
لنا پتروا
ترجمه و تلخیص از الف. هوشیار
جمعه ۹ خرداد ۱۴۰۴
اگرچه ممکن است به این زودیها تیترهای خبری از «جنگ ارزی» خبر ندهند، اما نبردی بر اساس درصدها، سیاستها، و مذاکرات پشت درهای بسته در جریان است. بانک خلق چین در حال بازی بلندمدت است: دفاع از ارز ملی، حفظ ثبات بازار، و زمینهسازی برای جهانی مالی با محوریت یوان. این فقط یک داستان مالی نیست؛ داستانی ژئوپلیتیک است.
این هفته ممکن است گزارشهای متعددی دیده باشید که میگویند چین دیگر دلار آمریکا نمیخرد، یا حتی فراتر از آن، دولت چین به بانکهایش دستور داده است که معاملات دلاری را لغو کنند. امروز قصد داریم بدون هراس بررسی کنیم واقعاً چه اتفاقی در حال رخ دادن است و چرا مهم است.
هدف تحلیل روندها و رویدادهای اخیر با استفاده از منابع معتبر بهنحوی است که به شما کمک کند وضع را درک کنید و انتظارات آینده را بشناسید. در جهانی که ارزها فراتر از اعداد روی صفحهاند و هر نوسانی در اقتصادها در اتاقهای هیئتمدیره و سفرههای خانوادهها طنینانداز میشود، چین خط قرمز شفافی ترسیم کرده است و با رویکردی کاملاً منسجم، نشان میدهد که تمایلی به خدمترسانی به منافع بازیگران دیگر ندارد.
بانک مرکزی چین با افزایش فشار بر ارز ملی (یوان) وارد عمل شده است و در پشت صحنه، طوفانی خاموش در حال شکلگیری است؛ طوفانی که در آن بانک خلق چین قدمهایی برای کنترل بهتر یوان برمیدارد، آن هم در شرایطی که جنگهای تجاری و تنشهای جهانی تشدید میشود. بیایید نیروهای درگیر و آنچه را پیش روست واکاوی کنیم؛ اتفاقاتی که ممکن است آیندهٔ مالی جهان را بازتعریف کنند.
البته همهچیز با تجارت آغاز شد. تنشهای آمریکا و چین به جنگ «تعرفهای» تبدیل شد که بیشتر به «جنگ اقتصادی» شبیه است تا مذاکره. تعرفههای سنگین [آمریکا برای مالیات بر واردات] (گاه تا ۱۴۵درصد) بخش صادرات چین را متزلزل کرد. چین مجبور شد به سمت بازارهای دیگر برود و این مسئله اثری منفی بر آمریکا گذاشت. بازارها هم اصلاً آرام نبودهاند: نوسانهای شدیدی مشاهده میشود. یوان فقط در چند هفته ۱٫۳درصد سقوط کرده است. پیام واضح بود: سرمایهگذاران جهانی شروع به از دست دادن اعتماد کردهاند. سفتهبازان هم در کمین بودند. اما حقیقت این است که سرمایهگذاران جهانی سالهاست به دلار آمریکا نیز بیاعتماد شدهاند.
همانطور که اخیراً در ویدئویی گفتم، ارزش دلار در مقایسه با سبدی از ارزها سیر نزولی داشته و از ژانویهٔ امسال تقریباً ۶درصد از ارزشش را از دست داده است. جنگ تجاری ترامپ بهنفع هیچکس نبوده است. اما این بار، برخلاف گذشته، بانک مرکزی چین اجازه نمیدهد که بازارها به حال خودشان رها شوند و به بحرانی عمیقتر دامن بزنند.
بانک مرکزی چین بهجای اعلام سیاستهای گسترده در تلویزیون یا خبرگزاریهای ملی، از «راهنمایی غیرمستقیم» (سبک ویژهٔ اثرگذاری آرام، اما قدرتمندش) استفاده کرد. طبق گزارش بلومبرگ، به بانکهای دولتی دستور داده شد خرید دلار با منابع خودشان را کاهش دهند (نه اینکه متوقف کنند یا معاملات موجود را لغو کنند). علاوه بر این، موظف شدند خرید دلار از طرف مشتریان را نیز بهدقت بررسی کنند. این پیامی ظریف، اما قدرتمند است: «سفتهبازی در این شرایط تحمل نخواهد شد.» این اقدام احتمالاً موقتی است و در صورت تغییر تنشهای ژئوپلیتیک یا تطبیق دو طرف با واقعیتهای جدید، قابل بازنگری است.
