
Illustration by Jade Cuevas/POLITICO (source images via AP, Getty Images and iStock)
نوشتهٔ: ایان وارد، خبرنگار پُلیتیکو (این مقاله در تابستان گذشته در ۱۸ ژوییه ۲۰۲۴، ماهها قبل از انتخاب جی دی ونس بهعنوان معاون رئیسجمهور آمریکا، نوشته شده است)
مترجم: مینا آگاه
جی دی ونس چیزی واقعی و غیرمعمول را برای جنبش «عظمت را به آمریکا بازگردانیم» (MAGA) نمایندگی میکند. او یک جمهوریخواه ملیگراست که بهشدت درگیر دنیای فکری قشر ممتاز محافظهکار یا چیزی است که بهطور معمول به آن «راست نو» یا «راست مخالف» (The dissident right) گفته میشود.
همانطور که ونس خودش اوایل امسال اعتراف کرد، «در بسیاری از فعالیتهای خردهفرهنگهای عجیب و راستگرایانه فعال است.» گذار او از محافظهکار مخالف ترامپ به فعال رادیکال MAGA تحت تأثیر روابطش با عدهٔ کمی از نویسندگان و متفکران محافظهکار خاص است. در میان آنها افرادیاند که خواهان تغییر رژیم به شیوهٔ پسالیبرالیسماند،1 برخی خواستار محافظهکاری فرهنگی ویکتور اوربان در مجارستان هستند، و یک نفر نیز بهطور کامل طرفدار سلطنت است. این گروه دیدگاههای مختلف و گاه متناقضی دارند، اما همهٔ آنها به این باور رسیدهاند که پروژهٔ لیبرالی «توسعه»، بهویژه بهصورت لیبرالیسازی اقتصادی، پیشرفت فناوری، و مسطح کردن سلسلهمراتب اجتماعی، در واقع اشتباه بوده است.
بسیاری از این متفکران هنوز از اینکه به نامهای شناختهشده تبدیل شوند فاصله دارند، اما با حضور ونس در صدر فهرست جمهوریخواهان، فقط یک گام با داشتن خط مستقیم با کاخ سفید فاصله دارند. در این نوشته متفکرانی معرفی شدهاند که بر مسیر فکری جی دی ونس اثر گذاشتهاند و اگر انتخابات نوامبر [۲۰۲۴] بهنفع جمهوریخواهان پیش برود، میتوانند مسیر کشور را تعریف کنند.
پاتریک دنین
پاتریک دنین (Patrick Deneen)، استاد تئوری سیاسی در دانشگاه نوتردام، در سال ۲۰۱۸ با انتشار کتاب «چرا لیبرالیسم شکست خورد» (Why Liberalism Failed) به شهرت رسید. این کتاب نقدی گسترده بر لیبرالیسم خرد (لیبرالیسم کلاسیک) است و استدلالی قوی برای رویکردی جمعگرایانهتر در زندگی سیاسی آمریکا ارائه میدهد. در این کتاب، که تحسین باراک اوباما و نیویورک تایمز را به دنبال داشت، دنین استدلال میکند که تمرکز لیبرالیسم بر فردگرایی، سکولاریسم، و اقتصاد بازار آزاد باعث تضعیف پایههای اجتماعی زندگی آمریکایی، بهویژه هستهٔ خانواده، ایمان دینی مشترک، و اقتصادهای محلی شده است.
دنین در کتاب بعدیاش «تغییر رژیم» (Regime Change) که در سال ۲۰۲۳ منتشر شد رویکردی رادیکالتر اتخاذ کرد. در این کتاب، دنین، که کاتولیکی محافظهکار است، خواستار «انقلاب مسالمتآمیز» برای جایگزین کردن لیبرالیسم با نظام «پسالیبرالی» شد که بر ترویج ارزشهای محافظهکارانه و دینی بهجای حفاظت از حقوق فردی استوار است. دنین عملاً خواستار سیاستهای اقتصادی «طرفدار خانواده» و «طرفدار کارگر» شد، مانند وضع تعرفهها (مالیات) و مشوقهای صنعتی، سیاست خارجی یکجانبهگرایانه، و محافظهکاری اجتماعی سختگیرانه، از جمله محدودیت بر ازدواج همجنسگرایان، مراقبتهای تطابق جنسیت، و سقط جنین.
