سئوال ها در مورد اینکه چرا محمود احمدی نژاد که اصولاٌ تا چند روز پیش هیچ صحبتی از کاندیدا شدنش نبود پا در عرصه کارزار انتخابات گذاشته است، هنوز ادامه دارد. به نظر برخی از منتقدان او و سیاستمداران کشور احمدی نژاد با این کار خود بسیاری از قرار ها را بهم زده است. برخی ها حتی معقدند او از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت خواهد شد. واکنش ها به ثبت نام احمدی نژاد حتی از سوی حامیان و دوستان او هم جالب توجه است، چراکه از آمدن او انتقاد کرده و حتی خواهان انصراف رئیس جمهور پیشین شده اند. ولیکن سئوال اصلی اینست:
چه کسی به احمدی نژاد توصیه کرد که کاندیدا بشود؟
احمدی نژاد در صحبت های خود به طور غیر مستقیم به آقای خامنه ای رهبر به عنوان مشوق خود برای شرکت در انتخابات اشاره می کند. آیا این واقعیت دارد و اگر آری، چرا؟ و اینکه تبعات این امر چه خواهد بود؟ احمدی نژاد شش ماه قبل در نامه اش با صراحت از “تبعیت از توصیه رهبری” سخن گفته و حتی اعلام کرده بود که “از کاندیدایی هم حمایت نخواهد کرد”. اما چه شده است که در روزهای اخیر این «سرباز» گوش به فرمان «رهبر انقلاب» ناگهان تغییر نظر میدهد و با پاسخ های غیر قابل باور به توجیه رفتار خود میپردازد.
روزنامه سیاست روز امروز پنبجشنبه 24 فروردین اشاره کرده است که پس از آن که احمدی نژاد با حضور در وزارت کشور ثبت نام میکند، خبرنگاری از او میپرسد، آمدن شما برای حمایت از آقای بقایی کافی بود، دیگر چرا ثبت نام کردید؟ و احمدی نژاد نیز پاسخ میدهد: شما در یک مقطعی وقتی به پزشک مراجعه میکنید، او به شما میگوید آب نخور. اما وقتی شش ماه دیگر مراجعه میکنید به شما میگوید آب بخور. به نظر می رسد که پزشک مورد اشاره آقای احمدی نژاد رهبر حکومت اسلامی و آقای خامنه ای باشد! اگر این نتیجه گیری درست باشد، باید سئوال کرد که «ولی امر مسلمین» به چه دلیلی رهنمودی این چنینی به شخصیتی مانند احمدی نژاد داده است. سئوال های مهم بعدی می توانند به قرار زیر باشند:
- مقام های مسئول نگران عدم استقبال وسیع رای دهندگان از انتخابات این دور بودند و این در رابطه با برنامه های حکومت اشکال های سیاسی ویژه ای ایجاد می کرد. آیا ورود احمدی نژاد به منظور گرم کردن تنور انتخابات است که با توجه به مشکلات سیاسی و متفاوتی که دو کاندیدای عمده مطرح، روحانی و رئیسی، می توانست صورت نیذیرد. این مشخص است که رهبران حکومت اسلامی به دلایل عدیده ای بالا بودن تعدادشرکت کنندگان در یک انتخابات کنترل شده را عنصر مهم و استراتژیک در کسب مشروعیت نظام قلمداد می کنند. مهدی فضائلی، یک کارشناس رسانه و مسایل سیاسی اصولگرا با اما و اگر در این رابطه امروز در روزنامه «سیاست روز» اظهار داشته است: “به هرحال،ورود مجدد (و باواسطه) آقای احمدی نژاد به صحنه رقابت های انتخاباتی اگر به نشاط بیشتر انتخابات و آگاهانه تر شدن انتخاب مردم بینجامد، نکته مثبتی خواهد بود…”
- آیا این حقیقت دارد که احمدی نژاد میتواند توازن قوای کنونی بین دو جناح اصلی قدرت را به نفع یک طرف بر هم بزند؟ چگونه؟ از ایران خبر می رسد که در دو روز گذشته 90 درصد تیترها و بحث های رسانه های مجازی تحت الشعاع اعلام کاندیداتوری احمدی نژاد بوده است.
