🔴 چند نکته 🔴
🔺روزهای اخیر شاهد موج چندم انتشار ویدیوی بریده شدهای از «نادر ابراهیمی» در برخی حسابهای کاربری در شبکههای اجتماعی هستیم. این اتفاق، موضوعیست که گاه شاهد آنیم فرد یا عدهای را بخاطر برخی ویژگیهای ناگزیرش، نظیر انتشار بدون ارزیابی و تفکر درباره خاستگاه محتوا، قربانی قضاوتها کرده است.
🔸 اینبار قرعه به این تکه ویدیو افتاده و اگر با تأمل نگاه کنیم درمیابیم که منتشر کننده و بازپخش کنندگان عمدتاً شناختی اندک از نادر ابراهیمی، اندیشهی او و حتی اساس همین ویدئو دارند.
🔸 ما از شما سپاسگزاریم که با حساسیت بسیار ما را مورد سؤال قرار میدهید و از «اصالت» ماجرا میپرسید و «چیستی» و «چرایی» را جستجو میکنید. پیامهای متعدد اینچنینیِ رسیده ما را برآن داشت درباره این ویدیو توضیحاتی مختصر ارائه کنیم تا شاید برای آنانکه قصد شنیدن و باور دارند و از سر عصبانیت برآمده از «بسیاری شرایط» نویسنده یا هر فردی را به باد نقد و توهین نمیگیرند؛ شنیدنی باشد.
🔸 این برای شما و ما مهم است که بدانیم نویسنده آثاری چون «یک عاشقانهی آرام»، «باردیگر شهری که دوست میداشتم»، و رمان سراسر عشق و مبارزهی «آتش، بدون دود» با پرورش زنان دلیر و ایستاده و مبارز در تمامی آثارش؛ یا نویسندهی تأثیرگذار در ادبیات کودک و نوجوان ما که همواره به قلمی لطیف و شاعرانه شهرت دارد، چگونه ممکن است چنین حرکت دور از عقلانیتی کرده باشد؟ پس شک کنیم.
1️⃣
نادر ابراهیمی در این تکه از ویدیو که گفتوگویی است چند ساعته با تهیه کننده و کارگردان فقید ایرانی، سرکار خانم فرشته طائرپور و با حضور دوست و رفیق همیشگیاش احمدرضا احمدی به ارائه توضیحاتی از پشت صحنهی سیاه و ناسالم «فیلم فارسی» حاکم بر سینما و تلویزیون ایران در سالهای ساخت «آتش بدون دود» (سالهای ۱۳۵۲ و ۱۳۵۳) میپردازد و در ادامه به راهکارهایی اشاره میکند که برای تقابل با فضای حاکم انجام داد.
دربارهی سلامت پشت صحنهی کمپ «آتش بدون دود» رسانههای آنسالها بسیار نوشتهاند و به پاک بودن و سلامت صحنهاش اذعان داشتند.
نادر ابراهیمی برای حفظ این سلامت با توجه به وجود خانوادهاش در کمپ سریال، برای برقراری امنیت روانی و ذهنی در کنار ایجاد بسترهای ورزشی و تفریحی برای عوامل، قوانینی نیز وضع کرد. قوانینی که در قالب قراردادی جلوی بازیگران گذاشته و مورد تأیید همه اعضای گروه چند ده نفره قرار گرفت و براساس یک خرد جمعی آغاز و اجرا شد. عزیزان و هنرمندانی چون «مریم زندی»، «اکبر زنجانپور»، «جمشید گرگین» و… خوشبختانه در قید حیاتند و شاهدان و حاضران در آن کمپ بودند.
2️⃣
این ویدیو هیچ ارتباطی با کانون پرورش فکری در هیچ دورهای ندارد.
نکتهی مستتر دیگر اینجاست که نادر ابراهیمی هرگز رابطهی مدیریتی با کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هم نداشته است.
3️⃣
نادر ابراهیمی نه تنها عضو «حزب توده» و «چریکهای فدایی خلق» نبوده که به گفتهی خودش بارها از این احزاب آسیب دیده است. برخی نویسندگان و اسناد هنوز وجود دارند که دال بر احتکار کتابهای ابراهیمی و برخی نویسندگان توسط برخی گروهکها و احزاب مثل تودهایها بود تا از پخش و توزیع آنها جلوگیری شود.
4️⃣
ابراهیمی به ادبیات، عرفان و حکمت اسلامی به واسطهی تحقیق بسیار تسلط داشت. اما همانطور که در اواخر کتاب «ابوالمشاغل» (زندگینامه خود نوشتهی او) میگوید، خود را انسانی مذهبی ندانسته است. بنابراین استفاده از عباراتی دال بر «امر به معروف» کردن و… که برآمده از ادبیات سالهای اخیر جامعه است؛ ارتباطی با او ندارد و کذب است.
5️⃣
اهل مطالعه میدانند که برای قضاوت هر پدیدهای در تاریخ نباید از مؤلفههای زمان قضاوت و «امروز» آن، بهره گرفت و داوری کرد. بلکه یک رخداد را باید با توجه به سال و زمان خودش نگاه کرد. همانطور که گفته شد فیلم حاضر روایت نادر ابراهیمی از سال تولید سریال آتش بدون دود است، یعنی سال ۱۳۵۳.
اما کژتابی زبانی آن وقتی است که شخص جملهای را که بیش از یک معنا دارد، به کار گیرد و آن جمله تنها با یک تفسیر، مقبول مخاطب باشد؛ در اینجا کژتابی و «تعدد معنا»ی جمله این امکان را به مخاطب میدهد که در شرایط مختلف، یکی ازمعنیها را انتخاب و برداشت کند. طبق همین گفته میتوان فهمید که وقتی نادر ابراهیمی، نویسنده، شاعر و ایرانپژوه معاصر میگوید «گفتم همانجا به گردنش بدوزید، همانجا به تنش دوختند»، از «شکنجه کردن» یا «فرو کردن سوزن در پوست» صحبت نمیکند، بلکه منظورش این است که «همانجا بدون این که لباس را در بیاورد، همانگونه که به تنش بود، لباس را دوختیم»
🔻در آخر از نگاه موشکافانه و جستجوگرانه شما که میتواند برآمده از مطالعه آثار نادر ابراهیمی نیز باشد، سپاسگزاریم.
بازنشر از: کانال «بنیاد نادر ابراهیمی»
پنجشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۳