جی دی ونس آشکارا دنین را تأثیرگذار فکری بزرگ خوانده و حتی در میزگردی با او شرکت کرد که در مراسم رونمایی از کتاب «تغییر رژیم» در دانشگاه کاتولیک در سال ۲۰۲۳ برگزار شد. در آن رویداد، ونس خود را عضوی از «راست پسالیبرال» معرفی کرد و گفت که نقشش را در کنگره «مخالف صریح رژیم» میبیند و انتقاد دنین از توسعهٔ لیبرال را نمایندگی میکند.
دنین در بیانیهای پس از انتخاب ونس بهعنوان کاندیدای معاون ریاست جمهوری، او را «مردی با ایمان و صداقت شخصی عمیق، مردی خانوادهدوست، دوستی سخاوتمند، و میهنپرستی واقعی» نامید و ستایش کرد.
پیتر تیل
پیتر تیل (Peter Thiel) را بیشتر رئیس سابق سرمایهگذاری خطرپذیر و تأمینکنندهٔ اصلی کارزار سناتوری ونس در سال ۲۰۲۲ میشناسند، اما او دوست نزدیک و اثرگذار فکری اصلی ونس نیز است. رابطهٔ این دو از سال ۲۰۱۱ آغاز شد، زمانی که ونس دانشجوی حقوق در دانشگاه ییل بود و در سخنرانی تیل شرکت کرد. در آن سخنرانی، تیل ناموفق بودن «سیلیکون ولی» در ارائهٔ فناوریهای واقعاً انقلابی را به رکود نخبگان سیاسی و اجتماعی آمریکا مرتبط کرد. همانطور که ونس بعدها دربارهٔ دیدگاه تیل نوشت: «او این دو روند گرفتار شدن حرفهایهای نخبه در شغلهای فوقرقابتی و رکود فناوری در جامعه را با یکدیگر مرتبط میدید. اگر نوآوری فناوری واقعاً رونق واقعی ایجاد میکرد، نخبگان ما احساس نمیکردند که در حال رقابت فزاینده با یکدیگر بر سر نتایج محدود و برجستهاند.»
نگاه سیاسی تیل پیچیده و متناقض است، اما حول این فکر میچرخد که ایدئولوژیهای لیبرالی نادرست، بوروکراسی دولتی منجمد، و نخبگان بیکفایت مسیر پیشرفت فناوری را به انحراف کشاندهاند و فناوری را به ابزاری برای تخریب ملی و تمدنی- بهجای احیای آن- تبدیل کردهاند. همانطور که تیل گفته است: «ما ماشینهای پرنده میخواستیم، در عوض ۱۴۰ کاراکتر به دست آوردیم.»2
ونس علناً توضیح نداده است که دقیقاً چقدر از دیدگاههای جهانی تیل را پذیرفته است، اما این دو مرد دوستان نزدیک و همیشگیاند. ونس به مجلهٔ پُلیتیکو گفت: «رابطهٔ من با پیتر همانطور است که طی ۱۵ سالی بوده است که او را میشناسم. اگر اتفاق جالبی رخ دهد و بخواهم ایدههایم را با شخصی بسیار جالب و آگاه در میان بگذارم، با او تماس میگیرم.»
کورتیس یاروین
یاروین (Curtis Yarvin) هیچ عنوان یا مقام رسمی ندارد. او قبلاً برنامهنویس کامپیوتر بود که اکنون بلاگر شده است. او در دههٔ ۲۰۱۰ با نام مستعار «منسیوس مولد باگ» به شهرت رسید. اما اغلب او را «متفکر رسمی» جریان راست نوین میشناسند، بهویژه بهدلیل ترویج جنبش «نو واپسگرایی» (Neoreactionary movement). یاروین و پیروان نو واپسگرایی او مثل دنینین جستوجو برای «پیشرفت» را بهعنوان هستهٔ زندگی سیاسی رد میکنند. همانطور که یاروین در مصاحبهای با وَنیتی فیر (Vanity Fair3) در سال ۲۰۲۲ گفت: «مبنا و اصل لیبرالیسم این است که یک حرکت اجتنابناپذیر به سوی پیشرفت وجود دارد. من با این مبنا مخالفم.»
