
صدیقه وسمقی، اسلامپژوه، نویسنده و تحلیلگر مسایل سیاسی در یک ویدیو به این پرسش «ایرانوایر» پاسخ داده است. او معتقد است انقلابها زمانی رخ میدهند که یک ملت به نتیجه میرسد رژیم سیاسی حاکم نمیتواند پاسخگوی نیازها باشد و تغییر حکومت بهعنوان یک ضرورت در میان مردم احساس میشود.
صدیقه وسمقی اما میگوید انقلابهایی که تاکنون در جهان رخ داده معمولا موفقیتآمیز نبوده است. او معتقد است در حال حاضر در ایران زمینه و ضرورت یک انقلاب وجود دارد اما به عقیده او برای گرفتن نتیجه مطلوب از انقلاب باید رهبری شورایی وجود داشته باشد، مردم در جریان تغییرات و این که در آینده پس از انقلاب چه خواهد شد، قرار بگیرند. او این را مدل جدیدی از یک انقلاب میداند و امیدوار است ایران بتواند آن را تجربه کند. انقلابی که با حداقل خونریزی و کشتار صورت گیرد و در آن خواستههای مردم تحقق یابد.
صدیقه وسمقی: شاید ما توانستیم مدل جدیدی از انقلاب را در ایران تجربه کنیم
صحبتهای کامل صدیقه وسمقی اسلامشناس و پژوهشگر دینی را درمتن زیر میخوانید:
در اصطلاح سیاسی، انقلاب یعنی تغییر رژیم، تغییر نظام سیاسی با خیزش و قیام مردم. وقتی تغییر یک رژیم سیاسی ضرورت پیدا میکند، مسلما خوب است که چنین تغییری صورت بگیرد. یعنی یک ملتی به این نتیجه میرسد که این نظام سیاسی پاسخگوی نیازهای آنها نیست و ایرادات و اشکالات مهمی در آن وجود دارد که باید تغییر کند در چنین صورتی حتما آن تغییر مثبت است.
مساله مهم این است که این تغییر چگونه صورت بگیرد. اگر ما به مدلهایی که از انقلابهایی که تاکنون در جهان اتفاق افتاده، نگاه کنیم، میبینیم که با توجه به ضعفها و نقایصی که معمولا میتواند در انقلاب پیش بیاید، نتیجه موفقیتآمیز نبوده است.
خیزشهای ناگهانی مردم برای تغییر یک رژیم سیاسی تاکنون معمولا همراه با رهبری فردی بوده، برنامه آینده یعنی پس از تغییر، معلوم نبوده و در جریان خیزش، خونریزی و کشتار و خشونت پیش آمده است. نهایتا هم بعد از سرنگونی یک رژیم سیاسی آنچه که مطلوب مردم بوده، تحقق پیدا نکرده است.
یعنی ما بههر حال تجربه مثبتی از انقلابها نداشتیم. به همین جهت خیلیها معتقدند اگر این تغییرات در حالتی ایجاد شود که کشور در حالت آرامش باشد، مردم بتوانند فکر و تبادل نظر بکنند، با همفکری و آیندهنگری تغییرات را انجام دهند، بدانند چه کسانی در انجام تغییرات مشارکت دارند و پس از تغییر چه اتفاقی خواهد افتاد، این تغییرات بسیار مطلوب خواهد بود. اما، لازمه چنین تغییری این است که حاکمان یک کشور وقتی مشاهده کردند که تغییر یک رژیم سیاسی به دلایل گوناگون ضرورت دارد، همکاری کنند. یعنی آنها وطندوست، آیندهنگر و مردمدوست و عاقل باشند و همراهی کنند و خواست ملت برای تغییر به شکلی که مورد نظرآنها است، انجام شود و در فرایند تغییر همکاری کنند. لازمه چنین تغییری، واگذاری قدرت است.
وقتی موانعی در برابر تغییرات ضروری شکل میگیرد روند تغییر به سمت انقلاب و شکلگیری خشونت میرود ما اینها را نمیخواهیم اما تغییر را میخواهیم چون تغییر ضروری است.
اما آیا میتوان انقلابی را فرض کرد که از مدلهای انقلابهای گذشته پیروی نکند یعنی یک مدل جدیدی از انقلاب داشته باشیم که به سمت تغییر ساختار و نظام سیاسی بر اساس پتانسیل نیرو و خواست مردم با پیشبینی آینده و برنامه مشخص بر اساس خواست ملت حرکت کنیم؟ آیا چنین انقلابی تحققپذیر است؟
بهنظر من از لحاظ نظری چنین انقلابی عملی است اما چون تا حالا به این شکل تحقق پیدا نکرده، ما نمیتوانیم شاهدی برای آن بیاوریم اگر مجموع اپوزیسیون در یک کشور با هم متحد شوند و با هم همفکری کنند با آیندهنگری برای نظام سیاسی بعدی برنامهریزی کنند و همه اینها را با مردم در میان بگذارند و با رهبری غیرفردی، شورایی و دموکراتیک کار پیش برود، شاید بشود این را یک مدلی از انقلاب دموکراتیک دانست که ضعفها و نقایصی که تاکنون جهان تجربه کرده، نداشته باشد. اما در حقیقت به تغییر نظام سیاسی منجر شود. خونریزی و کشتار در آن به حداقل برسد و آینده پس از تغییر برای مردم مشخص باشد.
الان هم که اپوزیسیون ایران و گروههای مختلف در این چند سال بحث میکنند و برنامههای متعددی ارایه کردند. شاید ما داریم همین فرایند را طی میکنیم چون ایران به عقیده من زمینه انقلاب را دارد. مردم واقعا خواستار تغییر هستند و این ساختار سیاسی کنونی ۴۶ سال کار کرده و نشان داده که نمیتواند خواستههای مردم را برآورده کند. این تغییر, تغییر معقولی است و ضروری هم هست. اما, باید این فرایند را بسازیم و پیش ببریم. شاید ما توانستیم مدل جدیدی از انقلاب را در ایران تجربه کنیم.