واکنش در صحنهٔ معاملات سریع بود: بانکهای بزرگ چین با فروش دلار و خرید یوان عملاً به تقویت ارزش یوان پرداختند. این فقط مربوط به اعداد نیست؛ بسیاری از متخصصان اقتصاد این را «مداخلهٔ تمامعیار دولتی» میدانند (اتفاقی که در آمریکا هم رخ میدهد؛ مثلاً وقتی رئیسجمهور از فدرال رزرو میخواهد نرخ بهرهها را کاهش دهد). اهداف بانک مرکزی چین چیست؟
۱. مهار سفتهبازی
۲. تثبیت هیجانهای در بازار
۳. پیشگیری از هراس
شاید بپرسید که چرا اجازهٔ سقوط یوان را نمیدهند تا صادرات افزایش یابد؟ پاسخ در «اعتماد» نهفته است. کاهش شدید ارزش پول شاید در کوتاهمدت مفید باشد و کالاهای چینی را در بازار جهانی ارزانتر کند، اما میتواند به فرار سرمایه و تزلزل اعتماد جهانی به اقتصاد چین بینجامد.
بیایید به نکات آماری کلیدی نگاهی بیندازیم:
● تولید ناخالص داخلی اسمی چین در ۲۰۲۵: حدود ۱۹٫۲ تریلیون دلار (دومین اقتصاد جهان پس از آمریکا)
● تولید ناخالص داخلی بر اساس PPP (برابری قدرت خرید): ۴۰٫۷ تریلیون دلار (بزرگترین اقتصاد جهان)
بانک مرکزی چین بهجای کاهش شدید ارزش یوان، حرکات کنترلشده و متعادل را ترجیح میدهد تا هم از صادرات حمایت شود و هم ثبات مالی حفظ شود. به گفتهٔ یک مشاور سیاستگذاری: «کاهش شدید رخ نخواهد داد، اما کاهش متعادل مفید است.» جایی که کاهش ارزش کمک نکند، یارانهها، معافیتهای مالیاتی، و تنوعبخشی بازار وارد عمل میشود.
نکتهٔ دیگر: چین همزمان با دفاع از یوان در داخل، بهشدت در حال ترویج استفادهٔ جهانی از آن است. بانک مرکزی سهم الزامی یوان در معاملات تجاری فرامرزی را از ۲۵درصد به ۴۰درصد افزایش داده است (البته اجباری نیست، اما رعایت نکردن آن بر امتیاز نظارتی بانکها تأثیر دارد). چرا مهم است؟ زیرا هر معامله به یوان سلطهٔ دلار را بهتدریج کاهش میدهد. تا ژانویه، حدود ۳۰درصد از تجارت کالای چین با یوان تسویه میشد و این عدد در حال رشد است.
و این پیامی است به جهان: یوان دیگر صرفاً یک ارز چینی نیست، بلکه ارزی جهانی است. اگرچه چین قصد سرنگون کردن دلار را ندارد، اما خواهان ایجاد چارچوب مالی عادلانهتر و امنتر برای جنوب جهانی [کشورهای در حال توسعه] است. همهٔ اینها در حالی رخ میدهد که سیستم مالی جهانی شاهد تغییرات خاموش اما بنیادین است. سلطهٔ دیرینهٔ دلار در تجارت بینالملل اگر با ترویج معاملات یوانمحور ضعیف شود، میتواند آغازگر تحولی جدی باشد، هرچند دلار بهاینزودیها نابود نمیشود.
پیامدها:
● برای کسبوکارها: ریسکهای ارزی جدید
● برای بانکها: رقابت برای ادغام سیستمهای مبتنی بر یوان- که بسیاری از بانکهای جنوب جهانی بهسرعت در حال انجام آن هستند
● برای دولتها: هشدار که ارز مورد اعتماد امروز ممکن است فردا تنها گزینهٔ موجود نباشد
در کانون این تحولات، چین با حرکتی حسابشده و در سکوت، اهرمهای مالی جهانی را بهسمت استراتژی بلندمدت خودش هدایت میکند.
نتیجهگیری:
اگرچه ممکن است به این زودیها تیترهای خبری از «جنگ ارزی» خبر ندهند، اما نبردی بر اساس درصدها، سیاستها، و مذاکرات پشت درهای بسته در جریان است. بانک خلق چین در حال بازی بلندمدت است: دفاع از ارز ملی، حفظ ثبات بازار، و زمینهسازی برای جهانی مالی با محوریت یوان. این فقط یک داستان مالی نیست؛ داستانی ژئوپلیتیک است.