داشتن حداقلها برای یک زندگی خوب در زمینه نیازهای خوراکی و غیرخوراکی، نیازهای اجتماعی، مشارکتهای سیاسی و اجتماعی و بالا بودن قدرت پاسخگو بودن دولتها تعریف میشود و مجموع این موارد در شکل رفاه اجتماعی خودش را نشان میدهد. یعنی استاندارد زندگی به معنای رفاه اجتماعی خودش را متبلور میکند. مجموع نظام تدبیر که امروز بر کشور حاکم است به سمتی نیست که بتواند رفاه مورد انتظار را تامین کند.
وحید محمودی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره طرح جدید رییس جمهوری برای زندگی مردم و اینکه قرار است؛ سال آینده سطح زندگی استاندارد را تعریف و اعلام کنند، گفت: استاندارد سطح زندگی مفهومی وسیع است که میشود موجز و محدود یا گسترده به آن نگاه کرد، اما در ادبیات امروز با توجه به پیشرفت زندگی و انتظاراتی که مردم از زندگی خوب دارند؛ استاندارد زندگی برخورداری از حداقل نیازهای اساسی است.
او ادامه داد: داشتن حداقلها برای یک زندگی خوب در زمینه نیازهای خوراکی و غیرخوراکی، نیازهای اجتماعی، مشارکتهای سیاسی و اجتماعی و بالا بودن قدرت پاسخگو بودن دولتها تعریف میشود و مجموع این موارد در شکل رفاه اجتماعی خودش را نشان میدهد. یعنی استاندارد زندگی به معنای رفاه اجتماعی خودش را متبلور میکند.
محمودی با اشاره به اینکه رفاه اجتماعی صرفا به درآمد محدود نمیشود، گفت: انسانهایی که محدودیتهایی در جلوههای مختلف زندگی و آزادی دارند و بخشی از آزادی آنها سلب شده انتظارات متعددی دارند. بنابراین باید به همه وجوه رفاه انسانی و اجتماعی نگاه کرد تا برمبنای آن سطح استاندارد مورد انتظار تعریف شود.
جهتگیری دولت نمیتواند سطح استاندارد زندگی را تامین کند
عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره چالشهایی که در حال حاضر برای جامعه ایران وجود دارد، گفت: مجموع نظام تدبیر که امروز بر کشور حاکم است به سمتی نیست که بتواند رفاه مورد انتظار را تامین کند. همچنین جهتگیریهایی که در سیاستگذاریهای دولت میبینیم از جمله بودجه سال 97 خیلی تصویر مشهودی نیست که بتواند سطح استاندارد مورد نظر را تامین کند. برای مثال در بخش اشتغال سالیانه حدود یک میلیون نفر به بازار کار اضافه میشوند و اگر دولت خیلی هم اهتمام داشته باشد و از همه ظرفیتهایش استفاده کند حداکثر میتواند حدود 700هزار شغل ایجاد کند.
او ادامه داد: بنابراین خانوادهها با تعداد بیکاران بیشتری مواجه میشوند و این امکان برایشان کمتر است که بتوانند میزان درآمد خانوار را بالا ببرند. همچنین هزینههای زندگی بالاست، پیشبینی تورم هم که برای سال آتی وجود دارد پس قدرت خرید خانوادهها کاهش پیدا میکند. از طرفی محدودیتهای مختلفی برای افراد ایجاد میشود که نمیتوان انتظار بهبود مشهودی در سطح استاندارد زندگی خانوارها در افق سالهای آتی داشت.
محمودی با اشاره به تعریف سطح استاندارد زندگی که مورد انتظار مردم است، گفت: تعریف این موضوع کاملا مشخص است و خیلی هم نیازی به اجرای پایلوت نیست زیرا شاخصهای بینالمللی آن مشخص است و باید با توجه به آنها عمل شود.
