بیانیه کانون صنفی معلمان تهران در ارتباط با اعتصاب غذای اسماعیل عبدی
به نام خداوند جان و خرد
اسماعیل عبدی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان تهران، در حالی بیست و هفتمین روز اعتصاب غذایش را پشت سر میگذارد که تا کنون هیچ اقدام مثبتی از سوی مسئولان برای پیگیری وضعیت ایشان انجام نشده است. اسماعیل عبدی که جرمی جز پیگیری حقوق صنفی خود و دیگر معلمان انجام نداده است از تاریخ 10 اردیبهشت در اعتراض به حکم امنیتی خود و با درخواست “خروج حکم خود از امنیتی به عادی” دست به اعتصاب غذا زده است. اسماعیل عبدی قبل از شروع اعتصاب غذا با ارسال نامه از زندان اعتراض خود را به “نگاه واپسگرایانه، بیدرایتی برخی مسئولان و انحصاری کردن تصمیمات، اختصاص کمترین بودجه به آموزش و پروش و برخوردهای امنیتی با عدالتخواهان در تشکلهای صنفی مستقل” اعلام کرده بود.
سوال بی پاسخ ما این است که جرم عبدی چیست؟ اکنون چرا او باید در زندان باشد؟ چرا باید اتهامات امنیتی به او نسبت داده شود؟ چرا به بهانه های مختلف از دادن مرخصی به او جلوگیری می شود؟ چرا از حضور در جمع خانواده محروم است؟ این سوالات در حالی بی پاسخ ماندهاند که معتقدیم عبدی کاری جز این انجام نداده است که به عنوان یک معلم با اتکا به حقوق شهروندی خویش به عضویت تشکلی قانونی در آمده و برای کمک به رفع برخی ایرادات اساسی موجود در آموزش و پرورش که تمامی دست اندرکاران نیز به آن ها اذعان دارند همراه با صدها و شاید هزاران معلم در سراسر کشور به صورت مسالمت آمیز، اعتراض نموده است. متاسفانه برای فرار از پاسخگویی به چنین پرسش هایی همواره تکرار می شود که اتهامات عبدی ربطی به معلم بودن او ندارد. اگر چنین است، محتویات پرونده او و اتهامات وارده به او در پرونده را منتشر کنند تا همگان و دست کم معلمان بدانند اتهام واقعی عبدی چیست.
این روزها این معلم عدالتخواه جسم و جان خود را که تنها ابزار موجود در زندان برای اعتراض است به خطر انداخته است تا نظر مسئولان و نیروهای امنیتی را به خواستههای خود جلب کند. در بیست و هشتمین روز از اعتصاب غذا وضعیت جسمی ایشان نگران کننده است و معلمان و خانوادهی ایشان شدیدا نگران شرایط جسمی ایشان هستند و بارها با مراجعه به مسئولان خواهان پیگیری وضعیت ایشان شدهاند؛ اما متاسفانه هنوز مسئولان تصمیمی برای شنیدن صدای این معلم که صدای اعتراض بخش وسیعی از معلمان است ندارند.
کانون صنفی معلمان تهران که هرگونه برخورد امنیتی با فعالین صنفی را برنمیتابد ضمن حمایت از خواستههای اسماعیل عبدی نگرانی خود را از وضعیت جسمی ایشان اعلام می دارد و در صورت هرگونه اتفاق برای سلامتی ایشان مقامات ذیربط را مسئول آن میداند. همچنین لازم به ذکر است با توجه به اینکه خواستهی اسماعیل عبدی خواستهی کانون صنفی معلمان تهران،اعضای آن و بسیاری از معلمان در سرتاسر کشور میباشد و با توجه به نگرانی جامعهی معلمی از وضعیت ایشان احتمال هرگونه تحرک اعتراضی از سوی بدنه در روزهای آتی دور از انتظار نیست.
کانون صنفی معلمان تهران.1396.3.6
بیانیه کانون صنفی فرهنگیان گیلان درباره اعتصاب غذای اسماعیل عبدی
به نام خداوند جان و خرد
یک ماه از اعتصاب غذای اسماعیل عبدی عضو هیئت مدیره کانون معلمان تهران سپری شده است.
اسماعیل عبدی از مسالمت آمیزترین کنشگران صنفی است که پس از طی همه راه های قانونی برای برداشتن اتهامات ناروای امنیتی در حق خود و دیگر کنشگران صنفی و ناامیدی کامل از این خواسته ی به حق و قانونی، در نهایت جان نازنینش را چون سلاحی برای صلاح کژی ها در دست گرفت.
در ایام اعتصاب غذای اسماعیل عبدی بسیاری برای جلوگیری از تضییع حقوق شهروندی به صحنه آمدند و دست به انتخاب زدند. رئيس جمهور برگزیده نیز در دفاع از حقوق شهروندی و آزادی ها سخنان بی پروایی گفت.
اکنون اما پرسش جدی از دولت برگزیده و حامیانش این است آیا پس از این پیروزی شیرین وقت آن فرا نرسیده که مصداقی از آن مفاهیم خوش آب و رنگ را که به این وضوحی پیش چشم همگان در حال آب شدن است، ببینم و به یاریش بشتابیم؟
ما را چه شده است که معلمی دردمند و دلسوز و حق طلب در میان نگرانی همسر و سه فرزند نوجوان و کودک وخردسالش چاره ای جز اعتصاب غذا برای رساندن صدای حق طلبیش نمی یابد و ما همچنان تماشاگرانه دست روی دست می گذاریم و با سکوت از این ظلم بزرگ در می گذریم ؟
به عنوان اولین مطالبه پس از پیروزی از دولت محترم جناب روحانی انتظار می رود کمیته ای را برای پیگیری اتهامات واهی امنیتی که به شکل های مختلف بر کنشگران صنفی روا داشته می شود، تشکیل دهند و به طور اختصاصی نیز موضوع اسماعیل عبدی را در دستور کار خود بگنجانند.
جامعه معلمان ایران اینک با چشمان باز و مطالبه محور در انتظار تحقق شعارهایی است که هنگام انتخابات سرداده شد.
وضعیت اسماعیل عبدی به مرحله حاد و خطرناکی رسیده است. ما اکنون با صدای بلند هشدار می دهیم که هرگونه اتفاق احتمالی ناگوار که برای عبدی پیش آید، متوجه نظام قضایی ایران است و دولت هم اگر همچنان اصرار بر سکوت داشته باشد در این ظلم بزرگ سهیم است و این سکوت اولین نقض میثاق نامه ی دولت با مردم در 29 اردیبهشت محسوب می شود.
امیدواریم تا کار از کار نگذشته،مردی از خویش برون آید و کاری بکند. جان اسماعیل عبدی در خطر است. جان یک معلم در خطر است.
آیا یاریگری در این میان هست؟
کانون صنفی فرهنگیان گیلان
ششم خرداد ۹۶