شد تا کتابخانه ملی مرکزیت مباحث فنی کتابداری را در سطح کشور پذیرا باشد. تدوین کتابشناسیهای ملی استاندارد با شکل جدید، دوره نوینی را نوید میداد که نخستین جلد آن متعلق به کتابهای منتشر شده در نیمه نخست سال ١٣٦٢ بود و سالها مرجع همه فهرستنويسان در سراسر كشور. کتابشناسی ملی خود محصول اقدامات مهم دیگری بود، مانند: سرعنوانهای موضوعی فارسی، فهرست مستند مشاهیر و مؤلفان، نشانه مؤلف فارسی و نظایر آن که در همه آنها پوری سلطانی حضوري پررنگ داشت. این اقدامات که خوشبختانه تابهحال استمرار یافتهاند و ثمره آن را باید در سازماندهی و فهرستنویسی میلیونها جلد کتاب و دیگر منابع در سراسر ایران دید، امروز کتابخانه ملی را به عنوان سازمان مادر در عرصه علم کتابداری و اطلاعرسانی در ایران و در سطح بینالمللی، در جایگاه نهادی پیشرو معرفی کرده است. این جایگاه بیشک، مرهون زحمات گروهی از کتابداران و زحمتکشان این عرصه است که به حتم، نام پوری سلطانی بر تارک آن برای همیشه میدرخشد.