محمد حبیبی ،معلم ،فعال صنفی وعضو کانون صنفی استان تهران ،بعد از 45روز بازداشت به قید ضمانت وثیقه 250میلیون تومانی روز یکشنبه 97/1/26 آزاد شد .
خبر خوش آیندی بود که موجب شعف خانواده ،دوستان و فعالان صنفی شد .
از همان لحظات بازداشت حبیبی که با شدت خشونت در محل کار صورت گرفت ،خبر به سرعت در شبکه های اجتماعی دست به دست منتشر شد .خبر درروزهای پایانی سال با واکنش سریع و اظهار نگرانی فعالان صنفی و معلمان مواجه شد و موجی از حمایت از حبیبی در شبکه های اجتماعی ایجاد شد .
حبیبی از اوایل فعالیت صنفی بر رفع نارساییهای آموزشی دردستگاه بزرگ و موثر آموزش و پرورش و آسیب شناسی و شناخت ریشه های مشکلات آموزشی تاکید می کرد و یکی از گرایش های فعالیت صنفی خود را بر رفع نابرابریهای آموزشی و ایجاد فرصت های عادلانه آموزشی برای تمام دانش آموزان قرار داده بود .
در نوشته ها و مصاحبه هایی که داشت همواره بر موارد فوق الذکر و توجه به ریشه اساسی این مشکلات یعنی «مناسب نبودن بودجه با گستردگی مبحث و هزینه های آموزش» تاکید می نمود .
آزادی موقت حبیبی همراه بود با مصاحبه مسیول حراست آموزش و پرورش .
کفراشی مسيول حراست وزارت در این مصاحبه نکاتی را بیان نمودند که به بهانه آزادی موقت آقای حبیبی به مواردی از آن می پردازیم .
کفراشی می گوید:«معلمان دلسوز و نجیب هستند و اگر اعتراضی دارند نجیبانه است وما باید نجیبانه برخورد کنیم .»
تا چه حد این سخنان از صداقت برخوردار است بماند ،اما در ارتباط با بازداشت حبیبی ،کسانی که حبیبی را می شناسند بر وجه دلسوزی ایشان در حوزه شغلی و کاری صحه خواهند گذاشت و همین خصیصه حبیبی است که برای رفع نارساییهای آموزشی با دلسوزی به تلاش صنفی برای بهبود وضعیت آموزش و پرورش وقت می گذارد،قلم می زند،مصاحبه می کند و با مسیولان ذیربط دیدارمی کند.کفراشی«……معلمان اگر اعتراضی دارند نجیبانه است ……»اعتراض حبیبی همانطور که کفراشی بطور عام معلمان را خطاب قرار داد ،نجیبانه بوده مثل اعتراض تمام فعالان صنفی .
حبیبی مانند تمام دوستان و فعالان صنفی با دوری از ایجاد هرگونه فضای تنش زا ،اعتراضات خود را که از نوع صنفی بود همراه با هم صنفانش در چارچوب قانون و با بهره گیری از ابزارهای موجود ،مقاله های ژورنالیستی ،تحلیلی ،مصاحبه با رسانه های داخلی و بعضا اعتراضات میدانی با اخذ مجوزهای قانونی را انجام می دهد و نجابت در رفتارهای صنفی ایشان کاملا محسوس بود .
کفراشی«….ما باید نجیبانه برخورد کنیم ،معلمان ما ساختار شکن نیستند……»
اما نکته اساسی اینجاست ،که در برخورد و بازداشت حبیبی این قسمت از صحبت های مسیول حراست رعایت نشد .
بازداشت حبیبی با حداکثر خشونت و بی حرمتی و بی احترامی صورت گرفت ،هتک حرمت معلمی نجیب در محل کار و در حضور دانش آموز و همکارانش .
اما قطعا جناب کفراشی که در همین مصاحبه یکی از وظایف حراست را «…..حراست از پرسنل……» بیان نمودند و قطعا در همان روز و محتمل روز یا ساعاتی قبل از باز داشت از بازداشت حبیبی مطلع بوده یا شده ،اگر احتمال بر مطلع بودن بگذاریم ،قاعدتا باید به بازداشت شدگان حبیبی تاکید کرده باشند که از حضور در محل کار خوداری شود و اگرهم ناچار به حضوربرای حضور باشند ،بازداشت با حفظ حرمت و شان معلم « حبیبی »توام باشد.
