
تهیه و تنظیم: مینا آگاه1
شما همه چیز را در مورد دیپ سیک2، شرکت هوش مصنوعی چینی شنیدهاید که نه فقط با اشاره به ضرر ۱ تریلیون دلاری که در بورس نیویورک و نزدک3 ایجاد کرد، بلکه همین هفته چشمانداز جهانی هوش مصنوعی را تغییر داد. دیپ سیک پاسخ چین به چت جی پی تی ۴4 ٬ شرکت اُپن اُ آی5 است. مدلهای آن به اندازه همتایان آمریکایی خود کارآمد هستند، با این تفاوت که دیپ سیک به صورت رایگان در اختیار همه قرار میگیرد. چگونه پول درمیآورند؟ فقط با فروش خدمات به توسعهدهندگان و آن هم با قیمتی بسیار کمتر از خدمات اُپن اُ آی مانند جی پی تی ۴ یا ۵.
اساس ورود دیپ سیک به صحنه هوش مصنوعی و خرابیهای ایجاد شده در بورسهای آمریکا، انتقال ناگهانی از فناوری انحصاری به منبع باز است. بنابراین جای تعجب نیست که لحظهای که دیپ سیک به پردانلودترین برنامه در فروشگاه اپل تبدیل شد، ارزش بازار سهامهای بزرگ فناوری آمریکا را ترکاند که پیش از این بیش از حد متورم بود.
اما این دقیقاً چگونه اتفاق افتاد؟ چگونه یک سرویس خصوصی و کالاییشده ناگهان به صورت رایگان ارائه میشود؟ و آیا این به معنای آن است که فئودالیسم فناورانه6 در خطر است؟
برای شروع، مهم است که توجه داشته باشیم هوش مصنوعی هرگز یک فناوری انحصاری نبوده است. کدهای پایهای همه شرکتهای هوش مصنوعی همیشه منبع باز بودهاند. چیزی که هوش مصنوعی آمریکایی را به یک کالای شبه خصوصی تبدیل کرد، روشی بود که این مدلها با استفاده از حجم عظیمی از دادههای خصوصیشده آموزش داده میشدند. وقتی میگویم خصوصیشده، باید آن را به عنوان دادههای دزدیدهشده ترجمه کنید: دادههای شما، دادههای من. یک یادداشت داخلی گوگل در سال ۲۰۱۷ لو رفت که به طور گسترده مورد بحث و نقد قرار گرفت، اما پیشدرآمدی بود بر آنچه با دیپ سیک اتفاق افتاد. در آن یادداشت آمده بود: اگر یک مدل زبان بزرگِ منبع باز که با چند میلیون دلار آموزش داده شده است، از یک مدل انحصاری پیشی بگیرد، آنگاه مشکل ایجاد خواهد شد. چرا که هیچ دیوار پرداخت7 ای وجود نخواهد داشت، حتی برای محافظت از اُپن اُ آی. این همان چیزی است که اتفاق افتاد. دیپ سیک حباب شرکتهای هوش مصنوعی ایالات متحده را با غیرکالاییکردن نتایج آموزش مدلها و انجام آن با هزینهای بسیار ناچیز برای خودش، ترکاند و نتایج مدلهای آموزشدیده هوش مصنوعی را از پشت دیوار پرداخت به حوزه عمومی منتقل کرد. در عرض چند روز از انتشار آخرین نسخه دیپ سیک، توسعهدهندگان در سراسر جهان شروع به ساخت مدلهای خود بر پایه دیپ سیک کردند. این یک کابوس برای ارائهدهندگان خدمات هوش مصنوعی تکنولوژی آمریکا بود که نتایج راهنماها8 را به صورت کالایی در قالب اشتراک ارائه میدادند. شما میبینید که برنامههای مشابه دیپ سیک اکنون میتوانند ترجمههای با کیفیت بالا را به صورت رایگان تولید کنند (این فقط یک مثال است) و در انجام این کار، مدل کسبوکار شرکتهایی مانند دی پل9 (شرکت آلمانی) را تضعیف میکنند.
در مقیاس بزرگتر، این به معنای آن است که سرمایه ابری که اروپا در اختیار داشت، اساساً ارزش بازار خود را از دست داده است. با این حال، علیرغم اینکه بسیار بزرگ است، این تنها هوش مصنوعی به عنوان یک کالا است که قیمت یا ارزش بازار بیش از حد بزرگ شدهٔ خود را از دست داده است.
در مقابل، سرمایه ابری که آمازون، متا، گوگل و غیره از آن استفاده میکنند، از آن نه به عنوان یک فناوری تولید کننده کالا، بلکه به عنوان یک وسیله تولیدی برای تغییر رفتار، استفاده میشود. این مدل کسبوکار به هیچ وجه توسط شرکتهایی مانند دیپ سیک تهدید نمیشود. و از آنجایی که فئودالیسم فناورانه توسط سرمایه ابری که به این روش کار میکند (و نه خدمات کالاییشده مبتنی بر هوش مصنوعی مانند چت جی پی تی ۴ یا ۵) قدرت میگیرد، نظم فناوریآن ها توسط رقبایی مانند دیپ سیک تهدید نمیشود.