در عوض، یاروین معتقد است که دموکراسی آمریکا به الیگارشی فاسدی تبدیل شده است که قشر ممتازی آن را اداره میکند که تلاش دارد بهجای خدمت به منافع عمومی، قدرت خودش را تحکیم کنند. راهحل، به گفتهٔ یاروین، این است که الیگارشی آمریکایی باید به رهبری پادشاهانه تبدیل شود، که شبیه به مدیرعامل استارتآپ باشد، «مدیرعامل ملی»، یا همانطور که یاروین گفته است، «دیکتاتور»، که بتواند نظم سیاسی آمریکا را، مثل برنامهنویس کامپیوتری که کد اشتباه را تصحیح میکند، اصلاح کند.
ونس گفته است که یاروین را دوست میداند و نوشتههای او در ارتباط با برنامهاش برای اخراج تعداد زیادی از کارمندان دولت در دولت احتمالی ترامپ را ذکر کرده است. ونس در پادکست محافظهکارانهای در سال ۲۰۲۱ گفت: «یک نفر هست به نام کورتیس یاروین که در مورد برخی از این مسائل نوشته است.» او اضافه کرد: «فکر میکنم ترامپ دوباره در انتخابات ۲۰۲۴ شرکت خواهد کرد و فکر میکنم اگر من به ترامپ فقط یک مشاوره میدادم، به او میگفتم هر کارمند میانرتبهٔ دولتی، هر کارمند اداری را اخراج کن و آنها را با افراد خودمان جایگزین کن.»
رنِه ژیرار
ژیرار (René Girard)، فیلسوف و منتقد ادبی فرانسویالاصل، چند دهه در دانشگاه استنفورد تدریس کرده است، جایی که یکی از پیروان او پیتر تیل نیز بوده است.
تیل نیز ایدههای ژیرار را به شاگردش معرفی کرد. ونس گفته است که بهویژه تحت تأثیر ایدهٔ ژیرار در مورد «امیال میمیک» (Mimetic desire) قرار گرفته است، ایدهای که میگوید انسانها چیزهایی را میخواهند، چون دیگران آنها را میخواهند. او همچنین در نظریهٔ «سپر بلا» عقیده بر این دارد که رقابت برای اهداف و اشیاء مشترک منجر به تضاد اجتماعی و سیاسی میشود و بیشتر جوامع در نهایت آن را با ارتکاب خشونت علیه فرد یا گروه خارجی حل میکنند. به نظر ژیرار، مسیحیان اولیه اولین گروهی بودند که از این چرخهٔ خشونت رها شدند، زیرا بهجای هدف قرار دادن خارجی، یکی از خودیها، یعنی عیسی مسیح را قربانی کردند.
ونس از تأثیر آشناییاش با ژیرار- از طریق تیل- بهعنوان محرک اصلی برای مسیحی شدن در سال ۲۰۱۹ یاد کرده است: «در باتلاق رسانههای اجتماعی گرفتار شده بودیم. یک قربانی پیدا میکردیم و به او حمله میکردیم. ما جنگجویان کیبوردی بودیم. در فیسبوک و توئیتر به مردم حمله میکردیم، غافل از مشکلات خودمان. ما برای شغلهایی میجنگیدیم که اصلاً آنها را نمیخواستیم، در حالی که وانمود میکردیم اصلاً برای آنها نمیجنگیم.»
ونس در مقالهای در سال ۲۰۲۰ نوشت: «اینها همه باید تغییر میکرد. زمان آن رسیده بود که دیگر قربانیسازی نکنیم و تمرکز کنیم بر آنچه میتوانستم بکنیم تا اوضاع بهتر شود.»
با این حال، مسیحی شدن ونس مانع حضور او در اعتراضهای آنلاین نشد.
سهراب احمری
تحول سیاسی نویسندهای به نام سهراب احمری (Sohrab Ahmari) احتمالاً پیچیدهتر از تحول سیاسی ونس است: او فرزند یک خانوادهٔ سکولار ایرانی است که در دورهٔ نوجوانی به آمریکا مهاجرت کرد، در دورهٔ دانشگاه به تروتسکیسم گرایش یافت، سپس بهعنوان ویراستار در روزنامهٔ وال استریت به پیگیری آرمانهای نومحافظهکاران پرداخت، و در سال ۲۰۱۶ به مسیحیت کاتولیک روی آورد، همان سالی که از سر انزجار از ترامپ به هیلاری کلینتون رأی داد. پس از آن، او به راست متمایل شد، ترامپ را پذیرفت، و به یکی از حامیان اصلی سبک جدیدی از «محافظهکاری طبقاتی کارگری» تبدیل شد که ریشه در سنّت دموکراسی اجتماعی کاتولیک دارد. احمری به شوخی آن را «نیو دیل پرو-لایف»4 مینامد.
