انفجار سوم آوریل در متروی شهر «سنپترزبورگ» یا همان شهر نامآشنای لنینگراد که در جنگ جهانی دوم در حماسهای مقاومت یک شهر تحت محاصره نیروهای فاشیست هیتلری (بعد از استالینگراد) با بیش از یکونیم میلیون قربانی و شکستناپذیری خود را به رخ میکشید، ١٤ کشته و حدود ٥٠ زخمی بر جای گذاشته است.
این انفجار که طبق گفته مقامات سیاسی و امنیتی روسیه به احتمال زیاد یک عملیات تروریستی بوده است در شرایطی رخ میدهد که چند ساعت قبل از آن «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری این کشور با همتای بلاروس خود «الکساندر لوکاشنکو» در همین شهر دیدار و مذاکراتی داشته است. این کشور از زمان فروپاشی شوروی سوسیالیستی و متعاقب آن با بروز و ظهور تفکرات بنیادگرای اسلامی که از سوي مؤسسات و محافل مرتبط با ادارات اوقاف عربستان و ترکیه و با حمایت امپریالیسم براي تجزیه دوباره روسیه در این مناطق تبلیغ و ترویج میشد، همواره با مشکل تروریسم جهادی در حوزه آسیای میانه و قفقاز روبهرو بوده است که اوج آن در جنگهای جمهوری «چچن» اتفاق افتاده است.
هماکنون تخمین زده میشود که بین سه تا پنج هزار تروریست از مناطق قفقاز و آسیای میانه در صفوف جهادگرایان تروریست در نقاط مختلف بحرانی از جمله سوریه، عراق، لیبی و افغانستان فعال بوده و سلولهای خفته آنان نیز همچنان در خاک روسیه وجود داشته باشد. مقامات مسکو بر اساس همین واقعیت و خطری که همواره این کشور را از جانب تروریستهای بنیادگرا تهدید میکند، بیش از دیگر قدرتهای غربی نسبت به این پدیده مخرب حساس هستند و یکی از دلایلی که روسیه خود را در صف مقدم مبارزه با تروریسم در سوریه قرار داد و هماینک در عراق، لیبی و افغانستان نیز نقش فعالتری را ایفا میکند، دقیقا ناشی از همین موضوع است. آنچه برای کشورهای غربی یک تهدید بالقوه و حاشیهای تلقی میشود، برای روسیه یک تهدید واقعی و دارای پایگاه یا بستر عینی در مناطقی از خاک این کشور است که همیشه میتواند جرقه حوادث هولناک و حتی بیثباتی در جمهوریهای قفقاز و آسیای میانه را فراهم کند.
بلافاصله بعد از وقوع این حمله تروریستی، پیامهای تسلیت و همدردی از سراسر جهان به مسکو ارسال شد و از دبیرکل سازمان ملل، رئیسجمهوری آمریکا، مقامات اروپایی، دولت ایران و رئیسجمهوری سوریه تا بسیاری از کشورهای منطقه و جهان که حتی روابط مناسبی با مسکو ندارند، این حمله تروریستی را بهشدت محکوم کردند. چند ساعت بعد از وقوع این انفجار، ولادیمیر پوتین با حضور در محل حادثه و گذاشتن یک دستهگل سرخ در ورودی همان ایستگاه مترو و دیدار با مقامات امنیتی، پرسنل اورژانس و مسئولان وزارت کشور بدون اینکه بیانیهای صادر کند به شیوه خود نشان داد که رهبری تحقیقات و اقدام متقابل را شخصا هدایت میکند. با توجه به شناختی که از پوتین وجود دارد و زمانی که سوخوی ٢٤ این کشور به وسيله جنگندههای ترکیه سرنگون شد، او فقط با گفتن اینکه «این عمل خنجر از پشت زدن بود» و متعاقب آن با اقدامات فلجکننده خود «رجب طیب اردوغان» را به وضعیتی کشاند که با تسلیم در مقابل خواست او با عذرخواهی به بسیاری از خواستهای مسکو تن دهد، این بار هم باید منتظر «مشت آهنین» پوتین بود که بلافاصله بعد از تأیید تروریستیبودن حمله به متروی سنپترزبورگ و شناسایی ارتباط عوامل آن با گروههای تروریستی انتقام سختی از این گروهها بگیرد. بدون هیچ تردیدی مابازای این حمله تروریستی در صحنههای جنگ سوریه ستانده میشود و نیروهای نظامی روسیه و بخش هوافضای این کشور مستقر در سوریه بسیاری از جبههها و مناطق تحت تصرف گروههای مرتبط با «داعش» و «القاعده» را شخم خواهند زد.
ولادیمیر پوتین به عنوان یک رهبر کاریزماتیک و کسی که از درون نهادهای امنیتی شوروی سابق پرورش یافته، به خوبی میداند در شرایط وجود «آنارشی» در عرصه بینالمللی و تهدیدات عینی پدیده تروریسم اسلامی، قاطعیت در مبارزه علیه دشمن با درهمشکستن بسترهای رشد داخلی آنان و تعقیب برای سرکوب در جبهههای خارجی تروریستها امکانپذیر است. روی میز پوتین هم اکنون دو پرونده وجود دارد؛ یک پرونده «سبز» برای گروهها و کشورهایی که تمام ارتباطات خود را با گروههای تروریست اسلامی از جمله عوامل حمله متروی سنپترزبورگ قطع کردهاند و یک پرونده «قرمز» برای گروههای تروریست و محافل مرتبط با حمله به متروی سنپترزبورگ که سیاهه پرونده اول بايد در روزهای خشم پوتین بیش از پیش حساب خود را از تروریستهای داعشی و القاعده جدا کنند و در سیاهه دوم هم گروههای موجود باید چشمانشان به آسمان باشد تا ارابههای مرگ اهدایی پوتین را بالای سر خویش انتظار بکشند.
از آنجا که سیستم حکومتداری در روسیه به رهبری پوتین بر مدار اقتدار میچرخد، انفجار در زادگاه و محل حضور وی پیام یک هماوردی است که با توجه به موضع شفاف روسها در مقابل بنیادگرایی اسلامی تاوان سنگینی خواهد داشت. در مقابل پدیده تروریسم جهادی همه کشورهای کوچک و بزرگ آسیبپذیر هستند و دیگر این حملات غافلگیرکننده برای هیچ دولت و قدرتی تعجببرانگیز نخواهد بود. امروز هم حمله تروریستها به متروی سنپترزبورگ در واقع و به تعبیری میتواند برای پوتین «خنجر به قلب زدن» باشد و این پیام تروریستی برای فدراسیون روسیه سختتر از آن است که کسی انتظار شکیبایی در عرصههای عملیاتی با این گروهها را از رهبران مسکو داشته باشد. بدون تردید در داخل روسیه اولویتهای امنیتی در رأس سیاستهای دولت پوتین قرار میگیرد و در عرصه خارجی هم مبارزه با تروریسم اسلامی بسیار قاطعانهتر و بدون انعطاف دنبال خواهد شد. به احتمال قرین به یقین آسمان سوریه بهزودی میزبان دهها جنگنده سنگین روسیه خواهد بود که این بار برای انتقام خون قربانیان خط آبی متروی سنپترزبورگ و جواب پیام تروریستهای جهادی روانه شدهاند تا ولادیمیر پوتین نیز پیام دهد که در مقابل خنجرزدن به قلب روسیه با هیچکس مدارا نخواهد کرد.