
کمیته دفاع از حقوق مردم ایران (کودیر) با نگرانی فزاینده تحولات در حال وقوع در داخل ایران مربوط به اعتراضات و تجمعاتی را که از روز جمعه ۱۴ فوریه(۲۶ بهمن) ادامه دارد، دنبال می کند.
این تاریخ مصادف با چهاردهمین سالگرد حبس خانگی سه تن از چهره های اصلی مخالف کشور است: میرحسین موسوی، نخست وزیر سابق و نامزد ریاست جمهوری؛ همسر ایشان، دانشگاهی برجسته دکتر زهرا رهنورد؛ و همچنین روحانی ارشد اصلاح طلب و یکی دیگر از کاندیدای سابق ریاست جمهوری، مهدی کروبی.
روز پنجشنبه ۲۲ بهمن ماه، تظاهرات گسترده مقابل دانشگاه تهران توسط نیروهای امنیتی رژیم شکسته شد و ده ها نفر بازداشت شدند. نیروهای امنیتی و ماموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی پیش از این اقدام به دستگیری چند نفر از اعضای مرکزی کمپین رفع حصر خانگی کرده بودند که اشاره ای به ادامه بازداشت موسوی، رهنورد، کروبی و همسرش فاطمه کروبی بود.
پیامدهای تظاهرات پراکنده روز پنجشنبه و تظاهرات روز جمعه به معنای حضور گسترده امنیتی در اطراف دانشگاه تهران، محله پاستور تهران (که محل اقامت تعطیل شده موسوی و رهنورد در آن واقع شده است) و همچنین خیابان های اطراف است.
گزارشهای شاهدان عینی توصیف میکنند که بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ معترض ابتدا به یک ایستگاه پلیس در نزدیکی میدان انقلاب منتقل شدهاند، جایی که آنها را در فضای باز در شرایط یخبندان نگه داشتهاند و سپس به صورت گروهی برای پاسخ به لیستی از سؤالات اعزام شدهاند.
حسین لقمانیان از اعضای حزب اصلاح طلب اتحادیه مردم ایران اسلامی و جانباز جنگ ایران و عراق که در راه دفاع از کشور یک پای خود را از دست داده بود به همراه برادرش در تجمع اعتراضی مقابل دانشگاه تهران بازداشت شد. لقمانیان علیرغم سوابق و مدارک خود، چندین بار توسط مقامات جمهوری اسلامی بازداشت و زندانی شده است. با توجه به وضعیت جسمانی وی، نگرانی های جدی برای امنیت و رفاه وی وجود دارد.
رحیم قمیشی، یکی از سازماندهندگان کلیدی مبارزات انتخاباتی، کهنه سرباز و سالها اسیر جنگی در عراق در دوران صدام حسین نیز در آدرس خود در تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. قمیشی پیش از این گفته بود: تجمع ۲۲ بهمن به هر بهانه ای لغو نمی شود. حتی اگر کسانی که در حصر خانگی هستند [موسوی، رهنورد و کروبیها] آزاد شوند، باز هم برای ملاقات با آنها جمع میشویم و تکرار میکنیم که [دیگر] زندانیان سیاسی نیز باید آزاد شوند. ما خواستار رسیدگی به شرایط اقتصادی مردم هستیم. میخواهیم بگوییم هیچ اقدام غیرقانونی در این کشور، از طرف هر کسی که باشد، جایز نیست و این کشور متعلق به همه مردم ایران است، نه عدهای با حق و برگزیده.»
میرحسین موسوی آخرین نخست وزیر ایران از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۸ بود، قبل از اینکه این سمت به عنوان یکی از متمم های قانون اساسی کشور در پی رحلت آیت الله خمینی در آن سال لغو شود. او عموماً به عنوان نماینده گرایش لیبرال تر در جنبش جمهوری اسلامی تلقی می شود.موسوی پس از لغو پست خود برای شرکت در دولت بعدی به ریاست هاشمی رفسنجانی دعوت نشد و تا حد زیادی از عرصه عمومی ناپدید شد.