در حال حاضر، او سردبیر مجله کامپکت است، نشریهای آنلاین که ظاهراً راست و چپ پوپولیست [عوامفریب] را گرد هم میآورد، اما قاطعانه هم ترامپ و هم ونس را ترویج میکند. احمری ارتباط نزدیکی با ونس نیز دارد و او را در چند نشریه معرفی کرده و در یک کنفرانس مهم محافظهکاران به نام «خیر عمومی» در سال ۲۰۲۲ به میزبانی خودش او را دعوت کرده است.
احمری در مصاحبهای با مجلهٔ پُلیتیکو پس از انتخاب ترامپ گفت که از حضور ونس در فهرست انتخاباتی ترامپ خوشحال است: «دونالد ترامپ میتوانست به نصیحت بسیاری از شخصیتهای دیگر گوش دهد و یک جمهوریخواه معمولی را انتخاب کند… اما در عوض کسی را انتخاب کرد که محافظهکارانِ مدافع آزادی تجارت و سیاست خارجی بهشدت از او نفرت دارند و همچنین با نوعی کارپایهٔ حزب جمهوریخواه که هفته گذشته منتشر شد همراستا است.»
او افزود: «اگر میخواهید این کارپایه را پیش ببرید، ونس مردی است که باید این کار را بکند.»
مؤسسهٔ کلیرمونت
مؤسسه کلیرمونت (The Claremont Institute)، واقع در شهر سن برناردینو در کالیفرنیا، از سال ۲۰۱۶ به مرکز فکری راستگرایی ترامپی تبدیل شده است. این مؤسسه خانهای برای اندیشمندانی چون مایکل آنتون است که مقاله مشهورش در سال ۲۰۱۶ با عنوان «پرواز ۹۳» توجیه فکری اولیهای برای ترامپ ارائه داد. جان ایستمن، وکیل سابق ترامپ که بهعلت نقشش در تلاش برای لغو انتخابات ۲۰۲۰ مورد اتهام قرار گرفت نیز در این مؤسسه رفتوآمد دارد. این مؤسسه علاوه بر پذیرش ترامپیسم، خانهای برای «اشتراوسگرایی در غرب آمریکا» است، مکتب فلسفهٔ سیاسی آمریکایی که مورخ و فیلسوف محافظهکار هری وی جافا (Harry V. Jaffa) بنیانگذاری کرد.
دانشآموختگان و اعضای مؤسسه نظرات سیاسی متنوعی دارند، اما همهٔ آنها به این باور مشترک رسیدهاند که آمریکا در حوالی دوران توسعهگرایی از اصول بنیانگذارانش فاصله گرفته است، بهویژه بهدلیل بوروکراتیک شدن دولت، از دست رفتن اعتماد عمومی به اصول «حقوق طبیعی» و ظهور «نسبیگرایی اخلاقی»5 و چندفرهنگگرایی (که امروزه میتوان آن را «وُکگرایی» یا بیدارگرای (Wokeism) دانست). برخلاف یارین یا دنین، حلقههای کلیرمونت تمایل دارند به بازگشت به اصول بنیانگذاران آمریکایی، مانند دولت محدود و محافظت از حقوق طبیعی، تأکید کنند. در عمل، این جریان فکری باعث شده است که آنها با شور و شوق در مبارزات ترامپ علیه دولت بوروکراتیک و برنامههای بیدارگرایانهای مثل عدالت نژادی و تنوع فرهنگی مشارکت کنند.
ونس ارتباط نزدیکی با حلقههای کلیرمونت دارد و بارها در رویدادهای آنها سخنرانی کرده است و در کنار اندیشمندان آنها ظاهر میشود. رایان ویلیامز، رئیس مؤسسهٔ کلیرمونت، ونس را «انتخاب ایدهآل برای معاون رئیسجمهور ترامپ» خواند و افزود: «یافتن کسی که بتواند مؤثرتر و با اشتیاق بیشتری از سیاستها و اصولی دفاع کند که دموکراسی آمریکا را از نیروهای اولیگارشی پیشرفته و استبداد نجات خواهد داد دشوار است.»