که با عنایت به خبرهای منتشر شده در روز بازداشت حبیبی به نقل از شاهدین ،متاسفانه با شدت خشونت و هتک حرمت صورت گرفته است .
پس اینجا باید گفت جناب کفراشی ،آیا به گفته های خود باور و ایمان دارید ،اگر دارید حداقل باید بعد از بازداشت با توجه به شدت خشونتی که صورت گرفته در مقام دفاع ازپرسنلی که به گفته خودتان یکی از وظایف سازمانی شما ….«حراست از پرسنل ….»است،اقدام می نمودید و باید گفت اینجا نیز مثل سایر بخش ها معلم فقط در حد نوشتن روی کاغذ و در حد حرف شان و شوکت دارد و افسوس و صد افسوس .
در مجموع ،باید گفت فعالیت معلم در حوزه صنفی ،فعالیت از زاویه آسیب شناسی است ،فعالیت از نگاه تلاش برای بهره وری و کارآمدی است و تلاش های صنفی حبیبی هم از همین زاویه ونگاه تفسیر می شود و کارنامه ی فعالیت های صنفی ایشان کاملا هویدا است و به طبع سایر فعالین صنفی و به گفته کفراشی ،«…..معلمان ما ساختار شکن نیستند و اگر نگرانی دارند باید نگرانی آنها برطرف شود …..»
و همانطور که کفراشی بیان نموده ،تلاش معلم که حبیبی یکی از این معلم هاست ،ساختار شکن نبوده و تلاشی صنفی و با دغدغه نگرانی ،
نگرانی از توزیع ناعادلانه امکانات آموزشی ،ناعادلانه بودن تخصیص بودجه ،نگرانی از تبعیض بین دستمزد معلم با دستمزد پرسنل سایر بخشها،نگرانی حبیبی نگرانی برای کیفیت بخشی به کتب آموزشی ،تناسب محتوای آموزشی با نیازهای عینی واقعی و به روز دانش آموز و در جهت توسعه و پیشرفت کشور
پس نگرانی و تلاش محمد حبیبی ،نگرانی شخصی نبوده و کاملا از جنس دلسوزی و احساس مسیولیت یک شهروند در حوزه تخصصی خود بوده و به گفته کفراشی «……باید نگرانی بر طرف شود…..»
اما در کیفر خواست و اتهامات زده شده به حبیبی مواردی اظهار شده که نه تنهاهیچ سخنیتی با ماهیت تلاش های کاملا صنفی ایشان نداردبلکه سبب نگرانی فعالین صنفی و معلم ها شده است و به گفته کفراشی …..«نگرانی آنها باید رفع شود….»
جا دارد جناب کفراشی در مقام مسیول و از زاویه وظیفه سازمانی خویش ،ضمن اعتراض به شیوه بازداشت یکی از پرسنل در چارت سازمانی خود که قاعدتا در همان زمان اعتراض می شد ،از اتهامات زده شده به یک معلم فعال صنفی معترض شود و بنا بر استنادات موجود در حوزه فعالیت صنفی ،از حبیبی دفاع نماید ،و در اینصورت می تواند بعد از مدتها و سالها که همه از شان و شوکت معلم در حرف سخن ها گفتند ،امیدوار بود که پیدا شد مسیولی که مقام معلم در حرف و عمل نزد او مقامی محترمانه است و در آستانه هفته معلم هدیه ایی گرانبها به جامعه معلم داده شود .
امیدوار بودیم که بعد از گذشت 45روز حبیبی بدون قید و شرط آزاد می شد ولی بازداشت با شرط وثیقه ،تداوم نگرانی از برخورد با فعالینی که صادقانه برای بهبود آموزش گام بر میردارند.
امیدواریم روند دادگاه
منطبق با حقوق اولیه شهروندی حبیبی یعنی دادگاه علنی برگزارشود و حقانیت و تلاش های صادقانه حبیبی و حبیبی ها برای همه اثبات و روشن شود و زمینه ایی فراهم شود تا آنها که دغدغه واقعی آموزش فرزندان کشورشان را دارند ،فارغ از هرگونه فشار به فعالیت صنفی بپردازند .
با امید به آزادی حبیبی به پاسداشت تلاشهای صادقانه ،مسیولانه و دلسوزانه ایشان .