یک فعال صنفی کارگران فلزکار با انتقاد از تلاش برای خصوصیسازی کارخانه ماشینسازی تبریز گفت: واگذار کردن، در اکثر موارد به ضرر کارگران تمام میشود.
مازیار گیلانینژاد (فعال صنفی کارگران فلزکار) در گفتگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: ماه گذشته خبر نگرانکنندهای در خصوص واگذاری مالکیت و مدیریت کارخانه ماشینسازی تبریز منتشر شد.
اشاره این فعال کارگری بهگزارشی است که در تاریخ ۸ تیرماه در روزنامه اطلاعات منتشر شد که در آن آمده بود کارخانه ماشینسازی تبریز در هفتههای آینده به مالک جدید واگذار میشود.
وی با بیان اینکه به بهانه کوچکسازی دولت میخواهند کارخانه را به بخش خصوصی منتقل کنند، گفت: در اکثر موارد بخش خصوصی فقط به سودجویی و سودخواهی میاندیشد و این تفکر نه فقط کارگران، که تولید و کارخانه را هم زمین میزند.
این فعال صنفی افزود: گروه ماشینسازی تبریز یکی از بزرگترین کارخانههای آذربایجان واقع در منطقه صنعتی قراملک است که انواع ماشینهای صنعتی تولید میکند و مدت زمانی است که این سرمایهٔ بسیار پرارزش ملی به بهانه “کوچکسازیِ دولت” در معرض “واگذار کردن”- یعنی خصوصیسازی- قرار گرفته است.
گیلانینژاد تاکید کرد: واگذاری صنایع، به معنای شانه خالی کردن دولت از سرمایهگذاری و برنامهریزی در طرح توسعهٔ ملی به منظور حمایت، گسترش و پرورش صنایعِ کلیدی است. این شانه خالی کردنها، بر الگوهای اقتصاد نولیبرالی بنا شده است و بر به وجود آوردن بسترهای لازم برای ثروتاندوزی سرمایههای خصوصی تنظیم میشود.
وی تصریح کرد: تجربه جهانی و همینطور در کشورمان نشان داده است که بدون برنامهریزی مدون و سرمایهگذاری مستقیم و پشتیبانی دولت، ثروتهای ملی مانند ماشینسازی تبریز در روند خصوصیسازی متلاشی میشوند.
گیلانینژاد ادامه داد: در وهلهٔ نخست، شرکتهای “واگذار شده”- مانند ماشینسازی تبریز- در معرض خطر خارج کردن داراییها و اموال شرکت پس از خصوصی شدن هستند. این ترفندی مرسوم برای تکه تکه کردن واحد تولیدی و به حراج گذاشتن بخشهای ارزشمند دارایی مجتمع، مانند املاک، ابزار کار و حقوق فکری آن است. آنچه در کارخانه ارج و چیت سازی تهران روی داده است.
وی با بیان اینکه اقتصاد ملی ایران اقتصاد وارداتیای است که دولت نقش برنامهریزی خود را در سطح ملی آن تعطیل کرده است؛ اظهار داشت: در این فرایند خصوصیسازی، شغلهای موجود در ماشینسازی تبریز با ماشینهای خودکاری جایگزین میشوند که در خارج از کشور ساخته میشوند. بنابراین، به غیر از فعالیتهای تجاری- مالی بهمنظور واردات ماشینهای خودکار و نصب آنها، عملاً هیچگونه ارزشافزایی و کارآفرینی چشمگیری در این واگذاری به وجود نخواهد آمد.
گیلانینژاد در پایان گفت: شگرد دیگری که زیر شعار “بهینهسازی” به قصد افزایش درجهٔ سودآوری سرمایههای خصوصی بهکار زده میشود، کمرنگ کردن تا حتی حذفِ اصول ایمنی در محیط کار است. برای نمونه، فاجعههای انسانی معدن زمستان یورت در آزادشهر و ساختمان پلاسکو، در چند ماه گذشته، به دلیل نقض آشکار یا همین حذفِ اصول ایمنی رخ دادند. هزینههای رعایت اصول ایمنی، از نگاه یک سرمایهدار، هزینههایی هستند که بهمنظور بالا بردن درجه سودآوری باید آنها را بههر طریق کاست.