راد درهر
این نویسندهٔ مسیحی اُرتدکس و ستوننویس سابق مجلهٔ «اَمریکن کانسرواتیو» (American Conservative) را رهبر گروههای «چپگراهای سرسخت»، «برکناستاکد بورکیها»6 و کشاورزان ارگانیک عاشق اسلحه میشناسند. این گروهها آن نگرشهای ضدّفرهنگی و بازگشت به طبیعت را میپذیرند که معمولاً با چپگرایان هیپی مرتبط است، اما خودشان در جریان فکری راستگرا قرار دارند. راد درهر (Rod Dreher) بعدها با کتابش به نام «گزینهٔ بندیکت» (The Benedict Option) در سال ۲۰۱۷ توجهٔ همه را به خودش جلب کرد که از محافظهکاران مسیحی میخواست «از فرهنگ غالب جدا شوند و یک ضد فرهنگ مقاوم بر اساس فضایل مسیحی بسازند». از آن زمان، او بیشتر در مجارستان زندگی کرده است و بهنوعی مشاور فکری دولت ویکتور اوربان شده است. تازهترین کتابش، که ونس معرفی کرد، با عنوان «راهنمایی برای دگراندیشان مسیحی» منتشر شده است.
دوستی راد درهر با ونس در سال ۲۰۱۶ آغاز شد، زمانی که او بهعنوان یکی از اولین حامیان کتاب ”هیلبیلی اِلجی»7 در جمع راستگرایان ظاهر شد. درهر این کتاب را «یکی از بهترین کتابهایی که تا کنون خواندهام” معرفی کرد و مصاحبهای پُرشور با ونس کرد که در مجلهٔ «امریکن کانسرواتیو» منتشر شد. (وبلاگ نوشتهٔ درهر سال گذشته، پس از اینکه حامی اصلیاش آن را «خیلی عجیب» دانست، از مجله حذف شد.) این دو همچنان دوست باقی ماندهاند و درهر حتی در مراسم تعمید ونس به مسیحیت کاتولیک در اوهایو در سال ۲۰۱۹ حضور داشت.
درهر پس از انتخاب ونس بهعنوان معاون رئیسجمهور به شوخی گفت: «باید یک نسخه از ‘گزینهٔ بندیکت’ را برای معاون رئیسجمهور آینده بفرستم.»
اندیشهٔ نو: استفاده از تمام یا بخشهایی از این مطلب با ذکر منبع بدون مانع است.
شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
- پسالیبرالیسم (Post Liberalism) فلسفهای سیاسی است که به نقد و مخالفت با لیبرالیسم، بهویژه در شکلگیری آن در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیستو یکم میپردازد. طرفداران این دیدگاه بر این باروند که لیبرالیسم با تأکید بر حقوق فردی، بازارهای آزاد، و دولت محدود نتوانسته است به مسائلی همچون فرسایش خانواده، جامعه، و انسجام اجتماعی و همچنین نابرابری درآمدی پاسخ درستی بدهد. ↩︎
- این جمله نقدی است بر جهتگیری فناوری و نوآوری در دنیای مدرن؛ اینکه بهجای حل مشکلات بزرگ بشر یا تحقق رؤیاهای علمی-تخیلی، بخش زیادی از تلاش فناوری صرف چیزهای کمعمق یا بیاهمیت شده است. ↩︎
- مجلهٔ مشهور آمریکایی که دربارهٔ فرهنگ عامه، سیاست، مد، هنر، چهرههای مشهور، و قدرت مینویسد. ↩︎
- Pro-life New Dealism رویکردی سیاسی است که میگوید برای حفظ خانواده و اخلاق سنتی باید مثل دوران New Deal از سیاستهای دولتی و رفاهی حمایت کرد، اما نه برای فردگرایی لیبرال، بلکه برای ساختن جامعهای خانوادگی، پایدار، و با ارزشهای سنتی. ↩︎
- moral relativism اصطلاحی است که برای توصیف چند موضع فلسفی در ارتباط با تفاوت قضاوتهای اخلاقی در بین اقشار متفاوت و فرهنگهای خاص آنها به کار میرود. ↩︎
- Birkenstocked Burkeans: افرادی با ظاهر چپگرای لیبرال (که مثلاً صندل میپوشند) که اندیشههای محافظهکار سنتگرا دارند (الهامگرفته از نام Edmund Burke). ↩︎
- Hillbilly Elegy : A Memoir of a Family and Culture in Crisis is a 2016 memoir by JD Vance ↩︎