
سهشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴
حسین سلاحورزی، رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران، در یادداشتی در نشریهٔ اعتماد با عنوان «ناترازی برق: بحرانی که اقتصاد و اجتماع را تهدید میکند» نوشت: «در حال حاضر در اغلب شهرها نانوایان و خبازان دست به اعتراض زدهاند، این نارضایتیها در بستری از تورم بیش از ۳۵درصد و نرخ فقر ۳۰ تا ۳۵درصد، میتواند به ناآرامیهای بزرگتر تبدیل شود.»
او «ناترازی» برق در ایران را بهدرستی «ناتوانی در همگامسازی عرضه با تقاضای فزاینده برق» خواند و نوشت که این وضع «به بحرانی جدی در بخش انرژی کشور تبدیل شده که اقتصاد، اجتماع و محیطزیست را تحت فشار قرار داده است. این بحران در آستانهٔ تابستان ۱۴۰۴ با کمبود حدود ۱۲ تا ۱۵ هزار مگاواتی در اوج مصرف و قطعیهای گسترده، زندگی روزمره مردم را مختل کرد، تولید صنعتی را فلج نمود، و اعتماد عمومی به نهادهای دولتی را خدشهدار ساخت.»
او نوشت: «ناترازی برق همچنین نابرابری منطقهیی را تشدید کرده است؛ مناطق محروم با زیرساختهای ضعیفتر قطعیهای طولانیتری را تحمل میکنند.»
او ریشهٔ «ناترازی» برق را «در مسائل ساختاری، سیاستگذاریهای ناکارآمد و چالشهای محیطی» دانست و هشدار داد که این وضع «اگر با راهحلهای هدفمند مهار نشود، میتواند بیثباتی اقتصادی و اجتماعی را تشدید کند.»
کمبود سرمایهگذاری
سلاحورزی میگوید: «کمبود سرمایهگذاری در بخش تولید برق توسعهٔ زیرساختهای نیروگاهی را متوقف کرده است. تحریمهای بینالمللی، کاهش درآمدهای نفتی، و کسری بودجه مزمن دولت منابع مالی برای ساخت یا نوسازی نیروگاهها را محدود کرده است.»
او میگوید که بر اساس گزارشها، «ایران در سالهای اخیر کمتر از ۵درصد از سرمایهگذاری انرژی در خاورمیانه را جذب کرده است. بدهی بیش از ۱۰۰هزار میلیارد تومانی دولت به نیروگاههای خصوصی نیز انگیزهٔ سرمایهگذاری را کاهش داده است.»
فرسودگی زیرساختها
رئیس پیشین اتاق بازرگانی ایران دربارهٔ اتلاف انرژی در خطوط توزیع و فرسودگی زیرساختها میگوید: «حدود بیش از ۱۵درصد از انرژی اولیه در این زنجیره هدر میرود که بسیار بالاتر از استاندارد جهانی است. نیروگاههای حرارتی، که حدود ۸۵درصد برق کشور را تأمین میکنند، با میانگین عمر ۲۵ تا ۳۵ سال و بازدهی متوسط ۳۷درصد، کارایی محدودی دارند. شبکهٔ انتقال و توزیع فرسوده نیز سالانه حدود ۱۰ تا ۱۲درصد از برق تولیدی را تلف میکند.»
راهحلها
برای رفع این بحران، سلاحورزی نیز همان پیشنهادهای دولت برای انداختن بار مسئولیت به گردن مردم را دارد و مصرف گازوییل را توصیه میکند.
او مینویسد: «در کوتاهمدت (۱ تا ۲ سال)، مدیریت تقاضا باید در اولویت قرار گیرد. اعمال تعرفههای پلکانی برای مشترکین پرمصرف، ترویج تجهیزات کممصرف، و تنظیم ساعات کار صنایع میتواند تقاضای اوج را ۸ تا ۱۰درصد کاهش دهد. تأمین سوخت جایگزین، مانند ذخیرهسازی گازوییل برای نیروگاهها در فصول سرد، تولید را پایدار میکند. کمپینهای آگاهیبخشی برای کاهش مصرف خانگی و صنعتی نیز فشار بر شبکه را کم میکند.»
او در پایان مینویسد: «اگر این بحران مهار نشود، رشد اقتصادی متوقف و بیثباتی اجتماعی تشدید خواهد شد. اما با اجرای هوشمندانه، و دستیابی به یک توافق پایدار در مذاکرات هستهیی که مستلزم برچیده شدن تحریمها باشد، ایران میتواند ناترازی برق را به فرصتی برای تحول پایدار در بخش انرژی تبدیل کند.»