در جمعبندی کلی اکنون تمام نگاهها به ابراهیم رییسی به عنوان کاندیدای اصلی جریان مقابل روحانی است و این صحنه به زودی و در دو روز آینده روشنتر هم خواهد شد. برخی از تحلیلپران بر این باورند که اصلاحطلبان اغلب در شرایط انتخابات دو قطبی موفق به پیروزی شدهاند چرا که در این وضعیت میتوانند طیف خاکستری رای دهندگان را به پای صندوقها بکشانند. البته باید در پاسخ گفت که متاسفانه روحانی اصلاح طلب نیست و کارنامه دوره چهار ساله اول ریاست جمهوری او مورد تائید وحمایت بخش های وسیعی از اقشار پائین و متوسط جامعه نیست.
قطعه های پازل انتخابات کم کم دارد کنار هم قرار میگیرد و کاندیداهای نهایی به زودی مشخص خواهند شد. حسن روحانی به طور قطع کاندیدای اصلی میانهروها و اصلاحطلبان خواهد بود و اوضاع اصولگرایان هم تا اندازهای از ابهام خارج شده است. در جریان اصولگرا البته هنوز یکدستی دیده نمیشود ولی نام ابراهیم رییسی پرتکرارترین نام در بین کاندیداهای بالقوه است و انتظار میرود که او در صورت اعلام کاندیداتوری به عنوان چهره اصلی این جریان در انتخابات حضور داشته باشد.
پایان گمانهزنیها
نشانههای اعلام حضور رییسی پررنگتر از قبل شده است و شنیدههایی درباره انتخاب رییس ستاد وی نیز به گوش میرسد. رییسی عضو هیات مرکزی نظارت بر انتخابات است و برای کاندیداتوری باید ابتدا از این سمت استعفا دهد. عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان گفته است که خبر مربوط به استعفا یا عدم استعفای رییسی در جلسه روز پنجشنبه ( ۱۷۷ فروردین) این هیات مشخص خواهد شد. استعفای رییسی را میتوان به منزله قطعی شدن کاندیداتوری وی تلقی کرد. او در بین چهرههای اصولگرا از سایر گزینهها قابلیت اجماع بیشتری دارد و مزیتهای جانبی دیگری هم او را در میدان انتخابات همراهی میکند.
رییسی به واسطه تصدی تولیت آستان قدس رضوی از امکانات مالی فراوانی برخوردار است و برنامههای صدا و سیما در هفتههای اخیر برای تبلیغ او نیز نشان میدهد که حرکتی هماهنگ و سازماندهی شده جهت معرفی بیشتر رییسی به افکار عمومی در جریان است. زمانی که او در اسفند ماه سال ۱۳۹۴به عنوان تولیت آستان قدس انتخاب شد بسیاری از تحلیلگران این موضوع را برجسته کردند که رییسی احتمالا یکی از گزینههای اصلی جانشینی آیتالله خامنهای خواهد بود. بر همین اساس هم موضوع کاندیداتوری او برای انتخابات ریاست جمهوری محل تردید قرار میگرفت چرا که این اقدام به شانس او برای جانشینی رهبری ممکن است ضربه بزند.
فرصت و تهدید برای حامیان دولت
مهمترین تاثیر حضور رییسی در انتخابات این خواهد بود که دو قطبی انتخاباتی میان وی و حسن روحانی شکل خواهد گرفت و سایر کاندیداهای احتمالی در حاشیه قرار خواهند گرفت. دو قطبی انتخاباتی همان وضعیتی است که آیتالله خامنهآی در نگرانی از آن به محمود احمدینژاد توصیه کرده بود کاندیدا نشود. در شرایط کنونی به نظر میرسد که رییسی میتواند بدنه اصلی اصولگرایان را پشت خود بسیج سازد و قطب اصلی مقابل روحانی باشد.
برای حامیان دولت این وضعیتی است که هم میتواند تهدیدآفرین باشد و هم فرصتساز. اصلاحطلبان اغلب در شرایط انتخابات دو قطبی موفق به پیروزی شدهاند چرا که در این وضعیت میتوانند طیف خاکستری رای دهندگان را به پای صندوقها بکشانند و مشارکت بالا در انتخابات به عنوان تضمینی برای پیروزیشان است. در این انتخابات هم حضور رییسی میتواند این فرصت را به اصلاحطلبان برای تحریک جامعه بدهد. تهدید ناشی از حضور رییسی را هم البته نباید نادیده گرفت. برخی از تحلیلگران اصلاحطلب این تصور را دارند که اگر رییسی کاندیدای اصلی اصولگرایان شود به معنی تصمیم نظام برای به ریاست جمهوری رساندن وی به هر قیمتی خواهد بود. آنها نگران هستند که تجربه سال ۱۳۸۸ در اعلام پیروزی احمدینژاد تکرار شود.
برای این ترس و نگرانی قرینههایی هم وجود دارد. از جمله این که رسانههای نزدیک به سپاه پاسداران در روزهای اخیر به عنوان تریبونهای رییسی در انتخابات فعال شدهاند. سابقه امنیتی رییسی هم مزیت بر علت است و جایگاه کنونی او در تولیت آستان قدس باعث محدودیت مضاعف رسانهها در نقد عملکرد وی شده است. بنابراین اصلاحطلبان در یک وضعیت خوف و رجا نسبت به کاندیداتوری رییسی به سر میبرند. پیروزی بر او در انتخابات بسیار خوشایندشان خواهد بود از این جهت که نه فقط این چهره را با آرای عمومی شکست دادهاند بلکه شانس وی برای جانشینی آیتالله خامنهای را هم از بین بردهاند. روی دیگر سکه اما هراس از شکست است و این که اگر او بتواند بر روحانی غلبه کند راه میانهروها و اصلاحطلبان در ایران به بنبستی سخت خواهد خورد.
گزینههایی که به حاشیه رفتند
در جریان رقیب روحانی نامهای دیگری هم جز رییسی به چشم میخورد ولی آنها چندان محل توجه نخواهند بود. برای مثال حزب موتلفه اعلام کرده که تکلیف الهی خود را در رای دادن به مصطفی میرسلیم میداند. حمیدرضا بقایی هم به عنوان کاندیدای جریان احمدینژادیها اعلام کاندیداتوری کرده و در حال حاضر حدس غالب این است که او توسط شورای نگبهان رد صلاحیت خواهد شد. محمدباقر قالیباف هم که از او به عنوان یکی از بخثهای اصلی اصولگرایان در این انتخابات معرفی میشد در بیانیهای اعلام انصراف کرد و رستم قاسمی وزیر سابق نفت هم گفته فقط در صورتی در صحنه انتخابات باقی میماند که کاندیدای نهایی اصولگرایان باشد. سعید جلیلی هم اکنون بزرگترین متحد خود یعنی مصباح یزدی را از دست داده است. بنابراین در جمعبندی کلی اکنون تمام نگاهها به ابراهیم رییسی به عنوان کاندیدای اصلی جریان مقابل روحانی است و این صحنه به زودی روشنتر هم خواهد شد.
به نقل از سایت خبری- تحلیلی زیتون، 16 فروردین ماه