برای کمک به درک تفاوت بین سرمایه ابری و خدمات کالاییشده مبتنی بر هوش مصنوعی، مقایسه و تضاد بین آلکس10 و اُپن اُ آی و چت جی پی تی مفید است. آلکس به شما یک سرویس کالاییشده ارائه نمیدهد، بلکه یک برده رایگان شماست. برخلاف جی پی تی-۴ یا ۵. شما برای دستور دادن به آلکس برای سفارش شیر یا خاموش کردن چراغهایتان، اشتراکی به آمازون پرداخت نمیکنید. بلکه شما آلکس را آموزش میدهید تا شما را آموزش دهد تا آن را آموزش دهید تا شما را بشناسد، تا اعتماد شما را با توصیههای خوب جلب کند و در نهایت رفتار شما را تغییر دهد تا شما را تشویق کند که یک کالا را از آمازون دات کام خریداری کنید، تا جف بزوس، مالک آمازون، که تا ۴۰٪ از قیمتی که شما برای یک کتاب یا دوچرخه الکتریکی پرداخت میکنید را به عنوان اجاره ابری برای خود بردارد. کاری که آلکس برای شما انجام میدهد یک کالا نیست که شما بخرید، برخلاف چت جی پی تی که برای فروش یک کالا به شما کار میکند، حتی در قالب اشتراک. به عبارت دیگر، چت جی پی تی در معرض رقابت بازار قرار دارد و بنابراین توسط شرکتهایی مانند دیپ سیک آسیبپذیر است، اما آلکس اینگونه نیست. این استدلال اصلی من است: سرمایه ابری در یک لیگ جداگانه فراتر از رقابت بازار با شرکتهایی مانند دیپ سیک قرار دارد، زیرا قدرت آن در توانایی آن برای تغییر رفتار ما و حذف ما از هر بازار (به عنوان مثال، انتقال ما از بازارهای واقعی به فیدهای ابری مانند آمازون یا علیبابا) نهفته است.
در نتیجه، توانایی سرمایه ابری برای هدایت فئودالیسم فناورانه توسط شرکتهایی مانند دیپ سیک به چالش کشیده نمیشود، بلکه تنها شرکتهایی مانند ااُپن اُ آی که سرمایهگذاریهای زیادی (و به نظر من احمقانه) در ارائه یک سرویس کالاییشده انجام دادهاند، متحمل ضررهای بزرگی خواهند شد. به نظر من، این نشانه دیگری است که سرمایهداری به دست سرمایه ابری مرده است، در حالی که فئودالیسم فناوری روز به روز قویتر میشود و در این مسیر، جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و چین را بیشتر دامن میزند. در کتاب من، “فئودالیسم فناوری: چه چیزی سرمایهداری را کشت”، این جنگ سرد جدید را به عنوان برخورد عظیم بین دو ابرقدرت ابری (ایالات متحده و چین) توضیح دادهام.
حالا، با توجه به این جنگ سرد جدید که عمدتاً توسط برخورد بین سرمایه ابری آمریکایی و چینی تغذیه میشود، من تعجب میکنم که موفقیت دیپ سیک چه تأثیری بر دولت ایالات متحده (نه فقط ترامپ، بلکه کل مجموعه دولت آمریکا، سیلیکون ولی و واشنگتن دیسی) خواهد داشت. تا همین اواخر، تا قبل از ورود دیپ سیک به صحنه، آنها خود را متقاعد کرده بودند که آمریکا برتری بزرگی در هوش مصنوعی نسبت به چین دارد. حالا که یک شرکت کوچک چینی این اعتماد به نفس را با تولید فناوری و خدمات هوش مصنوعی بهتر از آنچه سیلیکون ولی تصور میکرد، با هزینهای بسیار کم از بین برده است، من نمیدانم شما چه فکر میکنید، اما من تقریباً میتوانم صدای چرخدندههایی را که در سر افراد صاحب قدرت در هر دو ساحل شرقی و غربی ایالات متحده در حال چرخش است، بشنوم. آنها در حال فکر کردن، تلاش برای درک و پیشبینی این هستند که اگر چینیها بتوانند این کار را به این سرعت و ناگهانی انجام دهند (همانطور که دیپ سیک فقط دو روز پیش انجام داد)، پس فردا چه کار دیگری میتوانند انجام دهند؟ این یادآور لحظه اسپوتنیک11 نیست؟ بنابراین جالب خواهد بود که ببینیم دونالد ترامپ چگونه به این تهدید برای شرکتهایی مانند ااُپن اُ آی واکنش نشان میدهد، بهویژه از آنجایی که ایلان ماسک مدتی پیش (و به نظر من به طور دقیق) متوجه این موضوع شد و علیه شرکتهایی مانند ااُپن اُ آی صحبت کرده است. او به نظر میرسد که حماقت کالاییکردن خدمات هوش مصنوعی را درک کرده و به جای آن، به سمت فئودالیسم فناورانه حرکت کرده است. نمی دانیم در کاخ سفیدی که هم افکار ایلان ماسک و هم کسی مانند دونالد ترامپ وجود دارد، چه اتفاقی می تواند بیفتد.
1. این صحبت در برنامه ی DiEM 25 حزب سیاسی چپ گرای پان اروپایی ارائه شده است.
3. نزدک (به انگلیسی: NASDAQ) یک بازار بورس سهام در ایالات متحده است. این بازار در فهرست بورسهای سهام از نظر ارزش بازار دومین رتبه را در بازار معاملهٔ الکترونیک سهام؛ پس از بورس نیویورک، داراست
7. paywall به سیستمی اشاره دارد که دسترسی به محتوای آنلاین را محدود میکند و کاربران برای مشاهدهٔ آن محتوا باید هزینهای پرداخت کنند.
11. . این اصطلاح بهطور خاص به پرتاب ماهوارهٔ اسپوتنیک ۱ توسط اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۵۷ اشاره دارد که اولین ماهوارهٔ مصنوعی بود که به مدار زمین فرستاده شد. لحظهٔ اسپوتنیک بهطور کلی به هر واقعهٔ مشابهی اشاره دارد که بهطور ناگهانی توجه ملی یا جهانی را جلب کرده و باعث تغییرات عمدهای در سیاستها، اولویتهای اقتصادی و اجتماعی میشود.
سه شنبه ۹ بهمن ۱۴۰۳