توجه به حوزه آموزش به عنوان یکی از وجوه تامینکننده استاندارد سطح زندگی وجود ندارد
او با تاکید بر اینکه آموزش یکی از وجوه مشهود تامین کننده استاندارد سطح زندگی خانوارهاست، افزود: روز به روز شاهد این هستیم که این بخش از حوزه اجتماعی به محاق میرود. توجه به حوزه آموزش در بودجه و در انتخاب وزیر، مدیر، کیفیت تدریس و اهتمام به مقوله پرورش وجود ندارد و کشوری که نظام آموزش و پرورش مهجور داشته باشد نباید دنبال استاندارد زندگی بگردد. ما داریم راه را به بی راهه میرویم. اگر بخواهند به استاندارد زندگی بپردازند باید نظام آموزش به خصوص آموزش ابتدایی را جدی بگیرند.
نظام سلامت نباید فقط به فکر تامین مالی پزشکان باشد
عضو هیات علمی دانشگاه تهران ادامه داد: در حوزه سلامت، دولت نیاز به بازنگری اصولی دارد و فقط نباید به فکر تامین مالی طرح سلامت باشند. این نظام را باید بازنگری کنند که یک نظام تامین کننده مالی برای پزشکان نباشد و بتواند خدماترسانی به بیماران کند نه به پزشکان. مجموعه همه این موضوعات نیاز به بازنگریهای اساسی دارد. همچنین سیاستگذاریهای کلان باید طوری باشد که این سطح استاندارد زندگی را تامین کند.
علویان با اشاره به اینکه شاخصهای زیادی برای سطح زندگی وجود دارد، خاطرنشان کرد: طبق یکی از شاخصهای بینالمللی، ایران افت بسیار زیادی در دوسال گذشته داشته و از نظر سطح استاندارد ایران جزو 30 الی 40 کشور آخر است. بنابراین خیلی وضع خوبی از نظر استانداردها نداریم. ایران فقط در حوزه توسعه انسانی در حد متوسط است اما در حوزههای دیگر سطح خوبی ندارد.
سرنوشت افزایش بودجه حمایتی طبقات ضعیف مانند یارانهها خواهد شد
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران تاکید کرد: یک بازنگری اساسی باید در دیدمان به رفاه صورت بگیرد. طبق گزارش دولت برای بودجه 97 پوشش حمایتی 3/4 برابر بیشتر و هزینههای حمایتی افزایش داده شده که این موضوع در نگاه اول کمک خوبی به نظر میرسد و کسانی که تحت پوشش این کمک هستند تا حدود 3/5 برابر دریافتیشان بالا میرود اما این مسئله نگران کننده است؛ زیرا این باعث افزایش تولید نیاز و عطش برای حمایت میشود و به بن بست میرسد و چیزی است که سرنوشت آن مانند یارانهها خواهد شد.
کمکهای درآمدی به خانواده ها غلط است
او با اشاره به دیدگاههای بینالمللی به رفاه اجتماعی، گفت: دنیا دیگر نمیخواهد با کمکهای درآمدی به خانوادهها کمک کند و نگاهی که دولت به این موضوع دارد غلط است. بخش عمدهای از بودجه کشور برای صندوقهای بازنشستگی، یارانهها و نهادهای حمایتی میرود و هیچ منابعی برای اقدامات توسعهای وعمرانی نمیماند و در کشوری که بخش اعظم بودجهاش درحالت تخصیص یافته برای این نوع فعالیتها هزینه شود و به نوعی دولت سرویسدهنده به خود باشد یا جیره عائلهبندی خودش را تامین کند از مسیر رفتن به سوی دولت مدرن و توسعهای خارج میشود و دیگر امکان ادامه هم نخواهد داشت.
محمودی افزود: جهتهای دولت، مسیر توسعهای نیست و نیازمند بازنگری است. معنای متفاوتی از توسعه را باید درک کنیم. همچنین اهتمام جدی برای این موضوع وجود ندارد و همیشه نیت خوب یا داشتن فقط خیرخواهی نمیتواند اهداف را محقق کند. در مورد سطح استاندارد زندگی باید مطالعه و برنامهریزی شود تا مسیری را شروع کنیم که متحمل هزینه نشویم و زمان را از دست بدهیم.