در اوایل سال ۲۰۰۹، موسوی در پاسخ به خواستههای تودههایی که خواهان تغییر بودند، نامزد ریاست جمهوری شد. بسیاری موسوی را تنها نامزدی میدانستند که میتواند واقعاً دیکتاتوری را به چالش بکشد و با بحران سیستمی چند وجهی که در ایران حاکم شده بود مقابله کند. او همچنین از حمایت محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق اصلاح طلب ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ (۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴)و جنبش اصلاح طلبان برخوردار بود.
مبارزات انتخاباتی او برای ریاست جمهوری شاهد برگزاری تظاهرات گسترده سراسری بود که زنان، جوانان، کارگران و روشنفکران طرفدار اصلاحات کشور مشتاقانه پشت نامزدی او ایستادند. بر اساس تمام گزارشهای ناظران انتخابات – از جمله برخی محافظهکاران و مقامات داخل دستگاه نظام – تا پایان روز جمعه ۱۲ ژوئن ۲۰۰۹(جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۸۸)، روز رأیگیری، مشخص بود که موسوی پیروز شده و با دستور قوی مردم ایران پیروز شده است.
با این حال، رژیم تئوکراتیک، از ترس اینکه این پیروزی چه معنایی برای بقای نظام دارد، به سادگی آمادگی پذیرش نتایج را نداشت. تا صبح روز بعد، رژیم برای ساکت کردن آن دسته از مقاماتی که به پیروزی موسوی شهادت میدادند، اقدام کرد و سپس نتایج رایگیری روز قبل را در مقیاس گسترده جعل کرد و سپس اعلام کرد که محمود احمدینژاد، رئیسجمهور فعلی، برای دور دوم پیروز شده است.
نگرانی رژیم از دورنمای پیروزی موسوی به حدی بود که در انتخابات در دور اول تقلب شد تا اینکه رقابت به دور دوم بین موسوی و احمدی نژاد ادامه یابد.
پس از انتخابات، جنبش اعتراضی بزرگی شکل گرفت، جنبش سبز، که منعکس کننده مضمون مبارزات انتخاباتی موسوی بود، با مفاهیمی از بهار، بیداری یا انقلاب سبز ایرانی. با وجود خشونتهای وحشتناکی که علیه تظاهرکنندگان صورت گرفت و اعلام رژیم مبنی بر غیرقانونی بودن هرگونه اعتراض به نتیجه انتخابات و با زور، حدود سه میلیون ایرانی در روز دوشنبه 15 ژوئن با شعار «رای من کجاست» به خیابانهای تهران آمدند.
این تظاهرات، بزرگترین تظاهراتی که پس از انقلاب ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) در ایران دیده شده است، اولین حضور عمومی موسوی پس از انتخابات بود. انبوه جمعیت بیش از نه کیلومتر به عقب کشیده شدند.
در طول هفته ها و ماه های بعد، هزاران نفر مورد حمله وحشیانه، دستگیر و بازداشت قرار گرفتند. تعداد زیادی از تظاهرکنندگان و فعالان اپوزیسیون به زندانها و بازداشتگاههای بدنام کشور و همچنین مکانهای سیاه رژیم در سرتاسر سرزمین منتقل شدند. بسیاری به زور ناپدید شدند.
در ۱۴ فوریه ۲۰۱۱ (۲۵ بهمن ۱۳۸۹)، به دنبال فراخوان عمومی موسوی و کروبی برای تجدید تظاهرات در ایران در سایه قیام مصر و تونس، بزرگترین تظاهرات جنبش سبز در ایران در بیش از یک سال گذشته آغاز شد. موسوی، رهنورد و کروبی ها در حصر خانگی قرار گرفتند و محل سکونت آنها کم و بیش کاملاً با دنیای بیرون قطع شد.
آنها از آن زمان در حبس خانگی و در انزوا باقی مانده اند، در حالی که 14 فوریه(۲۵ بهمن) تبدیل به نقطه آتش و تجمع سالانه برای معترضان ضد رژیم شده است.
در فوریه 2023(بهمن ماه ۱۴۰۱)، تصویری از میرحسین موسوی ضعیف که در حیاط پوشیده از برف محل سکونت خود ایستاده بود، همراه با بیانیه ای برای تایید منشور۱۲ ماده ای آزادی منتشر شده توسط ائتلافی از تشکل های مستقل سندیکایی و مدنی در ایران منتشر شد. این منشور اکنون به عنوان بیانیه مقتدرانه قصد مخالفان در داخل ایران تلقی می شود.