- بیت رهبری تشخیص داده است که ضروری است رئیسی قبل از موعد برگماری و احراز مقام جانشینی ولی فقیه حتماٌ تجربه سیاسی در سطح کلان را کسب کند و این امر نیز جز از طریق یک دوره ریاست جمهوری و آنهم با رای بالای “مردم” در شرایط موجود ممکن نمی باشد. ولیکن با توجه به سابقه سیاه رئیسی و نقش برجسته او در «کمیسیون مرک» در فاجعه ملی سال 1367 که آیت الله منتظری آن را “جنایت تاریخی” خواند، بدون وارد کردن فاکتوری برای جذب علاقه “مردم” برای شرکت در انتخابات ممکن نمی بشد. احمدی نژاد هنوز هم میتواند با هوچی گری و وعده و وعید آرای بخش بزرگی از روستا نشینان و اقشار رها شده به حال خود در عمق فقر و فلاکت در حاشیه شهرها را بسوی شعارهای بیت رهبری جلب کند. آیا احمدی نژاد نقش محلل را در این انتخابات بازی خواهد کرد که ممکن شود رئیسی در دور دوم به کرسی بنشیند؟
- آیا احمدی نژاد در نظر دارد که نقش رفسنجانی در انتخابات 1392 را بازی کند و پس از هیجان بخشی به روند انتخابات در شرایطی که رد صلاحیت شود همه هواداران بسیج شده خود را به رای به بقائی و یا مستقیماٌ به رئیسی فرا بخواند؟ او قویاٌ مطمئن است که بقائی رد صلاحیت نخواهد شد.
- آیا احمدی نژاد نقش خود در انتخابات را منوط به وضعیت بقائی و تائید صلاحیت او در آن کرده است؟ به این معنی که اگر صلاحیت بقایی احراز نشود احمدی نژاد خود را وارد رقابت انتخاباتی خواهد کرد، اگر بقایی احراز صالحیت شود او با حمایت از معاونت سابق خود برای پیروزی تلاش خواهد نمود.
- بیت رهبری پس از تشویق رئیسی به وارد شدن به عرصه انتخابات با معضل بیرون آوردن او از صندوق های رای روبرو شده و به این نتیجه رسیده است که با توجه به «سونامی» کاندید شدگان و اینکه رئیسی کلاٌ در میان اقشار شهری، تحصیل کرده، سیاسی، فعال در رسانه های مجازی کاملاٌ منفور و مردود است، این مسئله مشکل می باشد و لذا برای اینکه در شرایط حاضر در منطقه و فشارهای دولت ترامپ بتواند بازی را ادامه بدهد به این متمایل شده است که کاندیدای قدرتمند دیگری را که امکان مهندسی انتخابات را بدهد بر عرصه بیاورد. آیا احمدی نژاد از حالا به عنوان یکی از دو کاندیدای بیت رهبری در مرحله اول انتخابات نقش ایفا خواهد کرد؟
- اگر احمدی نژاد در مرحله تعیین صلاحیت ها حذف نشود و به هر دلیلی در دور اول رای بالایی بدست بیاورد، نقش او در دور دوم چه خواهد بود؟ او در چنین شرایطی آیا هنوز به طرح بیت رهبری تمکین خواهد کرد؟
- آنچه مشخص است اینکه با توجه به وارد شدن تعداد زیادی کاندیداهای سرشناس در انتخابات و به ویژه قرار گرفتن رئیسی در مقابل روحانی و دوقطبی شدن انتخابات، ظاهراٌ نهی احمدی نژاد توسط خامنه ای در مهرماه گذشته دیگر موضوعیتی ندارد. به گزارش ایسنا آقای سعیدحجاریان، تئوریسین برجسته جناح اصلاح طلبان نیز امروز همین استدلال را عنوان کرده است.
درسطور زیر متن گزارش امروز روزنامه سیاست روز برای اطلاع خوانندگان آورده می شود:
سودای قدرت!
