از این لایه ظاهری که بگذریم به ریشه چنین اعتراضاتی ميرسیم که اساسا ارتباطی به یک برنامه تلویزیونی یا مانند آن ندارد. واقعیت آن است که سال هاست ساختار تصمیم گیری کشور به جای توجه به اقلیت های قومی و مذهبی و استفاده واقعی از ظرفیت های اقوام ایرانی به آنها به چشم تهدید امنیتی مينگرد.
سایت بهار نیوز-هر از چند گاهی رسانههای رسمی کشور که قاعدتا ميباید به دلیل نظارت های سفت و سخت بر روی آنها برخی ملاحظات را با دقت بیشتری رعایت کنند با برخی رفتارهای اشتباه که در اغلب موارد هم ناشی از ندانستن علم رسانه و کاملا سهوی است سبب تکدر خاطر اقوام ایرانی میشوند. روزی با تمسخر لهجه و گویشی از چهار گوشه ایران، دیگر روز با ساخت سریالی که نشانگر وجهه خوبی از یکی از اقوام کشور نیست و امروز هم اشتباهی در یک برنامه تلویزیونی که باعث رنجش خاطر عربهای خوزستان شده است.
واقعیت آن است که شاید بتوان گفت در اغلب این موارد هیچ قصد و غرضی برای به وجود آوردن ناراحتی برای اقوام این سرزمین وجود ندارد، زیرا سازندگان این برنامهها که در رسانه ای که رسانه ملی خوانده ميشود برنامه ميسازند خودشان هم جزیی از همین اقوام رنگارنگ ایران زمین هستند اما آنچه در عمل رخ ميدهد ایجاد ناراحتی و شکایت میان مردم است. شاید بتوان در لایه اولیه چنین وقایعی دو موضوع کم سوادی اهالی رادیو و تلویزیون و بی توجهی شان به تاثیرات اجتماعی برنامه های این رسانه عمومی و همچنین حساسیت بیشتر از حد متعارف برخی اقوام ایرانی در چنین موضوعاتی را به عنوان دلایل بروز این وقایع عنوان کرد. دو موضوعی که نیازمند دقتی بیشتر از گذشته به آن است.
به طوری که هم لازم است در کنار برنامه سازان صداوسیما مشاورانی حضور داشته باشند که چنین ظرافتهایی را به هنرمندان یادآوری کنند و از سوی دیگر مدیران این رسانه نیز ميباید به جای توجه بیش از حد نشان دادن به سانسورهای نابجا که به عنوان یک مثال اخیرا در یک برنامه ورزشی و سانسور لوگوی یک باشگاه فوتبال شاهدش بودیم به این وجه از برنامه های صداوسیما که ميتواند سبب بروز گلایه هایی در بین مردم شود توجهی ویژه نشان دهند. از طرف دیگر شاید لازم است بزرگان اقوام ایرانی هم به این نکته توجه لازم را نشان دهند که وضعیت امروز ایران که دچار تلاطم های گوناگون و وضعیتی حساس است اقتضا ميکند که از برخی خطاهای سهوی با چشم پوشی عبور کرد.
از این لایه ظاهری که بگذریم به ریشه چنین اعتراضاتی ميرسیم که اساسا ارتباطی به یک برنامه تلویزیونی یا مانند آن ندارد. واقعیت آن است که سال هاست ساختار تصمیم گیری کشور به جای توجه به اقلیت های قومی و مذهبی و استفاده واقعی از ظرفیت های اقوام ایرانی به آنها به چشم تهدید امنیتی مينگرد. این نگاه مسئولان ذیربط که بارها به شکل های مختلف خود را نشان داده است سبب به وجود آمدن وضعیتی شده است که اقوام ایرانی نیز تصمیم گیران مرکز نشین را از خود نمی دانند و به دلیل عدم توجه کافی به ساختارهای بومی تصمیم گیری شاهد فاصله گرفتن قومیت های از مسئولانی هستیم که حتی در داخل استانها و شهرستانها حضور دارند. این مسئله زمانی حل خواهد شد که شاهد آن باشیم که تصمیم گیران ارشد نظام از نظاره کردن به قومیتها با دیده امنیتی عبور کرده و بپذیرند که اقوام مختلف در سرزمین ایران تهدید نیستند.
در کنار این شکاف متقابل میان قومیتها و نظامات تصمیم گیری از این واقعیت نیز نباید غفلت کرد که ریشه بسیاری از اعتراضات که به دلایل مختلفی در مناطق کشور از جمله استان خوزستان دیده ميشود به بحران اقتصادی فراگیر در کشور که نزدیک به یک دهه است به اوج خود رسیده بازمی گردد. اعتراض واقعی مردم به وضعیت بد معیشتی، بیکاری، تبعیض و فساد فراگیر است. مطلب آخر آنکه اگر به واقع در اندیشه حل مشکلات جامعه هستیم ميبایست به جای نسبت دادن تحرکات اعتراضی مردم به خارج از مرزها صدای اعتراضی آنان را که به ناکارآمدی کشور در حوزه های مختلف است شنیده و مدارا و تصمیم گیری علمی را جایگزین برخوردهای قهری و بی توجهی به مطالبات مردم کنیم.