سیاست روز- واکنش ها به ثبت نام احمدی نژاد حتی از سوی حامیان و دوستان او هم جالب توجه است، چراکه از آمدن او انتقاد کرده و حتی خواهان انصراف رئیس جمهور پیشین شده اند. شعارها و وعده هایی که احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری خود داد، میتواند ملاکی برای عملکرد درست یا نادرست او در 8 سال ریاست جمهوری باشد. اما اکنون احمدی نژاد چه تصوری کرده که خود را برای بار سوم عرضه کرده و میخواهد به پاستور بازگردد؟ پس آن همه تأکید بر تبعیت و تمکین به توصیه رهبری چه شد که اکنون همچون آفتاب پرست تغییر رنگ داده و با پاسخ های غیرمنطقی سعی دارد به توجیه رفتار خود پردازد؟ هنگامی که حضرت آیت الله خامنه ای به احمدی نژاد توصیه میکنند که به صلاح خود و کشور نیست در این دوره از انتخابات حضور داشته باشد، چراکه فضای دوقطبی ایجاد میشود، ایشان به عنوان رهبر انقلاب نکاتی را میبینند که، شاید دیگرانی همچون احمدی نژاد از دیدن آن عاجز باشند. احمدی نژاد مو میبیند و رهبر انقلاب پیچش مو، شاید برداشت احمدی نژاد را از این که حضرت آیت الله خامنه ای توصیه کرده اند که در انتخابات ریاست جمهوری حضور نداشته باشد، و حکم نکرده اند درست است، اما این توصیه با استدلال هایی که در درس خارج فقه مطرح کردند و البته در جلسه ای که احمدی نژاد در محضر رهبر معظم انقلاب حضور داشت، نکات مهمتر و اساسی تری به او یادآوری شده است، حجت را بر او تمام میکند. کافی است به نامه های منتشر شده از سوی احمدی نژاد سری بزنیم آنگاه میبینیم که او در این نامه ها با صراحت از تبعیت از توصیه رهبری سخن گفته و حتی اعلام کرده است که از کاندیدایی هم حمایت نخواهد کرد. او در نامه خود به رهبر معظم انقلاب اسلامی از موضع قطعی و غیر قابل تغییر سخن میگوید، اما ناگهان تغییر نظر میدهد و با پاسخ های غیر قابل باور به توجیه رفتار خود میپردازد. پس از آن که احمدی نژاد با حضور در وزارت کشور ثبت نام میکند، خبرنگاری از او میپرسد، آمدن شما برای حمایت از آقای بقایی کافی بود، دیگر چرا ثبت نام کردید؟ و احمدی نژاد نیز پاسخ میدهد: شما در یک مقطعی وقتی به پزشک مراجعه میکنید، او به شما میگوید آب نخور. اما وقتی شش ماه دیگر مراجعه میکنید به شما میگوید آب بخور. بازی ای که احمدی نژاد آغاز کرده است، یک بازی خطرناک است، این خطر هم برای آینده سیاسی او است و هم خطری برای کشور محسوب میشود. شرایط با توجه به وضعیت منطقه و تهدیداتی که علیه کشور وجود دارد، ضمن این که شرایط اقتصادی هم باعث بروز مشکلاتی در جامعه شده است، نمیتواند بپذیرد که به خاطر یک هوس بحران و فتنه ای دیگر سر باز کند و کشور را درگیر خود سازد. احمدی نژاد در نشست خبری خود بقایی را همراه آورد و در آنجا حمایت رسمی خود را از او اعلام کرد، بقایی هم در نامه ای به وزارت کشور اعلام کرد که آقایان احمدینژاد و مشایی را به عنوان نمایندگان خود برای ثبتنام اعالم میکنم، اما همه این صحنهسازیها با حضور سه نفری آنها در وزارت کشور تغییر میکند و هم بقایی ثبتنام میکند و هم احمدینژاد. تنها کافی است تیم احمدینژاد در جریان انتخاب ریاست جمهوری کوچکترین خطا و اشتباهی کنند، که میتواند آخرین اشتباه آنها باشد. محمود احمدینژاد در نامهای به رهبر معظم انقلاب اسلامی که در تاریخ 6/7/95 نوشته بود صراحتاً اعلام کرد؛ همان گونه که مستحضر هستید در دیدار مورخ نهم شهریورماه سال جاری، اینجانب برنامه های تبیین انقلاب در سراسر کشور را تشریح نمودم، پس از آن حضرت عالی توصیه فرمودید که در این دوره مصلحت نیست بنده در انتخابات شرکت نمایم و اینجانب نیز تبعیت خود را اعلام نمودم. ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار میرسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامهای برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی سال آینده ندارم. پس از این احمدینژاد نامه دیگری منتشر کرد و در آن نوشت که از هیچ نامزدی در انتخابات ۹۶ حمایت نمیکنم. او در نامه دوم خود به تاریخ 23/11/95 نوشت؛ از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد. این موضع قطعی و غیرقابل تغییر اینجانب است. تناقضات شدید رفتاری آقای احمدی نژاد غیرقابل هضم است، آیا او تشنه قدرت است یا شیفته خدمت؟! هدف احمدی نژاد از ثبت نام در انتخابات، بر دو محور استوار است. اگر صلاحیت بقایی احراز نشود احمدی نژاد خود را وارد رقابت انتخاباتی خواهد کرد، اگر بقایی احراز صالحیت شود او با حمایت از معاونت سابق خود برای پیروزی تلاش خواهد نمود. اما اگر هر دو صلاحیت شان احراز نشود، واکنش آنها چه خواهد بود؟ آیا همچون سال 88 مانند موسوی و کروبی به «جرزنی سیاسی» رو خواهند آورد و فضا را مسموم خواهند کرد؟ احمدی نژاد در نشست خبری که چند روز پیش با حضور بقایی برگزار کرد در پاسخ به خبرنگار سیاست روز که پرسیده بود اگر آقای بقایی احراز صلاحیت نشود، واکنش شما چه خواهد بود، گفت؛ دلیلی ندارد صلاحیت بقایی احراز نشود، اما اگر چنین اتفاقی افتاد برنامه های برای آن زمان داریم. احتمال این که حمید بقایی احراز صلاحیت نشود، وجود دارد و این موضوع را احمدی نژاد هم میداند، به همین خاطر احمدی نژاد ثبت نام کرد تا از میان این دو یک نفر احراز صالحیت شود. احمدی نژاد میخواهد هزینه های انتخابات را برای نظام بالا ببرد، احراز نشدن صالحیت هر دو آنها واکنش هایی را در پی خواهد داشت، این واکنش ها همان اشتباه و خطایی است که گفته شد میتواند آخرین خطای او باشد. احمدی نژاد دو دور رئیس جمهور بود، و در این مدت 8 ساله فرصت داشت برنامه ها و اقداماتی که در دستور کار دارد پیاده کند، یکی از عیوب سیاسیون ما در ایران این است که خود را پس از مدتی بازنشسته نمیکنند و هر بار سعی دارند وارد مدار قدرت شوند. با بررسی شرایط رؤسای جمهور دیگر کشورها از جمله آمریکا و اروپا میبینیم که رئیس جمهور در این کشورها پس از پایان دوران ریاست جمهوری، خود را از حلقه قدرت دور میکنند تا دیگران فضا برای رقابت داشته باشند. نمیتوان نمونه ای یافت یا کمتر میتوان یافت که مثال در آمریکا فردی دو دور رئیس جمهور بوده است، و خود را برای دور بعدی نامزد کرده باشد. اما در کشور ما اکثر روسای جمهور پس از پایان دوران خود، بار دیگر عزم بازگشت به قدرت دارند و این آسیبی است که ساختار دولت را، هم تهدید میکند و هم تضعیف، چراکه از چرخش نخبگان در عرصه ریاست جمهوری میکاهد و حتی جلوگیری میکند. یک رئیس جمهور تکراری، از وزرا و مدیران تکراری بهره میبرد و شیوه اداره کشور از سوی او هم با تغییرات بهینه سازی شده همراه نخواهد بود و همان سیاست های دوران پیشین او در صورت انتخاب شدن، به کار گرفته میشود. به نظر میرسد، اقدام احمدی نژاد، نشاندهنده قدرت طلبی و حب ریاست باشد تا حب خدمت.